سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - سید حسن حسینینژاد: در هیاهوی روزمره و در دل کوچهها و خیابانهای هر شهر و دیاری فضاهایی ولو اندک به چشم میخورند که کلمات و کتابها با شور و شعور همراهش در آنجا خانه دارند و چشمانتظار مردماند که سراغی از آنها بگیرند.
یکی از این فضاها، «کتابفروشیها» هستند؛ جایی که میتوان برای لحظاتی از شلوغی دنیا فاصله گرفت، به دنیای کتابها پناه برد و با خواندن هر صفحه، سفری کوچک به دنیایی تازه داشت.
مکانی که به گواه تاریخ تنها یک چهاردیواری برای خرید کتاب نیست؛ بلکه تکهای از حافظه جمعی، بخشی از هویت فرهنگی یک شهر است، جایی که ذهنها قد میکشند و خاطرهها لابهلای قفسهها جا خوش کردهاند.
بسیاری از ما و دیگران، نخستین رؤیای خود را از دل همین قفسهها بیرون کشیدهایم؛ جایی که واژهها برایمان پلی میان کودکی و بلوغ، دانش و بینش و واقعیت و خیالمان شدند.
کتابفروشیها، در سکوتِ خود، هزاران گفتوگو در دل دارند؛ با نسلهایی که آمدهاند، رفتهاند و حتی بازگشتهاند و نیز بر این باوریم که هیچ شهری بدون کتابفروشی کامل نیست؛ زیرا جایی که کتاب فروخته میشود، اندیشه زنده است، گفتوگو جاری است و فرهنگ، بیوقفه تنفس میکند.
این گزارش تلاشی است برای بازخوانی همین نقش فرهنگی و ریشهدار در شهر گرگان، آنهم با نگاهی به گذشتهای نهچندان دور اما پُرماجرا.
برای این مهم به سراغ محمد انصار، یکی از پژوهشگران گلستانی که سالهاست به جستوجوی ردپای کتابفروشیها در حافظه تاریخی گرگان نشسته، رفتیم تا از زبان او قصه دکانهایی را بشنویم که روزگاری پناه کلمات بودهاند و هنوز هم برخی از آنها زندهاند و در خاطر این شهر، روشن ماندهاند.

محمد انصار در ابتدا با اشاره به اینکه تعداد و سابقه کتابفروشیها، از معیارهای مهم سنجش فرهنگ شهرها است و شهر گرگان، کتابفروشیهایی داشت که مردم با آن، خاطره دارند و حتی با یادآوری نامشان، آرامش میگیرند، گفت: قدیمیترین کتابفروشی به کوشش محمدعلی قَمری و محمدقاسم کمالی در خیابان پَهلَوی آن زمان و امام خمینی (ره) امروز راهاندازی شدند.
وی افزود: در همینجا، نصرالله وزیری با نام اندیشه و رمضان سمنانی بانام کتابفروشی مرکزی شماره ۱ (روبهروی هتل کاروان یا خیام) کار خود را آغاز کردند.
انصار ادامه داد: کتابفروشی فدائیان اسلام، میان چهارراه میدان و فلکه سر خواجه بود و دور این فلکه، آقای ملک محمودی کتابفروشی داشت.
وی خاطرنشان کرد: کتابفروشی صفا نیز با مدیریت خلیل غفاری روبهروی فرمانداری گرگان بود. او در کتابخانه مجلس شورای اسلامی کار میکرد و خودش کتابشناس بود. کتابخانه پرباری هم داشت که بخشی از آن را به کتابخانههای مسجد جامع و میرداماد اهدا کرد.
انصار ادامه داد: در بخش غربی خیابان شهدا، یکی از اهالی محله سر پیر به نام معصومی (توکا) و روبهروی آن، آقای کریمی از دبیران ادبیات فارسی، کتابفروشی داشتند.
وی افزود: نصرتالله دیانی و حسین صحرایی در میدان شهرداری، مشترکاً باهم کتابفروشی مرکزی شماره ۲ داشتند. همچنین سه نفر به نامهای محمد مصطفوی، حسین مهتدی و رضا شریفی با یکدیگر کتابفروشی راهاندازی کرده بودند.
انصار خاطرنشان کرد: در اینجا کتابفروشی دیگری به نام ۱۷ شهریور بود و نیز کتابفروشی دیگری بود که سازمان تبلیغات اسلامی آن را راهاندازی کرده بود.
وی با اشاره به اینکه غلامرضا ابن قاسم در سال ۱۳۶۷ کتابفروشی بابک را در محله شیرکُش برپا کرد، افزود: در همین محله، کتابفروشی دیگری با نام «یکتا» بود و در شرق آنجا، رحمت ولی نژاد در کنار کوچه زرین گل، کتابفروشی داشت.
انصار در ادامه اظهار کرد: کتابفروشی اوستا با مدیریت علی واعظی (متوفی سال ۱۴۰۰) در نزدیکی چهارراه تابلو گرگان پارس بود که متأسفانه تمامی کتابفروشیهایی که تا اینجا از آنها یاد کردم اکنون بسته شدهاند.

وی در ادامه با اشاره به اینکه همچنین در گذشته، کتابفروشی کوروشزاده در خیابان گرگان جدید، کتاب میفروخت اما اکنون فروش لوازمالتحریر را انجام میدهد، ادامه داد: اکنون کتابفروشی جنگل، با مدیریت محمد ملکی، قدیمیترین کتابفروشی شهر است.
انصار درباره این کتابفروشی گفت: ملکی در سال ۱۳۵۲ بانام کاوه در خیابان گرگان جدید، کار خود را آغاز کرد و سپس در سال ۱۳۵۷ نامش را جنگل گذاشت و به پاساژ شیرنگی آمد و همچنان چراغش روشن است.
محمد انصار در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه امروزه کتابفروشیها در گرگان در دستههای مختلفی تقسیم میشوند گفت: دسته نخست کتابهای دانشگاهی، کنکوری و کمکدرسی میفروشند و آنها همگی همانند کتابفروشیهای پاساژ مهتاب مشهد در یکجا واقعشدهاند و خریداران آنها زیاد و به نسبت درآمد خوبی هم دارند.
وی افزود: از بنیانگذاران این دسته از کتابفروشان آقای صفر جلالی است. او در سال ۱۳۵۸ در خیابان خمینی (کنار مطب دندانپزشکی دکتر دیلمی) کارش را آغاز کرد. سپس در سال ۱۳۶۳، به کوچه آفتاب بیستم آمد و اکنون چند شعبه در شهر دارد و بستگانش کتابفروشیهای دانشجو (همت یوسفی)، فرهنگ و دانشسرا را به راه انداختند که البته در شعبهای کتاب عمومی هم عرضه میکنند.
محمد انصار ادامه داد: دسته دوم، کتابفروشیهایی چون سرزمین کتاب، شهر کتاب و کتابفروشی سرو هستند که در کنار عرضه کتاب و بعضاً برپایی رویدادهای کتاب محور، فروش لوازمالتحریر و وسایل تزئینی هم میفروشند.
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه دلیل اصلی به حاشیه رفتن شغل کتابفروشی، پایین آمدن میزان مطالعه مردم و رفتن بهسوی فضای مجازی است، گفت: کتابفروشی شهر کتاب، در سال ۱۳۸۷ راهاندازی شد و خانه کتاب، اگرچه تا اندازهای جزو این دسته از کتابفروشیها است، اما کمی با آنها، تفاوت دارد.

انصار با اشاره به اینکه بر درب ورودی خانه کتاب جمله «اینجا کتاب زنده است» به چشم میخورد، افزود: در آنجا برنامههای جانبی مانند شعرخوانی، جلسات معرفی و نقد کتاب برگزار میشد و مجلات و فصلنامههای گوناگونی را به فروش میرساند. مدیرش (پوریا میدانی) از کارش لذت میبرد و با افتخار سالگرد بازگشایی آنجا را جشن میگرفت که به نظرم این کار را باید دیگران هم انجام بدهند که البته متأسفانه پس از ۱۰ سال، این کتابفروشی هم تعطیل شد.
محمد انصار سپس گفت: دسته بعدی کتابفروشیهایی چون جنگل، فرهنگ، دانشوران، باران (تعطیل شد) و آژینه (تعطیل شد) هستند که به خاطر علاقه صاحبانش و یا کوچک بودن محیطشان، غیر از کتاب، چیزی نمیفروشند. البته در فرهنگی بودن صاحب کتابفروشی آژینه، شکی نیست. مدیر آن، سید حسین میرکاظمی از داستان نویسان و رُماننویسان است. آنجا، پاتوق اهالی فرهنگ بود که در سال ۱۳۷۳ آغاز به کار کرد اما متأسفانه چراغ آنجا در ۱۲ اردیبهشت سال ۱۳۹۶ (همزمان با روز معلم) خاموش شد.

وی ادامه داد: کتابفروشی دانشوران با مدیریت عیسی وحدانی در بلوار جانبازان، علاوه بر فروش، کتاب هم امانت میدهد. کتابفروشی باران، در زمستان سال ۱۴۰۰ با مدیریت حسن تاج دینی و فروش کتابهای کودک و نوجوان آغاز به کارکرد، ولی دو سال بعد، تعطیل شد.
انصار در ادامه در خصوص دیگر کتابفروشیهای فعال در شهرستان گرگان عنوان کرد: کتابفروشیهای شاهد، آستان قدس و پاتوق کتاب با پشتیبانی نهادهای دولتی اداره میشوند و مردمی که توانایی خرید کتابهای نو را ندارند، بهسوی خرید کتابهای دستدوم در جمعهبازار کتاب (محل فروش کتابها و مجلات دستدوم و البته اُفستی خارج از چرخه قانونی نشر) و جاهای دیگر چون کتابفروشی شجاعی و هنر و فروشندههای کنار خیابان میروند.
انصار افزود: همچنین از دیگر مکانهای فروش کتابهای دسته دوم در گرگان، کتابفروشی رمضان مازندرانی، یک فرهنگی بازنشسته و پیشکسوت فرهنگی واقع در پاساژ ملت است که از کتابخانه شخصی داری در گذر زمان تبدیل به کتابفروشی شده که آن را در سال ۱۳۷۳ راهاندازی کرد.
وی با آرزوی اینکه حیات کتابفروشیهای گرگان تداوم داشته باشد و در ادامه شاهد گشایش کتابفروشیهای جدید و حتی تخصصی در آینده باشیم، گفت: سخن آخرم این است که کتابفروشی، کار پردرآمدی نیست و علاقه میخواهد و شاید به این دلیل بوده که در طول یک قرن، چندان افزایش تعداد کتابفروشیها را در گرگان نداشتیم.
به گزارش ایبنا؛ محمد انصار دانشآموخته کارشناسی ارشد فقه و حقوق اسلامی، نویسنده و پژوهشگر گرگانی، زاده یکی از محلات قدیمی و فرهنگی شهرستان گرگان (سبزه مشهد) است و تا به امروز آثاری را درباره زیستبومش قلمی کرده که میتوان به عناوینی چون محله سبزه مشهد گرگان، کتابستان حماسه، گلهای محراب و کتابشناسی استان گلستان و ۱۹ مقاله در دانشنامه گلستان اشاره کرد.

نظر شما