دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۳
پای استوار ترجمه

کردستان - دوازده خرداد، سالروز تولد ابراهیم یونسی است؛ نویسنده، مترجم، پژوهشگر ایرانی که با بیش از نیم قرن فعالیت مستمر، توانست در عرصه ادبیات معاصر ایران چهره‌ای تأثیرگذار باشد. او پل ارتباطی میان فرهنگ کردی و زبان فارسی شد و با آثارش، به یکی از پایه‌گذاران جریان داستان‌نویسی و ترجمه متعهد در ایران تبدیل شد.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - شنو نوری: ابراهیم یونسی از آن دسته چهره‌های نادر فرهنگ ایران است که در سکوت و بی‌هیاهو، کارنامه‌ای پُربار و چندوجهی از خود به‌جا گذاشته است. در مقام نویسنده، مترجم، پژوهشگر و حتی مبارز سیاسی، یونسی نه‌تنها بر اهل ادبیات و فرهنگ که بر حافظه تاریخی چند نسل تأثیر گذاشته است. اگر امروز ترجمه در ایران جایگاهی مستقل دارد، اگر نقد ادبی از چارچوب‌های کلیشه‌ای فراتر رفته و اگر خواننده ایرانی با گونه‌های متنوعی از ادبیات جهان آشناست، بخشی از این اعتبار وامدار کار ابراهیم یونسی‌ست.

ابراهیم یونسی، نویسنده، مترجم، رمان‌نویس، زندانی سیاسی پیشین و نخستین فرماندار جمهوری اسلامی در کردستان، از چهره‌های مهم و چندسویه ادبیات معاصر ایران است. شخصیت و کارنامه‌ای که در میان قله‌های ادبیات فارسی، جایگاهی ویژه دارد.

به همین مناسبت، امید ورزنده، پژوهشگر ادبیات کردی و مولف کتاب «شناخت‌نامه ابراهیم یونسی»، تصویری تحلیلی و عمیق از این نویسنده ماندگار ترسیم کرده است که در ادامه می‌خوانید.

آقای یونسی، ما همه وامدار شماییم

همین ابتدای این نوشتار با صدای بلند می‌گویم: آقای یونسی ما همه وامدار شماییم. کتاب و کتاب‌خوانی در ایران وامدار شماست، اصلاً کتابخانه ایران وامدار شماست. گذری بر زندگی پرماجرا و پر فرازونشیب ابراهیم یونسی این راستی را برایمان آشکار می‌کند که ابراهیم یونسی با شخصیت پویا، اندیشمند و چند سویه‌اش از یک‌سو و زبان‌دانی و زمان فهمی‌اش از سوی دیگر کتابخانه بزرگ ایران را وامدار خودش کرده است. تألیف و ترجمه بیش از ۸۰ جلد کتاب کار هرکسی نیست و کاری نیست که از سر ذوق و تفنن انجام شده باشد.

دو خصیصه زبان‌دانی و زمان‌فهمی یونسی در جای‌جای ترجمه‌ها و آثار تألیفی‌اش دیده می‌شود. زبان‌دانی یونسی هم در زبان مبدأ و هم در زبان مقصد آن‌چنان بود که ترجمه‌هایش بوی ترجمه نمی‌دادند. زبان روان و شیوا با لحن‌ها و سبک‌هایی در خور و بی‌تناسب متن شاخصه ترجمه‌های اوست. ابراهیم یونسی زمان‌فهم است؛ یعنی درک و فهم درستی از زمان و زمانه خویش دارد و ضرورت‌های تاریخی و اجتماعی دوران خودش را به‌خوبی می‌شناسد. تألیف «هنر داستان‌نویسی» آن‌هم در زندان، پاسخ به یکی از آن ضرورت‌هایی است که یونسی پیش از هر کس دیگری درکش کرده بود. وی درجایی گفته است: در زندان جمعی بسیار فرهیخته، باسواد و هوشمند داشتیم....

کتاب‌خوانده می‌شد و بحث درباره آن، بخصوص در زمینه ادبیات، به‌ویژه ادبیات داستانی و رمان به بن‌بست می‌کشید… داستان کوتاه چیست؟ رمان چیست؟ قصه چیست؟ … پاسخ مشخص و مقنعی برای این پرسش‌ها نبود. مرجعی هم برای مراجعه نبود.

آموختن هنر داستان نویسی و چهارچوب آن در ایامی که دربند بود آن هم از طریق مکاتبه‌ای و تألیف «هنر داستان‌نویسی» در زندان پاسخی بود به ضرورتی تاریخی و نیاز جامعه داستان‌نویسی ایران. هنر داستان‌نویسی برای چندین دهه تنها مرجع مطمئن و تنها کتاب بالینی برای داستان‌نویسی ایران بود.

ضرورت درک اهمیت ژانر تأثیرگذار رمان را در همان ایام زندان درک می‌کند و «آرزوهای بزرگ» چارلز دیکنز و «اسپارتاکوس» هوار فاست را ترجمه می‌کند انگار آرزوی آزادی و رهایی از میله‌های زندان را در ترجمه این رمان‌ها یافته باشد.

آشنا کردن خواننده ایرانی با رمان، که پدیده‌ای غربی است، مدیون و وامدار یونسی است. از راه ترجمه‌های یونسی بود که با آثار درجه یک نویسندگانی همچون؛ تامس هاردی، تام جونز، داستایوفسکی، ماکسیم گورکی، لارنس استرن و… آشنا شدیم. یونسی پنجه در پنجه رمان‌هایی انداخت که تا پیش از او کسی تاب هماوردی و ترجمه آن‌ها را نداشت. از آن جمله می‌توان به «تریسترام شندی» اثر لارنس استرن اشاره کرد. تریسترام شندی رمانی است با روایتی تودرتو و زبانی پیچیده که ابراهیم یونسی به‌خوبی از عهده ترجمه اثر برآمده است.

یونسی با فهم درستش از جامعه و زمانه خود، در حوزه تاریخ و سیاست دست به ترجمه کتاب‌هایی زد تا خواننده ایرانی از اوضاع و احوال سایر ملل غافل نباشد «آمریکا و جنبش‌های ملی»، «آمریکای دیگر»، «سیاهان آمریکا»، «جنگ کبیر میهنی»، «خاطرات تروتسکی»، «خاطرات خروشچف» از آن دسته‌اند.

ابراهیم یونسی با ترجمه متونی در حوزه نقد و تاریخ ادبیات جهان پژوهشگران و علاقه‌مندان به این حوزه را هم وامدار خود کرده است. انگار یونسی با برنامه‌ای سیستماتیک خودش را ملزم و مکلف به آشنا کردن خواننده ایرانی با تاریخ ادبیات جهان و نقد ادبی می‌دانست. حاصل این تلاش ترجمه‌های هدفمند اوست.. «تاریخ ادبیات روسیه»، «تاریخ ادبیات آفریقا»، «تاریخ ادبیات یونان و جنبه‌های رمان»، «هنر نمایشنامه‌نویسی»، «سیری در نقد ادبی روس» و… از آثاری هستند که چندین نسل چراغ راه منتقدین و نویسندگان ایران بودند.

پای استوار ترجمه

کوردولوژی و مطالعات کردستان از دیگر حوزه‌هایی است که از دیرباز مورد علاقه مستشرقین و غربی‌ها بوده است. درک ضرورت تاریخی ترجمه کتاب‌هایی با موضوعیت کردها و کردستان که خاستگاه ابراهیم یونسی است، یونسی را به سمت ترجمه کتاب‌هایی می‌برد که از آن جمله می‌شود به «قیام شیخ سعید پیران» نوشته اولسن رابرت، «گشتی در کردستان ترکیه» به قلم شرین لیزر، «کردها و کردستان» نوشته درک کنیان، «جامعه‌شناسی مردم کرد» نوشته مارتین وان بروئن سن، «جنبش ملی کرد» به قلم کریس کوچرا اشاره کرد. یونسی در ترجمه این کتاب‌ها تنها به روایت صرف و بازگرداندن نظر نویسندگانش اکتفا نکرده است، بلکه با درک ماهیت مطالعات شرق شناسانه و پسا استعماری در مقدمه‌های مفصلی که بر این کتاب‌ها نوشته، گه گاه نقدهایی به نگاه برتری جویانه انسان غربی در روایت‌هایشان از مشرق زمین و تاریخ آن وارد کرده است. در مقدمه‌ای که بر کتاب «گشتی در کردستان» نوشته شری لیزر نوشته است، می‌گوید: کردها هنوز نتوانسته‌اند دروغ‌های سیاحان سده نوزدهم را از ذهن مردم اروپا و دیگر مناطق پاک کنند. قصه راهزنی‌های انجام نشده و نامردی‌های پنداری و … به هرحال کردها با دشواری عجیبی دست به گریبانند.

در برخی موارد هم مقدمه‌ای که ابراهیم یونسی بر این کتاب‌ها می‌نویسد در واقع کار نویسنده را تمام و کامل می‌کند. نگاه منتقدانه و آسیب شناسانه یونسی در خوانش عوامل درونی و بیرونی تأثیرگذار در تاریخ کردها قابل تأمل و تعمق است. یونسی در این مقدمه‌ها هم عوامل درونی را به چالش می‌کشد و هم عوامل بیرونی را.

هرچند کار خلاقانه و داستان‌نویسی ابراهیم یونسی همواره زیر سایه ترجمه‌های بی‌نظیرش کمتر به چشم منتقدین آمد، اما باید گفت که ابراهیم یونسی رمان‌نویس منحصربه‌فردی بود. فضا و زبان رمان‌های یونسی شبیه هیچ نویسنده دیگری نیست. در رمان‌های یونسی همواره پاسخی به ندای تعهد تاریخی و اجتماعی‌اش دیده می‌شود. تعهد به زادگاه و سرزمین مادری و بازنمایاندن مصائب و گرفتاری‌های آن به زبان داستان از مشخصه‌های اصلی رمان‌های یونسی است. «دعا برای آرمن»، «دادا شیرین»، «زمستان بی بهار»، «گورستان غریبان» و… آئینه تمام نمای روابط اجتماعی، رویدادها و پیشینه نقطه‌ای از جهان است که خاستگاه و زادگاه یونسی است.

یونسی از آنجا که زبان مادریش کُردی بود، در رمان‌هایش از امکانات وسیع زبان کردی نیز بهره‌ها برده است و بر مخزن بزرگ واژگان فارسی واژه و عبارت و اصطلاح افزوده است. از سویی دیگر زبان داستان‌نویسی یونسی زبانی ویژه است که هویتی مستقل به آن‌ها بخشیده است. شخصیت‌های داستانی یونسی از سر تعمد و ضرورت به فارسی لهجه‌داری سخن می‌گویند، اصلاً فارسی لهجه‌دار یونسی (به قول رهبر محمود زاده) در رمان‌هایش ابزاری است برای بیان آنچه تنها با زبان داستان می‌شود گفت.

یونسی تا واپسین سال‌های عمرش هم چنان نوشت و ترجمه کرد و رسالت اجتماعی و فهم ضرورت‌های زمانه همواره همراهش بود. هرچند آلزایمر یونسی را دچار نیسان کرد، اما تاریخ، فرهنگ و ادبیات ایران هرگز او را فراموش نخواهد کرد.

درباره ابراهیم خان یونسی

ابراهیم یونسی در سال ۱۳۰۵ در شهر بانه به دنیا آمد؛ منطقه‌ای با فرهنگ غنی کردی و تاریخی که از همان ابتدا نقشی بنیادین در شکل‌گیری هویت ادبی او داشت. علاقه او به ادبیات و زبان، نه فقط به عنوان ابزار بیان، بلکه به مثابه زبان فرهنگ و تاریخ، از این دوران جوانی در وجودش ریشه دواند.

وی نخستین استاندار کردستان، پس از انقلاب ۵۷ و در دولت مهدی بازرگان بود.

میراث ابراهیم یونسی فراتر از آثار مکتوبش است. او پلی بود میان فرهنگ کردی و زبان فارسی؛ پلی که هویت‌های بومی را حفظ و در عین حال با ادبیات جهانی پیوند زد. یونسی نشان داد که می‌توان هم به ریشه‌های فرهنگی خود وفادار ماند و هم در عین حال، به زبان و ادبیات جهانی احترام گذاشت و با آن همگام شد. این ویژگی در آثارش به وضوح نمایان است و باعث شده تا نام او در تاریخ ادبیات معاصر ایران به عنوان نمادی از تعهد، صداقت و هنر باقی بماند.

امروزه بسیاری از نویسندگان و مترجمان جوان، ابراهیم یونسی را به عنوان الگویی از پایداری، دقت و عشق به ادبیات می‌شناسند. سبک منحصر به فرد او در روایت داستان و ترجمه، الهام‌بخش بسیاری شده و همواره به عنوان نمونه‌ای از ادبیات متعهد و حرفه‌ای مورد مطالعه قرار می‌گیرد.

از این نویسنده پیشکسوت در سال ۱۳۸۲ به همراه محمود دولت‌آبادی در جشنواره داستان‌نویسی عذرا تقدیر شد. همچنین انجمن آثار و مفاخر فرهنگی نیز در همین سال در مراسمی از تلاش‌های وی تقدیر کرد.

یونسی هم در تاریخ ادبیات، هم اثر سیاسی، هم تاریخ جنگ و هم رمان ترجمه و تالیفاتی دارد. او در طول سال‌های دراز فعالیت قلمی در حوزه تالیف و ترجمه و داستان نویسی بیش از ۸۰ کتاب را به بازار کتاب عرضه کرده است.

یونسی از سال ۱۳۸۸ به بیماری آلزایمر دچار شد و بعد از گذشت دو سال روز چهارشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۰ دار فانی را وداع گفت و در زادگاهش شهر بانه در سلمان بگ به خاک سپرده شد.

ابراهیم یونسی فراتر از یک نام در تاریخ ادبیات است؛ او نماینده پیوندی مستحکم بین فرهنگ‌های مختلف، زبان‌ها و نسل‌ها بود. از بانه تا صفحات جاودانه کتاب‌ها، یونسی با تمام وجود تلاش کرد صدای مردمی را به گوش جهانیان برساند که شاید کمتر فرصت شنیده شدن یافته‌اند. تولدش در ۱۲ خرداد فرصتی است برای یادآوری این میراث گران‌بها و تشکر از کسی که با هنر و تعهد خود، ادبیات ایران را غنی‌تر کرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها