به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در همدان، حسین معصومی همدانی شامگاه سهشنبه در مراسم بزرگداشت علیرضا ذکاوتی قراگوزلو در مجتمع فرهنگی هنری شهید آوینی نیز اظهار کرد: آنچه درباره استاد ذکاوتی یقین دارم اینکه شخصیت ایشان فراتر از آن بود که در گفتار ما بگنجد؛ او انسان کمنظیری بود که در چندین حوزه مختلف فرهنگی و فکری حضوری اصیل و مؤثر داشت.
وی با اشاره به وجوه چندگانه شخصیت ذکاوتی، از او به عنوان محقق، شاعر، نویسنده و مترجم یاد کرد و افزود: اگرچه بیشتر شهرت او در عرصه تحقیق و پژوهش بود، اما ذکاوتی شاعری توانا نیز بود؛ جنبهای که کمتر شناخته شده است.
عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی بیان کرد: ذکاوتی با وجود آنکه در دورهای شعر را کنار گذاشت، اما این خود نشانهای از درک عمیق او از ماهیت شعر بود؛ چرا که معتقد بود شعر گفتن، کاری است که وقتی به بلوغ برسد، دیگر تکرارش بیمعنا میشود مگر آنکه سخنی نو و از درون برخاسته داشته باشد.
وی در ادامه با تأکید بر اینکه ذکاوتی برخلاف بسیاری از اهل علم، دوست داشت از مردم عادی چیز یاد بگیرد، گفت: شما کمتر کسی را میبینید که اولین معلم خود را یک زن روستایی بداند، کسی که در خانهشان زندگی میکرد. یا از عمهاش به عنوان فرد مؤثر در شکلگیری شخصیتش یاد کند.
وی بیان کرد: این توجه به زندگی و سخنان مردم معمولی از وجوه خاص او بود که حتی در دوران فعالیت در اداره آمار اقتصادی بانک مرکزی، با دقت در زندگی مردم عادی، از ایشان میآموخت.
معصومی همدانی با اشاره به نخستین جرقههای شعری ذکاوتی در نوجوانی افزود: من به خاطر دارم که در سالهای دوم یا سوم دبیرستان، اشعاری میسرود که در اعیاد مذهبی به پدر من میفرستاد، این اشعار بر پایه خواندههای گسترده و عمیق ادبی بود و او در زمانی که کتاب و منابع بهسختی پیدا میشد، بسیاری از متون مهم را خوانده بود.
وی سپس به سیر تحول شعری ذکاوتی اشاره کرد و گفت: در سالهای حدود ۴۴، پس از تجربه سرودن شعر نیمایی، تقریباً شعر را کنار گذاشت؛ او میدانست که شعر گفتن، امری است ژرف و جدی، نه مهارتی سطحی مانند بازی یا سرگرمی و این درک، سبب شد که با تمام توان خود، به جای تکرار، سکوت اختیار کند و این سکوت خود یکی از بهترین شعرهای زندگیاش بود.
عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی سپس به بعد تحقیقی ذکاوتی اشاره کرد، بهویژه علاقه او به ابوحیان توحیدی و خیام نیشابوری و افزود: ذکاوتی وقتی به سراغ توحیدی میرفت، از منظر صرفاً آکادمیک نبود، او نوعی شباهت میان خود و ابوحیان حس میکرد.
وی ادامه داد: درباره خیام هم همینطور و برخلاف دیدگاههای تکبعدی درباره خیام، ذکاوتی نگاه تلفیقی داشت، هم آزادیفکری و هم عمق معنویت، خودش هم آدمی مذهبی بود، هرچند هیچگاه تظاهر نمیکرد، ولی این باور عمیق، مانعی نمیشد برای اندیشیدن به پرسشهایی که شاید یک مذهبی سطحی حتی جرأت طرح آن را نداشته باشد.
معصومی همدانی با اشاره به اهمیت انتشار اشعار ذکاوتی گفت: امیدوارم روزی شعرهای ایشان منتشر شود تا بهتر بشناسیم که در چه سطحی از عمق فکری و هنری قرار داشته است، روح هنری ذکاوتی همیشه همراهش بود و در هر کاری که میکرد، حتی در پژوهشهای علمی، رد پای این روح هنری دیده میشد.
وی با نگاهی عمیقتر به جنبههای درونی شخصیت این چهره ماندگار ادامه داد و گفت: در زمانی که بسیاری از اهل علم در چارچوبهایی محدود میمانند، او حتی در مواجهه با مسائل اخلاقی و دینی، مسیر فکر را نمیبست و این ویژگی، خاص انسانهای بزرگ است.
عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی اضافه کرد: آنها با تعارضهای شخصی خود شناخته میشوند و آنها میان حوزههای متعارض_ عقل و ایمان، علم و احساس، منطق و معنویت، زیست میکنند و همین همزیستی، آنها را استثنایی میسازد.
وی بیان کرد: ذکاوتی از آن دسته افرادی بود که در آن واحد به ساحتهای مختلف اندیشه میاندیشید و این را حتی در انتخاب کتابهایی که میخواند، موضوعاتی که به آنها میپرداخت، و واکنشهایش نسبت به مسائل مختلف قابل مشاهده بود.
معصومی همدانی با تأکید بر عمق دینداری شخصی ذکاوتی که هیچگاه با تظاهر همراه نبود، افزود: اهل مدارا بود، اما اهل تملق نبود. نه جاهطلبی داشت، نه میل به دیدهشدن، در سالهای سخت پس از داغ دیدن، صبوری کرد، زیست و در خلوت علمی خود فرو رفت، من هنوز حسرت میخورم که چرا نام چنین انسانهایی نباید بیش از اینها در کتابها ثبت شود، ولی خوشحالم که ذکاوتی از آن معدود افرادی بود که آثارش، نامش را زنده نگه میدارند.
همچنین حمزه امرایی معاون سیاسی و امنیتی استاندار همدان ضمن ابراز خرسندی از این حضور، از تلاشهای مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، گفت: برگزاری اینگونه مراسمها برای گرامیداشت مفاخر عرصه فرهنگ، علم و ادب کاری حسنه و شایسته است و استاد ذکاوتی یکی از مفاخر ارزشمند استان همدان بود که همواره در محافل فرهنگی از ایشان به نیکی یاد میشد.
معاون استاندار با اشاره به پیشینه مطالعاتی خود در حوزه تاریخ گفت: همیشه معتقدم کسانی که در حوزه تاریخ ایران و اسلام فعالیت دارند، در حال انجام کاری بزرگ برای جامعه هستند؛ چرا که بخشی از حقیقت و واقعیتهای پیچیده ما را به نسل جوان معرفی میکنند؛ این نوع جلسات، علاوه بر زنده نگهداشتن نام و یاد بزرگان، فرصتی برای آشنایی نسل جدید با مفاخر ملی و استانی فراهم میکند.
وی همچنین تاکید کرد: استان همدان، زادگاه و مدفن بسیاری از بزرگان عرصه علم، فرهنگ و دین است و باید با حمایت مسئولان فرهنگی، تلاش بیشتری در شناسایی و معرفی این چهرهها صورت گیرد.
امرایی با قدردانی از برگزارکنندگان این مراسم، ابراز امیدواری کرد که روند گرامیداشت و معرفی مفاخر استان با قوت ادامه یابد.
ذکاوتی ستارهای در سپهر فرهنگ ادب ایران بود
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان نیز ضمن گرامیداشت یاد و خاطره این اندیشمند فرزانه اظهار کرد: استاد ذکاوتی یکی از افتخارات ۵۰ سال اخیر استان همدان بودند که نقش پررنگی در گسترش موسیقی، شعر و فرهنگ این دیار داشتند؛ ایشان شخصیتی بزرگوار، متواضع و جواندوست بود که همواره منش و اخلاق ایشان برای نسل جدید الگویی الهامبخش بود.
محمدرضا جوادی افزود: بیان جایگاه علمی، اخلاقی و فرهنگی استاد ذکاوتی فراتر از توان واژگان من است و به همین دلیل ترجیح دادم یادداشتی را که یکی از شاگردان ایشان در روزهای اخیر نوشته بود، در این مراسم قرائت کنم؛ متنی که توصیفی شایسته و دقیق از ابعاد مختلف شخصیت ایشان ارائه داده است.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان ادامه مراسم با اشاره به جایگاه والای ذکاوتی در حوزه اندیشه و فرهنگ گفت: مرحوم ذکاوتی فرزند عالم بزرگوار، حجتالاسلام شیخ علیاصغر ذکاوتی همدانی بود که از محضر بزرگان علم و معرفت همدان بهرهمند شده و همچون ستارهای در سپهر ادب و فرهنگ ایران درخشید.
وی افزود: استاد ذکاوتی در چهار دهه فعالیت علمی و فرهنگی خود، آثار ارزشمندی در زمینه عرفان اسلامی، ادبیات فارسی و عربی، تاریخ اجتماعی ایران و عقاید و مذاهب منتشر کرد؛ وی همچنین مترجمی امین، نویسندهای پرتوان و پژوهشگری دقیق بود که عمر خود را صرف خدمت به دانش و فرهنگ اسلامی_ ایرانی کرد.
جوادی با تجلیل از خصایل اخلاقی استاد ذکاوتی، ایشان را انسانی صادق، بیریا، سادهزیست و مؤمن توصیف کرد که هرگز به برتریجویی نپرداخت و همواره به علم و عمل توأمان پایبند بود.
شرافت علمی و اخلاقی مرحوم ذکاوتی مثالزدنی است
در ادامه مراسم رئیس بنیاد بوعلیسینا نیز گفت: میشود درباره شخصیت والای استاد ذکاوتی سخن گفت، شرافت علمی و تقوای اخلاقی او به روشنی در آثار و رفتار وی مشهود بود.
انشاله رحمتی گفت: به تعبیر کانت، گاه شخص من تعظیم میکند اما روح من نه؛ اما درباره شخصیتهایی مانند مرحوم ذکاوتی، روح انسان نیز به احترام برمیخیزد، چرا که شرافت آنها فراتر از شرافت خویش دیده میشود.
رئیس بنیاد بوعلی افزود: احترام حقیقی، نه از سر چاپلوسی، بلکه چونان باجی است که انسان به شرافت اخلاقی دیگران میپردازد، اگرچه بنده توفیق حضور در محضر مستقیم ایشان را نداشتم، اما با مطالعه آثارشان بهروشنی دریافتم که تواضع در وجودشان ریشهدار بود؛ نه فقط تواضع اخلاقی، بلکه یک فروتنی عمیق عرفانی که در رفتار و نوشتار ایشان تجلی یافته بود.
وی با اشاره به یکی از مهمترین آثار مرحوم ذکاوتی، گفت: کتاب تشیع و تصوف یکی از آثار برجستهای است که ایشان ترجمه کردهاند و در آن دغدغهای مهم را دنبال میکند؛ پیوند میان دو مؤلفه اصلی هویت دینی ما ایرانیان، یعنی تشیع و تصوف و این کتاب نشان میدهد که این دو مسیر معنوی در طول تاریخ ایران اسلامی نه در تقابل، بلکه در تعامل و همافزایی با یکدیگر بودهاند.
رحمتی تصریح کرد: در فضای امروز که گاه عرفانهای کاذب و ساختگی ترویج میشوند، کار علمی و متعهدانه مرحوم ذکاوتی در بازنمایی نسبت صحیح میان تشیع و تصوف، گامی مهم در مسیر بازسازی فهم دینی اصیل است؛ ترجمههای ایشان تنها انتقال واژگان نیست، بلکه همراه با نقد، تحلیل، و احساس مسئولیت نسبت به خواننده است.
وی ادامه داد: ایرانیان از دیرباز، پیش از اسلام نیز با مفاهیم قدسی آشنا بودند؛ اوستا و زند به عنوان متون دینی، نگاه باطنی و تأویلی به متن را تقویت کرده بود و پس از اسلام نیز این نگاه به قرآن استمرار یافت و ایرانیان، بهویژه از طریق اهل بیت (ع)، به درک عمیقتری از دین دست یافتند.
رئیس بنیاد بوعلی خاطرنشان کرد: در میان بزرگان عرفان، چهرههایی چون ابن عربی و مولانا بیشترین ارجگذاری را از سوی علمای شیعه داشتهاند؛ این نشان میدهد که تفکیکناپذیری تشیع و تصوف، در عمق فرهنگ ما نهادینه شده است و آثار مرحوم ذکاوتی، چون تشیع و تصوف، سطر اول این تبیین بزرگ است که باید با کارهای فلسفی و پدیدارشناختی ادامه یابد.
نظر شما