سرویس مدیریت کتاب خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، در مقایسه با ادوار دیگر این رویداد کتابمحور چند تفاوت داشت. دو تفاوت نمایشگاه ۱۴۰۴ در بخش ناشران عمومی به ثبت رسید که یکی برپایی بخش فناوریهای نشر و دیگری، همسایگی ناشران الکترونیکی و پلتفرمهای فروش کتاب با ناشران کاغذی بود.
بخش فناوریهای نشر با هدف تاکید بر پیوند غیرقابل انکار فناوری و نشر به دل شبستان آمد و ناشران دیجیتال و فروشگاههای برخط فروش برای تاکید بر توجه ناشران کتاب کاغذی به انواع دیگر تولید و عرضه کتاب. اینکه تجربههای نوین در نمایشگاه کتاب تهران با همه مشخصههایش مثل ۱۰ روز فروش مستقیم ناشران، فروش مجازی و… چقدر مسائل نشر ازجمله بازار ناشران االکترونیکی، اعتماد ناشران کتاب کاغذی به آنها و آشنایی ناشران با فناوریهای نشر را هدف قرار داد و تاثیرگذار بود، موضوع میزگرد خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) است.
نمایشگاه کتاب امسال میزبان ۱۷ ناشر الکترونیک کتاب، ۱۳ شرکت فناور و ۱۰ ناشر کتاب الکترونیک، در آموزشی، کودک و دانشگاهی بود. علاوه براین در ایام نمایشگاه کتاب، برنامههای مختلفی در سالن فناوریهای نشرازجمله معرفی شرکتهای دانشبنیان و خلاق، کارنامه نشر الکترونیکی، پنلهای تخصصی، معرفی قابلیتهای استفاده از هوش مصنوعی در ترویج کتاب و کتابخوانی و استارتآپ کتاب و کتابخوانی برگزار شد.
کارشناسان علیرضا محمدپور، مدیر بخش ناشران الکترونیکی نمایشگاه کتاب همچنین دبیرمجمع ناشران دیجیتال کودک و نوجوان کشور؛ حسن احمدی، دبیر اسبق انجمن ناشران الکترونیک و رئیس اسبق کارگروه نشر الکترونیک اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران و علیرضا شعبانی، مدیر «شنوبوک» بودند.
کارشناسان در این میزگرد با تاکید بر اهمیت نشر دیجیتال، بر ضرورت توسعه نشر الکترونیک در قالب «پردیس فناوری نشر هوشمند» تاکید کردند.
نخستینبار در ادوار برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، ناشران الکترونیکی و پلتفرمهای فروش کتاب، کنار ناشران کاغذی، جانمایی شدند. این تجربه را چگونه ارزیابی میکنید؟
علی محمدپور: ناشران دیجیتال هر سال در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران حضور داشتند، یک زمانی تعداد ناشران دیجیتال خیلی زیاد بود، بنابراین در بخش مستقلی مثل طبقه بالای ناشران آموزشی جانمایی میشدند. سال گذشته نیز در راهروی کنار بخش کودک، قرار داشتند. علاوه براین نمایشگاه رسانههای دیجیتال از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دهه ۸۰ با مشارکت این ناشران در فضایی وسیع برگزار میشد. آخرین نمایشگاه رسانههای دیجیتال، سال ۱۴۰۱ به نام «سیتکس» برگزار شد. جالب توجه است، از حدود ۲دهه گذشته، برای بیش از ۱۶ هزار متقاضی مجوز نشر الکترونیکی صادر شده است. میدانیم رسانه دیجیتال حوزه پُرسابقهای است و ناشران بزرگی در این حوزه داشتیم که تعدادی، کمرنگ شدند.
پیشتر، مرکز رسانههای دیجیتال، برنامهریزیهای مربوط به ثبتنام ناشران دیجیتال را دنبال میکرد اما با توجه به مصوبه سال ۱۴۰۲ شورای عالی انقلاب فرهنگی، همه صورتهای کتاب، ازجمله حوزه دیجیتال، مثل کتاب الکترونیکی، صوتی و چندرسانهای را به رسمیّت شناخت و ذیل قوانین کتاب تعریف کرد. کتاب از ذیل تعریف «رسانه دیجیتال» خارج شد و به سمت معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آمد. امسال در آییننامههای بخش ناشران داخلی نمایشگاه کتاب ۱۴۰۴ که همیشه چهار بخش آموزشی، کودک، عمومی و دانشگاهی بود، بخش «کتاب الکترونیکی» نیز افزوده شد. دورههای قبل نیز برخی از ناشران الکترونیکی بهطور پراکنده و غیررسمی در شبستان حضور داشتند اما حضور امسال، رسمی بود.
در آییننامه نمایشگاه ۱۴۰۴ آمد که ناشران پلتفرمهای فروش کتاب و کتابهای صوتی که حوزه عمومی هستند در شبستان، آنهایی که دانشگاهی هستند در بخش دانشگاهی و کودک در بخش کودک جانمایی شوند اما از آنجایی که سال نخست بود و تعداد زیاد نبود، بخش عمده آنها در بخش ناشران عمومی جانمایی شدند. حدود ۷۰ ثبتنامی داشتیم که از میان آنها مطابق با قوانین و ضوابط آییننامه، ۱۳ شرکت فناور و ۱۷ ناشر الکترونیک در شبستان و ۱۰ ناشر کتاب الکترونیک، در بخش آموزشی، کودک و دانشگاهی جانمایی شدند.
پیشفرض از نحوه حضور ناشران چه بود و آیا بعد از پایان نمایشگاه، پیشفرضها محقق شد؟
محمدپور: ناشران دیجیتالی پیشتر با ناشران کتاب کاغذی تفاوت زیادی نداشتند، چون اکثراً بَرحامل و تولیدات در قالب لوحهای فشرده بود که بعداً در قالب پلتفرم کار خود را دنبال کردند. تا زمانی که برحامل بودند، شیوه توزیع و فروش آنها شبیه کتاب بود اما پلتفرمها اینگونه نبودند و ارتباط کاربر با پلتفرم در حد آدرس تایپ کردن بود؛ بهعبارت دیگر تعامل نزدیکی با کاربران نداشتند. عمر برخی پلتفرمها، به یکدهه میرسد که به مرور زمان، توسعه پیدا کردند؛ علاوه براین برخی پلتفرمها نیز ماهیانه حدود ۳میلیون کاربر ثابت دارند. بهنظرم حضور آنها در بخش عمومی، موجب شد که کاربر به شکل واقعی با پلتفرم ارتباط بگیرد، انتقاد کند و دغدغههای خود را بگوید. در نمایشگاههای خارجی کتاب نیز شرکتها حضور دارند تا با کاربران خود ارتباط بگیرند، بازخورد داشته باشند و روی بازاریابی خود کار کنند، این موضوع تابهحال وجود نداشت و در نخستین تجربه بازخوردهای خوبی دریافت کردیم.
حسن احمدی: دهه ۷۰ نشر الکترونیکی نخستینبار در دولت هفتم ایجاد شد، در آن دوران نیز مباحث زیادی مطرح بود که بیش از ابزار، محتوا در نشر الکترونیکی با اهمیت است. بعد از آن مرکز رسانههای دیجیتال ایجاد شد و آنها ابزارها را دخیل کردند اما بعد از چهارپنج سال متوجه شدند، این مواجه درست نیست در نهایت، مرکز کلاً منحل شد. اینکه بعد از چند سال شورای عالی انقلاب فرهنگی، مصوب کرده که متولی کتاب الکترونیکی هم معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، حرف دهه ۷۰ ما بود. در ایران اگر در حوزه نشر بخواهند، موفق شوند باید بدانند، تولید محتوای مکتوب یک موضوع و اینکه در چه بستر عرضه میشود، به مسائل دیگر بر میگردد.
نکته دیگر این است که متولی اصلی نشر الکترونیک دولت نیست؛ بلکه اتحادیه ناشران و کتابفروشان است. نخستین مجموعهای که دهه ۸۰ رسته نشر الکترونیک را ایجاد کرد، اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران بود. در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران هم اگر قرار است، حضور و عرصهای برای نشر الکترونیک داشته باشیم باید به اتحادیه واگذار شود. متاسفانه طی ۱۰ – ۱۵ سال گذشته این اتفاق نیفتاد؛ زیرا دولتها تغییر میکنند، مدیران عوض میشوند و نگاهها همه با هم فرق میکند اما اتحادیه یک مجموعه با قدمت ۱۰۰ ساله است که کار خود را انجام میدهد اما همیشه دولت روی ابزارها بحث داشته در حالی که دولت باید سیاستگذاری کند و دخالتی در اجرا نداشته باشد.
در نمایشگاه امسال، تعجب کردم وقتی دیدم یک ناشر کودک، با اینکه در فضای بزرگی غرفه برپا کرده و کلی دایرهالمعارف دارد، یک QR CODE ساده برای ارتباط با مخاطب کودک و نوجوانش روی کتاب، پیشبینی نکرده است؛ درحالی که ناشر به راحتی میتواند با کمک این کد یک اثر تعاملی شامل ویدیو و صوت برای مخاطب تولید کند.
آن زمان که موضوع فرهنگسازی را مطرح کردیم، برخی ناشران کاغذی تصور میکردند، ناشر الکترونیکی به دنبال گرفتن سهم بازار آنها است اما همیشه گفتیم که نشر هوشمند، باید مکمل ناشر کاغذی باشد. مسئله اینجا است که ناشر باید بداند محتوای خود را با چه ابزاری عرضه کند. بخش ناشران الکترونیکی آخرینبار سال ۱۳۹۸ در فضایی به وسعت ۱۸۰۰ مترمربع برپا شد. امسال دو تا از پسرهایم در نمایشگاه بودند، وقتی از آنها سوال کردم بخش فناوری چطور بود؟ گفتند اصلاً کجا هست؟ البته طرح این مسئله به معنای نادیده گرفتن زحمات دوستان نیست و باید از تلاش همکاران در ایجاد این بخش تقدیر و تشکر کرد.
اما مسئله اینجا است که چرا جواب نمیدهد؟! چون دولت و بخش خصوصی هر یک جداگانه کار انجام میدهند، تا زمانی که اینها را کنار همدیگر قرار ندهیم، وضعیت به همین منوال است. ۲۰ سال قبل، وضعیت مثل همین امروز بود. معتقدم در این حوزه، رسانه وظیفه دارد این دو را به هم نزدیک کند، دولت باید بپذیرد که نشر دیجیتال باید به سمت جایگاه اصلی خود یعنی اتحادیه برگردد و ناشران کاغذی نیز باید بپذیرند که نشر الکترونیک، مکمل و کمککننده است، در این میان وقتی فرهنگسازی و آموزش جا افتاد، بعد میتوانیم بگوییم که برای توسعه آنچه اقدامی باید انجام بدهیم.
علیرضا شعبانی: بهنظر من این حضور خوب بود. از دستاندرکاران این بخش تشکر میکنم از اینکه امسال هویتی به ناشران دیجیتال داده شد. هر سال تا لحظه آخر نمیدانستیم در نمایشگاه حضور داریم یا نه و در نهایت، جایی دور، در یک رواق شرقی یا غربی جانمایی میشدیم؛ اینکه در آییننامه نمایشگاه، هویت و جایگاهی به ناشران الکترونیکی داده شد، ارزشمند است و جای تقدیر دارد. این موضوع نسبت به سالهای قبل خیلی بهتر بود اما من هنوز هم نسبت به آن نقدهایی دارم و احساس میکنم ناشران دیجیتال چندان جدی دیده نمیشوند. هنوز هم یکسری ناملایمتها به فعالان این بخش مهم، وجود دارد.
نکتهای که در این زمینه وجود دارد این است که طی سالهای اخیر، نگاه ناشران کاغذی نسبت به این عرصه تغییر کرده و امسال خیلی از ناشران کاغذی، آمدند و درخواست کردند برایشان «میکروبوکهای صوتی» آماده کنیم تا با یک QR code روی کتابهایشان نصب کنند تا پُل ارتباطی بین بازاری که کشف نکردند، باشد. در این زمینه با ۶ یا هفت ناشر توافق کردیم و با چند ناشر دیگر، در حال مذاکره هستیم. به سراغ هر ناشری که میرفتیم، یا خودشان به سراغ ما میآمدند، همگی به اهمیت مسئله نشر الکترونیک اذعان داشتند؛ بنابراین پذیرفته شده که نشر دیجیتال میتواند به نفوذ در بازار کمک کند، ایدههایی برای فروش محصول در بازار فعلی است. ناشران از اینکه بخشی از کتابها یا کل کتابها را صوتی کنیم و به فروش آنها در بازار کمک کنیم، استقبال خوبی کردند. هرکس که دوست داشت بتواند به لینک ناشر مراجعه کند و کتاب را سفارش دهد.
همان ظرفیتهای نادیده و ناشناختهای است که نشر دیجیتال در اختیار صنعت نشر ما قرار داده و طی این سالها از آن غفلت شده است.
شعبانی: دقیقاً همینطور است. اگر به این موضوع خوب توجه و نشر دیجیتال و نشر کاغذی به هم نزدیک شود، اتفاقات بهتری هم رخ میدهد. با اعداد و ارقام سرانه مطالعه کشور آشنا هستیم. در «شنوبوک» قشری مورد توجه قرار گرفت که دیده نشده بودند. سرانه مطالعه جامعه نشان میدهد، کل صنعت نشر در حوزه نشر دیجیتال و کاغذی، فقط به قشر کتابخوان توجه کرده و محتوا به تناسب ذائقه و سلیقه این قشر تولید شده است اما برای راننده تاکسی، مکانیک و خانم خانهدار و خیاط، فکری نشد، چون برای آنها ایدهای نداشتیم. صنعت نشر اگر کتاب و کتابخوانی را برای بازار بیش از ۹۰ درصد جمعیت کشور که درگیر کتاب نیستند، ادبیات شنیداری تولید کند میتواند این جمعیت را به طبقه کتابخوان نزدیک کند. نشر فقط کاغذ نیست؛ بلکه یکی از ابزارهای آن کاغذ است. میتوانیم از نشر صوتی برای این موضوع استفاده کنیم.
با توجه به صدور ۱۶ هزار مجوز طی دو دهه برای متقاضیان ورود به بازار نشر دیجیتال و تجربه عقدقرارداد ناشران کتاب کاغذی با تولیدکنندگان الکترونیکی در نمایشگاه کتاب ۱۴۰۴، باید تحلیل کنیم که فرهنگسازی با هدف ارتقا جایگاه نشر الکترونیکی در حال شکلگیری است؟
محمدپور: از این تعداد قاعدتاً بخش زیادی از آنها اکنون نباید فعال باشند. برخی در دورهای خدمتی ارائه میدادند و برخی از بازار خارج شدند.
احمدی: در حوزه نشر دیجیتال، تاخیر ۲۰ ساله داریم، متولی مجوز نشر الکترونیک که دولت نیست؛ در آن دوره هم گفتیم، اتحادیه باید مرجع صدور مجوز باشد. عدد ۱۶ هزار مربوط به آمار اعلامی دولت بود و میدانیم معمولاً علاقهای وجود دارد که عدد و ارقام بالایی در کارنامه فعالیتها وجود داشته باشد. چرا در رویداد بزرگی مثل نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، هفت ناشر کاغذی برای عقد قرارداد، باید پیش شنوبوک بروند؟ بهنظرم عدد کمی است؛ اصلاً کافی نیست. پردیسها و فناوریهای مختلفی اکنون برای صنایع ایجاد شده است اما در صنعت کتاب، عقب هستیم. چرا؟ بهنظرم متولیای در این حوزه وجود ندارد.
حوزه نشر کتاب، بسیار پُردرآمد است اما کمتر کسی در این بخش سرمایهگذاری میکند؛ زیرا مسائل و چالشهای مختلف، پیش پای سرمایهگذاران میگذارند. اعلام شده پردیسی در حوزه نشر در دست بررسی و طراحی است، پیشنهاد میکنم پردیس را به یک مجموعه خصوصی بدهند. در دل این پردیس است که وضعیت مارکتینگ و زیرساخت صنعت نشر، مشخص میشود.
اما آیا فکر میکنید این اتحاد و روح جمعی در میان ناشران برای انجام این کار وجود دارد؟
احمدی: در اینجا متولی چنین کاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. درگذشته، وزیر فرهنگ، سالی یکبار با همه ناشران دیدار میکرد و درباره مباحث مختلف حوزه نشر صحبت میشد؛ بنابراین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ناشران را جمع کند و بگویند، دوستان ناشر من آمادگی دارم پردیس فناوری نشر هوشمند را به دست شما بسپارم؛ زمین، بودجه و امکانات با من و طراحی با شما. اینجا است که ناشران متوجه میشوند، چه اتفاق بزرگی در این حوزه رخ خواهد داد.
چرا فعالیت مجمع ناشران الکترونیک متوقف شد؟
احمدی: فعالیت متوقف شد، چون رسانههای دیجیتال که آمدند گفتند ما متولی هستیم و مجمع نمیتواند فعالیت کند. بنابراین مجمع در قالب رسته «نشر الکترونیک» در داخل اتحادیه فعال شد. بهنظرم همین رسته و افرادی که در اتحادیه عضویت دارند میتوانند «پردیس فناوری نشر هوشمند» را فعال کنند. در آن زمان هم گفتیم اگر ناشران و اتحادیه با نیروهای فناوری اطلاعات و نشر دیجیتال همراه شوند، میتوانند این صنعت را در دست بگیرند و تحولی شگرف ایجاد کنند اما این اتفاق نیفتاد.
پس میتوان گفت که اتحادیه میتواند در حوزه نشر الکترونیک نقش موثری داشته باشد؟
احمدی: بله! این یکی از ضعفهای اتحادیه است و طی این سالها به دلیل اینکه نشر الکترونیک، اولویتی برای اتحادیه نداشته است، افرادی که در این حوزه مشغول کار هستند آسیب ببینند و این موضوع در حالی رخ میدهد که امکانات و ابزار قانونی را در اختیار دارد.
محمدپور: ناشران کتاب الکترونیک ذیل هیچ تشکل و اتحادیهای فعالیت نمیکنند یا حتی وزارت فرهنگ فعالیت ندارند، به عنوان مثال فیدیبو یا طاقچه با اینکه یک زمانی از مرکز رسانه دیجیتال مجوز داشتند، اما نقطه اتصال پلتفرمها و ناشران کتاب صوتی با دولت و حاکمیت صفر است. روند تولید کتاب به شکل صوتی با کمک ابزارهای مختلف هوشمند و غیرهوشمند در کوتاهترین زمان انجام شدنی است. در سالهای ۹۸ و قبل کرونا درخواستها به مرکز رسانه دیجیتال در حوزه صوت داده میشد، میگفتند ما در این حوزه دانشی نداریم و برای بررسی به معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ ارجاع داده میشد، این روند بعد از کرونا کاملاً قطع شد و اکنون تقریباً هیچکدام از کتاب صوتیها برای تولیدات خود مجوزی نمیگیرند. این موضوع چند دلیل دارد؛ نظارت بر پادکستها پسینی است، کتاب صوتی هم چون یکبار محتوای فیزیکی آن مجوز گرفت، ضروری نیست که دوباره مجوز بگیرد.
اگر نخواهیم خیلی از بحث اصلی دور شویم، باید بگویم که حوزه نشر الکترونیک قائل به نمایشگاه نیست و در روندهای موجود بازار نیز به وزارت فرهنگ وابستگی ندارد. ناشران کتاب چاپی از کاغذ، خرید کتاب و بنها از حمایتهای وزارت فرهنگ برخوردار میشدند و ضرورت داشته که از ارشاد مجوز بگیرند، در حوزه کتاب الکترونیک روی پلتفرمها این اتفاق نیفتاده است و با وجود اینکه در آییننامه پیشبینی شده بود که ناشران الکترونیکها از بنها استفاده کنند اما امسال محقق نشد.
در این حوزه باید این نکته را هم اضافه کنم که دغدغهای وجود دارد که براساس آن، کتاب بدون مجوز منتشر شود، اما طبق مصوبه شورای عالی فضای مجازی تکلیف پلتفرمی که میزبان است از ناشر و فروشنده کالا جدا است و اگر در پلتفرمی کتاب غیرقانونی باشد، آن مجموعه مسئولیتی ندارد بلکه ناشری که آن کتاب را منتشر کرده است، مسئولیت دارد.
احمدی: مسئله من در زمینه حضور ناشران الکترونیک این است که این شکل برگزاری در شان نشر الکترونیک نبود، این مسئله ریشهیابی شود. معاونت امور فرهنگی باید متولی سیاستگذاری باشد و زیرساخت فعالیت ناشران الکترونیک را مهیا کند سپس اجرای آن را به بخش خصوصی مثل اتحادیه یا انجمن بسپارد. باید بپذیریم که اگر به دنبال رشد صنعت نشر هستیم دولت باید سیاستگذاری و بخش خصوصی باید اجرا کند. معضل نشر الکترونیک زمانی حل میشود که یک ساختار و تشکیلاتی، موظف شود فارغ از دولت، متولی این خدمترسانی از بخش خصوصی شود.
یکی از مسائلی که در گذشته از سوی ناشران کاغذی مطرح میشد بحث کپیرایت بود، اما من الان بستر بلاکچین (غیرمتمرکز) دارم و میتوانم روی حوزه محتوای کتابم NFT صادر میکنم، مالکیت دیجیتال را به اسم شخص میزنم و دیگر کسی نمیتواند در دنیا ادعایی نسبت به آن داشته باشد. مسئله اینجا است که نشر الکترونیک با همه زحماتی که برای آن کشیده میشود فقط تعداد محدودی پلتفرم فعال دارد و معتقدم اگر کرونا نشده بود ما هنوز در حوزه نشر کاغذی باقی مانده بودیم. نگاهی به سایت آمازون و نمایشگاههای کتاب قطر، عمان و ابوظبی نشاندهنده حجم فعالیتها و خدماتی است که در این حوزه رخ میدهد.
شعبانی: بهنظرم بازار نشر الکترونیک ایران، خیلی قوی نیست و طبق اطلاعاتی که دارم کل بازار نشر دیجیتال ایران، حدود ۳۰۰ میلیارد تومان است و آیا در این بازار کسی رغبت به سرمایهگذاری در آن میکند؟ درباره نمایشگاه باید بگویم که اسامی ناشران الکترونیک دیر در غرفههای اطلاعرسانی از روز اول درج نشده بود.
برای بحث جانمایی فکر میکنید سال آینده بهتر است در کدام قسمت باشد؟
احمدی: بهنظرم موضوع، جانمایی ناشران الکترونیک در نمایشگاه نیست، نمیتوان یک فضایی ولو یک هزار متری را در اختیار ناشران این حوزه گذاشت و انتظار داشت اتفاق خاصی بیفتد، در این حوزه معتقدم که باید ابزارهای ناشران این حوزه را به نمایشگاه وارد کرد، پس از آن تمام محیط نمایشگاه، نشر الکترونیک میشود، یک ناشر کاغذی باید بپذیرد در غرفه خود نشر الکترونیک هم داشته باشد، بتواند تعامل کند و این مسئله را بپذیرد. بهنظرم طی ادوار مختلف با جداسازی چنین فاصلهای ایجاد شد؛ بخش ویژه نشر الکترونیک در نمایشگاه باید برای ابزارها و فناوریهای جدید، تعیین شود.
معتقدم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، باید همه متولیهای حوزه نشر را گرد هم جمع کند، با هم به تفاهم برسند و ناشر کاغذی به این عرصه قدم بگذارد؛ همچنین نخستین پردیس فناوری صنعت نشر هوشمند را پایهگذاری کند و به بخش خصوصی بسپارد. کار سومی که در این زمینه باید انجام شود فرهنگسازی است، رسانهها باید وارد میدان شوند و با ناشران گفتوگو و مصاحبه بگیرند تا برای ورود به این حوزه ترغیب شوند. در این وضعیت سال آینده میتوانیم درباره نشر الکترونیک و نقش آن در صنعت نشر و نمایشگاه کتاب صحبت کنیم.
شعبانی: در این حوزه معتقدم که جانمایی، امسال خوب بود، مخاطب امسال درک کرد که ناشر دیجیتال را هم میتواند در نمایشگاه کتاب ببیند. اتفاق خوبی است که طی سالهای آتی باید استمرار داشته باشد. معتقدم فعالان نشر دیجیتال، برای موفقیت باید یک شبکه اجتماعی داخلی داشته باشند؛ ارتباطاتشان را نیز با همکاران نشر کاغذی و هم ناشران الکترونیک تقویت کنند؛ اینکه سالی یکبار در نمایشگاه کتاب تهران، دور هم جمع شویم، بهتنهایی کفایت نمیکند، بلکه این ارتباطات باید در طول سال استمرار داشته باشد.
احمدی: معتقدم اگر امروز به دنبال ایجاد نگاه تعاملی میان ناشران کاغذی و الکترونیکی هستیم، متولی آن باید اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران باشد. رسته «نشر الکترونیک» که مجوز خود را از شورای عالی اصناف دارد، باید در اتحادیه فعال کرد تا این تعامل به خوبی شکل بگیرد.
محمدپور: درباره جانمایی باید بگویم که جایی بهتر از مکانی که امسال اختصاص داده شد وجود نداشت و اگر سال بعد هم باشد، در همین مکان خواهد بود. در گذشته ناشران دیجیتال در یک طبقه و بخش جداگانه بود و بزرگترین چالش، نبود مخاطب بود و اینکه در بخش عمومی جانمایی شوند به این دلیل بود که دیده شوند. خیلی از فعالان این حوزه ادغان کردند که توانستند برند خود را معرفی کنند و با مخاطبان ارتباط بگیرند. کمکم به این نقطه میرسیم که نمایشگاه، محلی برای همافزایی و تعامل است و باید از این ظرفیت به نفع همه فعالان صنعت نشر استفاده کنیم.
نکته دیگری که میخواهم درباره صحبتهای آقای احمدی بگویم این است که دنیا و خیلی از قواعد عوض شدهاند، امروزه بازار، بدون مجوز در حال بزرگ شدن است. الان فقط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نظارت ندارد. برخی ناشران بزرگ، کار خود را توسعه دادهاند و علاوه بر موسسه انتشاراتی، چاپخانه، مرکز توزیع، کتاب صوتی و … دارند و این سرمایهگذاری برای آنها طبیعی و عادی و به صرفه است اما برای برخی ناشران این کار سخت است؛ درحالی که برخی ناشران تخصصی به سراغ تولید کتاب صوتی میروند یا با پلتفرمها قرارداد همکاری امضا میکنند اما اینکه ناشر کاملاً فناور شود، تقریباً در عمل غیرممکن است؛ این فناوری باید در زنجیره توزیع باشد، به عنوان مثال کتاب در قالب صوتی و الکترونیک هم منتشر شود و در این مسیر با فعالان این حوزه همکاری کند.
درباره اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران نیز باید بگویم اتحادیه کنونی، دستِ بازی در یکسری اقدامات ندارد و فقط فعالیت صنفی حوزه نشر را مدیریت میکند و در حوزه چالشهای فرهنگی و فناورانه کتابفروشان ورودی ندارد اما در حوزه تخفیف غیرمتعارف ورود دارد. خیلی از ایدهآلها خوب است اما در نظام حقوقی ما عملی نیست. حوزه نشر و کتاب پیچیدگیهای خاص خود را دارد و متولی آن بهطور قانونی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است اما اینکه یکسری کارها و اقدامات به تشکلها سپرده شود در عمل محقق نشده و انجمن یا اتحادیه قدرتمندی شکل نگرفته است. از نظر قانونی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، میتواند یک اتحادیه فرهنگی ایجاد کند که شاید یکی از دلایل آن وجود اتحادیه صنفی است که نمیتواند آن را منحل کند.
در نظام حقوقی ما، نمایشگاه کتاب از سوی دولت برگزار میشود؛ اختصاص بُن، هزینهها و مدیریت آن همه دست دولت است. هرچند درباره سپردن امور اجرایی نمایشگاه به صنف صحبت میشود اما در عمل مدیریت در دست دولت است؛ زیرا نمایشگاه، سطحی فراتر دارد، مسائل و مشکلات آن خیلی فراتر است و بسیاری از دستگاهها در این رویداد نقش دارند.
نظر شما