شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۰
خرمشهر؛ جرعه‌ای از باده معنا در جامی از کتاب و هنر

خوزستان - همزمان با سالروز آزادسازی خرمشهر، کافه کتاب و کانون هنرمندان خرمشهر و منطقه آزاد اروند گشایش یافت.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): فاطمه پوراکرمی نویسنده و شاعری است که کتاب‌هایی چون: «لاله‌های فراموش شده»، «کوله تنهایی»، «زنان زیر سلطه هوس‌های مردانه»، «خاطرات جنوب»، «آخرین فرصت»، «حقوق شهروندی کودکان»، «چرا و چگونه کتاب بخوانیم»، «کار بهترین تفریح» و در زمینه شعر «در سوسوی شهر همهمه بود»، «نگاه مهربانی»، «بی‌قرارم در سکوت» و… را در پرونده کاری خود دارد.

او سال‌ها در مسیر توسعه و ترویج کتابخوانی خرمشهر گام برداشته است؛ هر روز امیدوارتر از دیروز و ناملایمات و خستگی، هرگز او را از مسیرش منصرف نکرد. او از هر روزنه به دنبال آگاهی می‌گردد تا گام کوچکی برای دیار سینه سوخته خرمشهر بردارد. شهری که خدا او را یکبار دیگر آزاد کرد و به مردم خون‌گرمش بخشید. فاطمه پوراکرمی از نذر کتاب تا ترویج کتابخوانی و راه‌اندازی باشگاه‌ها، سراشیبی‌ها را پشت سر گذاشت تا اینکه توانست مقری برای فعالیت‌های ترویج کتابخوانی خود بیابد و سکنی گزیند. کافه کتابی که حاصل مشقت و رنج و تلاش این بانوی خرمشهری است که با افتتاح کانون هنرمندان و کافه‌کتاب «شهناز حاجی‌شاه» در خرمشهر؛ مسیر ترویج فرهنگ و کتاب‌خوانی را هموار کرد.

پوراکرمی، داستان راه‌اندازی این کافه کتاب را اینگونه توضیح داد: در سال ۱۳۹۶ و در دوران مدیریت شهری داوود دارابی، اتاقی به مساحت ۳۰ مترمربع در شهربازی قدیم و متروکه خرمشهر، به صورت امانت در اختیار مؤسسه فرهنگی‌هنری اندیشه افق اروند به مدیرمسئولی من قرار گرفت. این فضا که فاقد هرگونه امکانات رفاهی و حتی کولر بود، به همت این مؤسسه، جان تازه‌ای گرفت. در آن مقطع زمانی فروشگاه پوشاک خود را تعطیل کرده و پس از واگذاری وسایل، با خرید قفسه‌ها از مالک جدید، آن‌ها را به این مکان منتقل کردم. قفسه‌ها با همکاری کارگران شهرداری و با هدایت آقای بالود، رئیس ناحیه ۴ شهرداری خرمشهر نصب شدند.

پور اکرمی ادامه داد: با حمایت مشاور وقت وزیر فرهنگ، ارتباط آشنایی با خانم بروجردی از مدیران اسناد کتابخانه ملی فراهم شد و مجموعه‌ای ارزشمند از کتاب‌های این نهاد گردآوری و به این فضا منتقل شد. کتاب‌ها پس از دسته‌بندی به مدارس، حسینیه‌ها و دیگر مراکز فرهنگی اهدا می‌شدند. با وجود هزینه‌های سنگین حمل‌ونقل از تهران و شهرستان‌ها، این مسیر با عشق و باور به ترویج فرهنگ ادامه داشت. در دوره جدید شورای شهر به ریاست کعبی، حمایت‌های مؤثرتری در قالب سه نوبت مساعدت مالی برای تهیه کتاب انجام شد و شهردار وقت نیز ۲۰۰ جلد از کتاب تألیفی‌ام با عنوان «لاکی و دوستان» را برای کارکنان شهرداری خریداری کرد.

وی با اشاره به دیگر حمایت‌های خرید کتابش اضافه کرد: با آغاز مدیریت آقای عبدالله‌زاده، شهردار جوان، ورزشکار و اهل کتاب، ۲۰۰ جلد از کتاب «کوچ اجبار» من نیز خریداری شد و علاوه بر خرید کتاب، اتاقی دیگر در کنار فضای قبلی موسسه در اختیارم قرار گرفت و مساحت مؤسسه به ۶۰ متر مربع رسید. این فضا به همت شخصی و با صرف هزینه‌های فردی بازسازی و تجهیز شد و این مرکز فرهنگی با نام کانون هنرمندان و کافه‌کتاب «شهناز حاجی‌شاه» به صورت رسمی به مناسبت آزادسازی خرمشهر افتتاح شد.

پوراکرمی با ابراز امیدواری نسبت به حمایت دوستداران اهل کتاب و مسئولان خرمشهری از این کافه کتاب بیان کرد: امیدوارم این مکان به پاتوقی فرهنگی برای هنرمندان، هنرجویان و دوستداران هنر و کتاب تبدیل شود؛ مکانی برای نمایش و فروش آثار هنری و نقطه‌ای روشن در مسیر احیای فرهنگ مطالعه قرار گیرد.

نویسنده کتاب لاکی و دوستان علت نامگذاری کافه کتاب شهناز حاجی شاه اینگونه توضیح داد: تنها کاری که توانستم برای زنده نگه‌داشتن یاد و خاطره بانوان شهید خرمشهر انجام دهم، نامگذاری این مرکز به یاد بانوی شهیده شهناز حاجی‌شاه با کسب اجازه از خانواده بزرگوارشان بود و امیدوارم که مسئولان همواره در کنار شهروندان، حامی فرهنگ و کتاب‌خوانی باشند.

وی یادداشت کوتاهی در همین راستا دارد که در ادامه می‌خوانید؛ 

در روزگاری که صداها بسیارند و معنا نایاب و در جهانی که هیاهو، مجال اندیشه را ربوده است، ما فرزندان خرمشهر در عطش مکانی بودیم که پناه تفکر باشد، خلوتی برای مکاشفه، ساحتی برای بازشناسی خویشتن در آیینه دیگران و از دل همین نیازِ بی‌تاب، کافه‌کتاب و کانون هنرمندان را بنا نهادیم؛ نه چون سازه‌ای صِرف، بلکه به مثابه پناهگاهی برای دلِ بی‌قرار انسان معاصر و فانوسی در میان غبار فراموشی و تکرار. در این خانه کوچک اما پُررمق، هر کتاب روایتی است از تردید و شهود و هر اثر هنری، سفری است از رنج به روشنایی، از سؤال به سرود.

اینجا، واژه‌ها از خاک برخاسته‌اند؛ نه خاکی عادی، که خاکی آغشته به خون و آتش، به تاریخ و ایستادگی. خرمشهر فقط شهری نیست که جنگ را تاب آورده، بلکه روحی است که همچنان می‌زاید و همچنان می‌خواهد بیافریند، بیندیشد و بنویسد. ما این مکان را ساختیم تا حضورِ بی‌تکلّف انسان را به یاد بیاوریم؛ تا شعر، جایگاه خود را باز یابد و اندیشه، دوباره در فنجان‌های قهوه بجوشد.

هر دیدار در این مکان، فرصتی است برای گفت‌وگو، شنیدن، پرسیدن. چرا که ما، فرزندان خاک آغشته به اشک و شجاعت هستیم و می‌خواهیم شهرمان نه فقط نماد مقاومت، که نماد بیداری و فرهنگ باشد و هر شبِ شعر، زمزمه‌ای است با خیام: بر لب ساغر، از جهان می‌گوییم، بی‌خبر از فردا، عاشق امروزیم… و در هر نشست کتاب‌خوانی، گویی واژه‌ها دست هم را می‌گیرند و به سوی روشنایی می‌دوند.

در کافه‌کتاب شهناز حاجی شاه خرمشهرِ دیگری است؛ شهری در دل شهر، که در آن فرهنگ، نه شعار بلکه نجات است؛ هنر، نه تزیین که تنها امید است؛ و واژه، آخرین پیامبر انسان به خویش. آری، خرمشهر هنوز ایستاده است؛ اما این‌بار نه تنها بر دوش تاریخ، که بر شانه‌های اندیشه. ما باور داریم که این شهر، سزاوار نامی فراتر از «مقاومت» است؛ باید شهر مکاشفه شعر، پرسش و حضور باشد. قهوه‌ها در کنار کتاب‌ها شیرین می‌شوند. آنچنان که چون طعم عسل گواراتر گردد بر وجود عاشقان کتاب و چنان‌که عطار گفت: از هر طرف که رفتی، راه خویش است، در تو خانه خورشید است، نه در دوری و درازی راه…

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین