به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) -فاطمه مهاجری: کتاب «تا نجوای خدا با او» به قلم سید مرتضی مبلّغ، نویسنده و پژوهشگر حوزه قرآن و عرفان در سیوششمین نمایشگاه کتاب تهران از سوی نشر هرمس، عرضه شده است.
این کتاب اثری متفاوت و تأملبرانگیز است که با نگاهی عرفانی و از منظر سلوک معنوی، سه داستان مهم از زندگی حضرت موسی (ع) در قرآن را بررسی و تفسیر میکند. نویسنده، با اتکای کامل به متن قرآن، بدون افزودن روایات بیرونی، روایتی درونی و معنوی از تجربههای پیامبر بزرگ بنیاسرائیل ارائه میدهد.
او کوشیده است از خلال داستانهای موسی، مراحل سیر و سلوک سالک را در مواجهه با حقیقت، دعوت، خوف، سکوت، انتظار و در نهایت گفتوگو با خدا، بازنمایی کند. اثر حاضر نهتنها تفسیری است بر آیات قرآن، بلکه سفری است به اعماق جان انسان در مسیر شناخت و دلدادگی به خدا.
ماجرای اول: آمدن موسی به طور و گفتوگوی خدا با او
در این ماجرا، موسی که هنوز به پیامبری برانگیخته نشده، همراه خانوادهاش در بیابان بهسوی مصر بازمیگردد. در تاریکی شب، نوری بر کوه طور میبیند و برای یافتن گرما یا راه، به سوی آن میرود. در آنجا ناگهان ندایی او را فرامیخواند:
"ای موسی، منم پروردگارت، کفشهایت را بیرون آور…"
این، آغاز نخستین مکالمه مستقیم موسی با خداوند است؛ گفتوگویی که با هیبت و خوف آغاز میشود، با مأموریت پیامبری همراه میشود، و با معجزاتی چون تبدیل عصا به مار و درخشش دست، تثبیت میشود.
این داستان، نماد بیداری و آغاز سلوک عرفانی انسان است. آتش در کوه طور، همان جذبه الهی است که طالب را به سوی حقیقت میکشاند. موسی در نماد تاریکی و سرگردانی، به نور الهی جذب میشود. کندن نعلین، نشانه رهایی از دلبستگیهای دنیوی و پا گذاشتن در ساحت قدسی است. مکالمه با خدا، از ترس آغاز میشود، اما به آرامش و اطمینان میرسد، درست همانند روند سیر سالک در عرفان اسلامی.
ماجرای دوم: آمدن موسی به میقات و مکالمه دوباره خداوند با او
در ادامه، موسی پس از رهایی قومش از فرعون، به میعادگاه طور بازمیگردد. اینبار برای چهل شبانهروز در خلوت عبادت و تهجد با خدا خلوت میکند. در این گفتوگوی دوم، خداوند بار دیگر با موسی سخن میگوید و الواحی حاوی شریعت و هدایت را به او میدهد.
در همین زمان، قوم موسی در پایین کوه، به گوسالهپرستی رو میآورند. موسی با خشم بازمیگردد، الواح را میشکند و با هارون (جانشین خود) بحث میکند. سپس، برای طلب آمرزش قوم، دوباره با خدا به گفتوگو مینشیند.
این داستان، مرحله خلوص و توبه در سلوک است. سالک، پس از آغاز راه، وارد مرحله میقات میشود؛ خلوت با خدا، تطهیر درون، دریافت اشراقات. اما آزمون واقعی، زمانی است که در بازگشت، سالک باید با آلودگیهای جمع روبهرو شود. موسی بهمثابه سالک، پس از دریافت حقیقت، باید آن را در اجتماع جاری کند. خشم او از گوسالهپرستی، عصبانیت عارف از سقوط معنویت است. بازگشت او به خدا برای آمرزش قوم، نشانه عمق رحمت و شفاعت اهل معرفت است.
ماجرای سوم: همراهی موسی با خضر در سفری روحانی
موسی اینبار نه برای هدایت قوم، بلکه برای تکمیل سلوک فردی خود، با مردی از بندگان خاص خداوند (که در روایات اسلامی خضر نام دارد) همراه میشود. خضر شرط همراهی را "صبر بدون پرسش" میگذارد. در سه صحنه مهم (سوراخ کردن کشتی، کشتن نوجوان، ساختن دیوار)، موسی نتوانسته سکوت و صبر کند و اعتراض میکند. خضر در پایان، راز هر عمل را فاش میسازد: کارهایی که در ظاهر ناپسند، اما در باطن سراسر حکمت الهی بودند.
این سفر، مرحلهای بالاتر از سلوک است؛ مرحله فنا در مشیت و حکمت خداوند. موسی در این داستان، بهعنوان سالکی ظاهرگرا، باید بپذیرد که عرفان ناب، عبور از داوری عقل محدود و پذیرش اسرار الهی است. خضر نماد عقل قدسی و شهود مستقیم حقیقت است. موسی باید بیاموزد که راز هستی، نه همیشه در ظاهر امور، بلکه در عمق تقدیر الهی نهفته است. این سفر، تمرینی برای خویشتنداری، مشاهده بدون قضاوت و توکل کامل است.
کتاب "تا نجوای خدا با او" به قلم سید مرتضی مبلّغ، نویسنده و پژوهشگر حوزه قرآن و عرفان از سوی نشر هرمس عرضه شده است.
نشانی غرفه: بخش عمومی، سالن شبستان، راهرو ۳۱، غرفه ۱۱
نظر شما