سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران – سایه برین: اگر تا همین چند سال پیش سخنی از ژانر وحشت میرفت، آنچه به ذهن متبادر میشد تماماً آثار خارج از ایران بود. امروز اما در تمام آثار از سینما، ادبیات و حتی موسیقی، گونههای داخلی این ژانر حرفی برای گفتن دارند. بر همین اساس ادبیات وحشت، تمام آنچه را که داشت، از آثار ترجمه داشت و این مترجمان بودند که دستی بر آتش داشتند؛ امروز نیز چنین است و هنوز مترجمان این حوزه در پویایی ژانر وحشت نقشی بیعیبونقص ایفا کردهاند؛ در کنار مترجمان اما آثار تألیفی ژانر وحشت هم اخیراً پیشرفتهای قابل توجهی داشته است.
این نکته مهم را نیز باید پذیرفت که وحشت در میان ادبیات نوجوان بسیار پرطرفدارتر از بزرگسال است. واکاوی مباحث جامعهشناسی دیگر کشورها هدف اصلی این متن نیست اما در ایران تصور بر این است که تألیف کتاب در ژانر وحشت با هدف جذب مخاطب کودکونوجوان است. از این مسئله مهم هم نباید غافل شد که قطعاً یکی از دلایل این مهم آن است که القای وحشت به مخاطب نوجوان، به مراتب آسانتر و دستیافتنیتر از مخاطب بزرگسال است. اگر قرار بود گزارش پیش رو نگاهی به تازههای ژانر وحشت در حوزه ادبیات کودکونوجوان باشد، با متنی به غایت بلندتر و مفصلتر مواجه بودیم، چون ادبیات نوجوان بهلحاظ ژانر وحشت، بسیار غنی است و حین قدم زدن میان غرفههای کودکونوجوان اولین آثاری که به چشم میآیند در این ژانر هستند. در این گزارش اما به سراغ تازههای ژانر وحشت ادبیات بزرگسال در سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران رفتهایم تا ببینیم ژانر وحشت در این عرصه در بازار تازههای نشر ایران چه حرفی برای گفتن دارد.
خبری خوب برای طرفداران استیون کینگ
اولین نامی که به ذهن دوستداران ژانر وحشت بعد از شنیدن نام این ژانر متبادر میشود، استیون کینگ است. کینگ آثار فراوانی چه در حوزه ادبیات بزرگسال و چه کودکونوجوان در ژانر وحشت تألیف کرده و تعداد قابل توجهی از آنها در ایران هم ترجمه شده است. به همین دلیل استیون کینگ در ایران طرفدارانِ قابل توجهی دارد. نشر آذرباد دستی پر در این زمینه دارد و با چهار کتاب تازه از کینگ، بانک خود را در این زمینه پربار کرده است. «میزری»، «کیسه استخوانها»، «کوجو» و «غبرستان حیوانات خانگی» همگی با ترجمه امیرحسین قاضی از تازههای ژانر وحشت نشر آذرباد هستند.
در توضیح داستان «میزری» آمده است: پائول شلدون پس از یک سانحه رانندگی در یک خانه عجیبوغریب به هوش میآید. آنجا هیچ شباهتی به بیمارستان یا خانه خودش ندارد. آنی ویکیز او را از مرگ نجات داده و با خود به خانهاش آورده است. خبر خوش این است که آنی روزی پرستار بوده و داروهای بهدردبخوری در خانه دارد. خبر بد این است که آنی طرفدار شماره یک پائول است. وقتی آنی از کارهای پائول برای نوشتن رمان میزری آگاه میشود، نفرت وجودش را فرامیگیرد. پائول که همیشه برای گذران زندگی داستان مینوشت، اکنون باید برای زنده ماندن بنویسد.
داستان «کوجو» نیز از این قرار است: کوجو قبلاً یک سگ بزرگ مهربان بود، دوستداشتنی و وفادار به تثلیث خود - «مرد»، «زن»، «پسر» - و تمام افراد پیرامونش. اما این وضعیت، روزی به پایان میرسد که این سگ سنت برنارد حدوداً نود کیلوگرمی، خرگوشی را تا درون غاری زیرزمینی و مخفی دنبال میکند و مجموعهای از رویدادهای تراژیک را به جریان میاندازد. حالا «کوجو» دیگر خودش نیست. او احساس میکند نوعی مریضی به سرعت در حال رشد کردن در او است؛ نوعی بیماری که ذهنش را به تسخیر درآورده و گرایشی شدید و غیر قابل کنترل به خشم و قتل را در او به وجود آورده است. او اکنون به مهرهای برای سلطه ترس، خشم و جنون تبدیل شده و هیچکس در کسل راک از او و افکار تسخیر شدهاش در امان نخواهد بود.
کتاب «کیسه استخوانها» ما را به فضای وهمآلود در عمق اندوه، رازهای خانوادگی و قدرت تسخیرکننده گذشته میبرد. داستان حول محور مایک نونان، نویسندهای موفق، میچرخد که پس از مرگ ناگهانی همسرش، جو، دچار نوعی انسداد ذهنی در نویسندگی میشود و به کلبه تابستانیشان در کنار دریاچهای به نام دارک اسکور پناه میبرد. مایک در این کلبه دورافتاده، نه تنها با کابوسهای هولناک و حضور شبحگونه جو دست و پنجه نرم میکند، بلکه درگیر ماجرای مرموز دیگری میشود: نبرد حقوقی بر سر حضانت دختربچهای سه ساله به نام کایرا دوور، بین مادر جوان و بیوهاش، متی، و پدربزرگ ثروتمند و بانفوذش، مکس دوور. در این میان، مایک با رازهای تاریک گذشته ساکنان دارک اسکور و بهخصوص کلبهشان، سارا لفس، روبرو میشود. این رازها به خوانندهای سیاهپوست به نام سارا تیدول و نفرینی که بر این منطقه سایه افکنده، گره خورده است. انگار که تاریخ در حال تکرار شدن است و مایک ناخواسته در مرکز این چرخه شوم قرار میگیرد.
در «غبرستان حیوانات خانگی» نیز میخوانیم: لوئیس کرید، پزشکی از شیکاگو، بهعنوان مدیر خدمات بهداشتی دانشگاه مین منصوب میشود. او به همراه همسرش راشل، دو فرزند خردسالشان، الی و گیج و گربه الی، چرچ، به خانهای بزرگ در نزدیکی شهر کوچک لودلو نقل مکان میکند. از لحظه ورود آنها خانواده با مشکل روبهرو میشوند: الی گرفتار یک حادثه عجیب میشود. همسایه جدید آنها پیرمردی به نام جود کراندال برای کمک میآید. او به لویی و راشل در مورد بزرگراهی که از کنار خانه آنها عبور میکند و کامیونهای تندرو که در آنجا عبور میکنند هشدار میدهد.
گلشیری و اولین تجربه ژانر وحشت بزرگسال
«مردگان عمارت بیستوپنجم» اثر سیامک گلشیری نیز از تازهترین آثار تألیفی در ژانر وحشت است. این کتاب که در نشر چشمه منتشر شده، داستان خونآشامی است که با دیدن زخمی کوچک یا بوی خون، از خود بیخود و به حیوانی درنده تبدیل میشود. این رمان درواقع تلفیقی است از وحشت و عشق. قصه مردی است که نفرین نسلهای گذشته گریبانش را گرفته است. او بهخاطر افسردگی، چون زنش را از دست داده، هیچ امیدی به زندگی ندارد تا اینکه ناگهان زن مرموزی سر راهش سبز میشود و اتفاقاتی میافتد که...
القای ترس با حیوانات وحشی و نژادپرستی
نشر نیماژ نیز درخصوص ژانر وحشت دست خالی نیست. «هارلم جادویی: تصنیف تامسیاهه و وحشت در ردهوک» نوشته ویکتور لاوال و اچ.پی لاو کرافت با ترجمه مینا صفار از تازههای این حوزه است. ویکتور لاوال در تصنیف تامسیاهه ماجراهای وحشت در رِدهوک را که داستانی نژادپرستانه از لاوکرافت است، از دید پروتاگونیستی سیاهپوست به نام تامی تِستر میکاود. تصنیف تامسیاهه سال ۲۰۱۶ نوشته شده و در همین سال توانسته است برنده جایزه شرلی جکسون برای بهترین رمان شود و بسیاری جوایز دیگر را هم از آن خود کند.
«حیوان وحشی» نوشته ژوئل دیکر و ترجمه کیانوش امیری دیگر اثر منتشرشده در نشر نیماژ در ژانر وحشت است.
نظر شما