سه‌شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۳:۵۵
تمرکز و علاقه رمان‌نویسان به موضوع آخرالزمان

نویسندگان از مفهوم آخرالزمان به دلایل مختلف استفاده می‌کنند. این موضوع به آن‌ها این امکان را می‌دهد که بحران‌های جهانی و انسانی را در سطحی عمیق‌تر بررسی کنند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از تلگراف، رمان «همه چیزی که می‌دانم» نوشته «الیسا لوی»، از آخرین نمونه‌های قالب داستان‌نویسی در آخرالزمان است که حس خفقان یک شهر کوچک در مواجهه با «پایان» را به تصویر می‌کشد. در این رمان نویسنده تازه‌کار اسپانیایی با شجاعت سراغ تصویری از «پایان دنیا» می‌رود و با مونولوگ شخصی لیا، خواننده را به دل زیست روزمره‌ای می‌برد که در آن فروپاشی‌های فردی، عاطفی، و اجتماعی به‌تدریج جان می‌گیرند و گاه چون مرگ پدر یا انزوای خواهر معلول، گرفتار پایان جهان می‌شوند.

لوی نشان می‌دهد که در جهان روستاها، در سکوت مرداب‌گونه زندگی‌های تکراری، پایان می‌تواند بدون فاجعه رخ دهد؛ کافی‌ست کسی که دوستش داریم ما را نخواهد، یا ساختارهای استثمارگر از درون فروبپاشند. پایان، در این روایت، ابعاد شخصی و استعاری دارد. این نوع رویکرد، گرچه نو و جسورانه است، اما ریسک بزرگش نیز همین‌جاست: با حذف نقاط عطف بزرگ و حذف درام بیرونی، خطر افتادن به دام یکنواختی و تأمل‌زدگی بیش از حد وجود دارد – همان‌طور که منتقد به‌درستی اشاره می‌کند.

تمایل نویسندگان به پرداختن به موضوع آخرالزمان و پایان جهان از دیرباز یکی از مباحث پرجاذبه و در عین حال چالش‌برانگیز در ادبیات بوده است. استعاره برای بحران‌های اجتماعی و فرهنگی، ابزار نقد سیاسی، یا انعکاسی از دغدغه‌های فردی و جهانی بشر در مواجهه با ترس‌ها و ناامیدی‌ها همه باعث شده نویسندگان به این موضوع علاقمند باشند.

در دنیای معاصر، احساس بی‌ثباتی و نگرانی نسبت به آینده به شدت فراگیر شده است. جنگ‌های جهانی، بحران‌های اقتصادی، تغییرات اقلیمی، و حتی تهدیدات بیولوژیکی نظیر پاندمی‌ها، همه باعث شده‌اند که انسان‌ها احساس کنند که در آستانه‌ی «پایان» قرار دارند. این احساس دائمی خطر و ابهام، به یکی از دغدغه‌های مهم ادبیات تبدیل شده است. در این بستر، نویسندگان با استفاده از آخرالزمان نه تنها به بیان این نگرانی‌ها پرداخته‌اند، بلکه به ایجاد فضاهایی در ادبیات پرداخته‌اند که می‌تواند نشان‌دهنده‌ی چالش‌های نسل معاصر باشد.

نویسندگان از مفهوم آخرالزمان به دلایل مختلف استفاده می‌کنند. از یک سو، این موضوع به آن‌ها این امکان را می‌دهد که بحران‌های جهانی و انسانی را در سطحی عمیق‌تر بررسی کنند. از سوی دیگر، آخرالزمان می‌تواند ابزاری برای نقد اجتماعی و فرهنگی باشد که به ما می‌آموزد چگونه در میان تهدیدات و ناامیدی‌ها، انسانیت و امید به زندگی همچنان می‌تواند وجود داشته باشد. در نهایت، این ژانر نه تنها به پایان دنیای بیرونی اشاره دارد، بلکه به معنای فردی و درونی ما از مواجهه با ترس‌ها و بحران‌ها نیز پرداخته است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها