خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ اگر به نقوش برجسته، پیکرهها و نقاشیهای بازمانده از تمدنهای کهن بنگریم، شواهد روشنی از استفاده آگاهانه و گسترده از آرایش خواهیم یافت. در مصر باستان، چهرههای سلطنتی و کاهنان، نه تنها به دلیل زیبایی، بلکه برای اهداف آیینی و مذهبی، از رنگها و روغنهای گیاهی بر روی پوست و موی خود استفاده میکردند. خط چشم مشکی که در تصاویر فرعونها دیده میشود، با مادهای به نام «کحل» ساخته میشد که افزون بر زیبایی، خاصیت محافظتی در برابر نور خورشید و بیماریهای چشمی داشت.
در ایران باستان نیز استفاده از عطرها، روغنها، سرمه و مواد رنگی بسیار رایج بود. مردان و زنان، بهویژه در دربار هخامنشی و ساسانی، خود را با دقت میآراستند و از مواد طبیعی برای تقویت پوست و مو استفاده میکردند. این آراستگی در متون ادبی و تاریخی نیز بازتاب داشته است؛ جایی که زیبایی، نشانهای از فضیلت، شکوه و جایگاه اجتماعی قلمداد میشد.
در روم و یونان باستان، گرچه معیارهای زیبایی متفاوت بود، اما کاربرد آرایش در میان زنان اشرافزاده امری رایج محسوب میشد. در عین حال، استفاده بیش از حد از لوازم آرایشی گاهی به عنوان نشانهای از بیاخلاقی یا تجملگرایی افراطی نکوهش میشد. آرایش در این دورهها صرفاً جنبه تزئینی نداشت؛ بلکه نشانی از نظام طبقاتی، هویت دینی، و حتی تمایزات قومی و فرهنگی به شمار میرفت.
دوران قرون وسطی و رنسانس
با ورود به قرون وسطی در اروپا، نگاه کلیسا به بدن انسان، بهویژه بدن زنانه، بسیار محدودکننده و محافظهکارانه شد. در این دوره، استفاده از لوازم آرایشی اغلب با گناه، فریب و شیطانپرستی مرتبط دانسته میشد. زنان اغلب از آرایش پرهیز میکردند یا آن را به شکل بسیار پنهانی انجام میدادند. زیبایی طبیعی و پرهیز از تجمل، ایدهآل زن پاکدامن در فرهنگ کلیسایی بود.
اما با آغاز رنسانس در قرن چهاردهم، نوعی بازگشت به زیباییشناسی کلاسیک و انسانمحور آغاز شد. تأکید بر هنر، علم، و فردیت، راه را برای بازتعریف زیبایی باز کرد. زنان درباری در ایتالیا و فرانسه به استفاده از سفیدکنندههای پوستی، رنگ لب، سرمه و حتی ماسکهای گیاهی روی آوردند. زیبایی دیگر نه نشانهای از گناه، بلکه جلوهای از فرهنگ، خرد و منزلت اجتماعی تلقی میشد.
البته، مواد مورد استفاده در این دوره اغلب طبیعی نبودند. سرب سفید، جیوه و آرسنیک در ساخت برخی کرمها و پودرهای سفید بهکار میرفت که در درازمدت سلامت مصرفکنندگان را به خطر میانداخت. در عین حال، ظاهر پوست سفید، لبهای سرخ، و گونههای برجسته، الگویی بود که بانوان طبقه اشراف دنبال میکردند تا از طبقات پایینتر تمایز یابند.
قرن بیستم؛ آرایش و رسانه
قرن بیستم را میتوان نقطه عطفی در تاریخ آرایش دانست. با ظهور سینما، تلویزیون، و مجلات مد، زیبایی دیگر امری خصوصی یا اشرافی نبود، بلکه به پدیدهای عمومی، رسانهای و جهانی تبدیل شد. بازیگران هالیوود مانند مرلین مونرو، آدری هپبورن و الیزابت تیلور، استانداردهای جدیدی از زیبایی را معرفی کردند که میلیونها زن در سراسر جهان تلاش میکردند با آن همراستا شوند.
در دهه ۱۹۲۰، همراه با جنبش زنان و آزادیهای اجتماعی پس از جنگ جهانی اول، مدلهای جدیدی از آرایش پدید آمد: موهای کوتاه، لبهای تیره، و چشمهای دودی. این سبکها، نمادی از رهایی زنان از قیدهای سنتی و مشارکت در عرصههای عمومی بود. در دهه ۱۹۵۰، زیبایی کلاسیک و زنانه با آرایشهای ملایمتر و تاکید بر زنانگی بازگشت. دهه ۱۹۸۰ با ورود به عصر رنگهای تند و چهرههای دراماتیک، نشان از جسارت، استقلال و قدرت داشت.
در همین دوران، برندهای بزرگ آرایشی مانند Revlon، Maybelline، Estée Lauder و L'Oréal به رشد چشمگیری رسیدند. بستهبندی حرفهای، تبلیغات تلویزیونی، و حضور مدلهای مشهور، نقش مهمی در شکلدهی سلیقه عمومی داشت.
در عین حال، استانداردهای زیبایی رایج در رسانهها، همواره با انتقادهایی مواجه بود. بسیاری معتقد بودند که این استانداردها تنوع نژادی، قومیتی و فردی را نادیده میگیرند و مفاهیمی محدود و غیرواقعگرایانه از زیبایی را القا میکنند.
قرن بیستویکم؛ هویت، تنوع، و آزادی در زیبایی
ورود به قرن بیستویکم، دنیای آرایش و زیبایی را وارد مرحلهای تازه کرد. برخلاف قرن گذشته که زیبایی بیشتر بر اساس یک الگوی خاص تعریف میشد، حالا گوناگونی، فردیت و پذیرش تفاوتها به عنوان ارزشهای اصلی مطرح شدهاند. در دنیای امروز، زیبایی نه یک نسخه از پیش تعیینشده، بلکه تجلی انتخاب شخصی، پیشزمینه فرهنگی و هویت درونی فرد است.
در واقع، آرایش در قرن ۲۱ دیگر تنها ابزاری برای «زیباتر دیده شدن» نیست، بلکه بستری است برای گفتوگوی فرهنگی، بیان هویت، و حتی اعتراض اجتماعی. انتخاب نوع آرایش امروز میتواند بیانگر باورهای زیستمحیطی، گرایشهای سیاسی، یا موضعگیریهای اجتماعی باشد.
آرایش در ایران معاصر
در ایران نیز آرایش همواره پدیدهای پررنگ و چندوجهی بوده است؛ پدیدهای که تحت تأثیر عوامل فرهنگی، مذهبی، اجتماعی و اقتصادی قرار دارد. برخلاف بسیاری از کشورها که آرایش بیشتر با موقعیتهای رسمی و اجتماعی گره خورده است، در ایران، بهویژه در میان زنان شهری، آرایش به بخشی از هویت روزمره تبدیل شده است.
این استفاده گسترده، هم ناشی از علاقه فرهنگی به زیبایی و آراستگی است و هم به دلیل محدودیتهای اجتماعی و پوششی، که چهره به عنوان تنها بخش قابل رؤیت از بدن، بار زیادی از بیان شخصی را به دوش میکشد.
در سالهای اخیر، رشد فروشگاههای اینترنتی لوازم آرایشی و برند های آرایشی مانند مک و یا فلورمار، دسترسی مصرفکنندگان ایرانی به محصولات متنوع داخلی و خارجی را تسهیل کرده است. همزمان، علاقه به برندهای اورجینال، توجه به ترکیبات محصولات و بررسی نظرات کاربران، فرهنگ آرایش را از مصرفگرایی صرف به سمت آگاهی و انتخاب مسئولانه سوق داده است.
جوانان ایرانی امروز، بیش از هر زمان دیگر، در جستوجوی ترکیبی از زیبایی، سلامت و هویت هستند. این تغییر نگرش، فرصت مهمی برای برندها و فروشگاههایی فراهم کرده که نه صرفاً محصول، بلکه «دانش زیبایی» و «احترام به فردیت» را ارائه میدهند.
جمعبندی: آگاهی، تنوع، و نقش فروشگاههایی چون «لعبتی»
همانطور که در این نوشتار دیدیم، آرایش و زیبایی در بستر تاریخ، چیزی فراتر از زینت ظاهری بودهاند. زیبایی، از نیایش و قدرت تا فردیت و اعتراض، همواره آینهای از فرهنگ و هویت انسان بوده است. امروزه، در دنیایی پرسرعت و غرق در تصاویر و تبلیغات، مصرفکنندگان بیش از گذشته به آنچه بر چهره و پوست خود میزنند توجه میکنند و آگاهانهتر انتخاب میکنند.
در این میان، فروشگاههایی مانند لعبتی با رویکردی فرهنگی و مسئولانه، تلاش میکنند تا انتخاب لوازم آرایشی را از سطح مصرفگرایی به سطح شناخت و آگاهی برسانند. لعبتی تنها محلی برای خرید نیست؛ بلکه فضایی است برای کشف، یادگیری و احترام به تنوع سلیقهها و نیازهای فردی.
با ارائه اطلاعات شفاف درباره ترکیبات، کاربردها و ویژگیهای محصولات، لعبتی گامی است در مسیر «زیبایی مسئولانه»؛ زیباییای که ریشه در انتخاب آگاهانه دارد، نه تقلید کورکورانه.
در دنیای امروز، زیبا بودن یعنی «خود بودن»؛ و هرکس شایسته آن است که در مسیر کشف زیباییاش، با احترام، دانش و اصالت همراهی شود.
نظر شما