به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، داستان این رمان که با عنوان «سیل» هم شناخته میشود، در میان باغهای پرتقال جریان دارد و روایتی است از زندگی تک پسر یکی از مهمترین خانوادههای شهر السیا؛ خانواده برول که بهعنوان یکی از بانفوذترین خانوادههای شهر شناخته میشوند و با انواع کلاهبرداریها کنترل منطقه و شهر را به دست گرفتهاند، در تلاش برای حفظ این موقعیت خود هستند.
روایت از شهر کوچک السیا آغاز میشود و تا مادرید، مرکز اسپانیا پیش میرود. رافائل بالاخره به پارلمان اسپانیا راه پیدا میکند و این دقیقاً جایی است که تمام خانواده سالهای سال برای آن برنامهریزی کردهاند؛ اما اتفاقی پیش میآید که روند داستان تغییر میکند. ماجرا ورود یک زن به داستان است؛ خوانندهای دلربا که پس از سالها دوری به وطن خود بازگشته و حالا فکروذکر رافائل را هم درگیر خود میکند...
در این رمان نویسنده تصاویر هنرمندانه و جذابی از اواخر قرن نوزدهم اسپانیا ترسیم کرده است. اکثر شخصیتهای رمان «میان باغهای پرتقال» نه سیاهوسفید بلکه خاکستری هستند.
وینسنته بلاسکو ایوانز یکی از بهترین نویسندگان رئالیست اسپانیایی بود که آثار مختلفی از جمله «سرزمینهای نفرین شده» از او بهیادگار مانده است. وی دوران جوانی را در مادرید گذراند. پیش از آنکه تحصیلات خود را تمام کند به جرم افکار انقلابی از دانشگاه مادرید اخراج شد و در سال ۱۸۸۹ بر اثر شرکت در نهضت شورشطلبی اسپانیا به فرانسه پناه برد. چند سال بعد به کشورش بازگشت و نخستین رمانهای خود را به نام «گل بهار» و «آرزوی تارتانا» نوشت. اندکی بعد دوباره ناچار به فرار از اسپانیا شد و با لباس ملاحی به ایتالیا رفت. در بازگشت به اسپانیا خود را به ستاد ارتش معرفی کرد و بازداشت شد و در نتیجه محاکمه به چهار سال زندان محکوم شد. نه ماه بعد بخشیده شد و به نمایندگی مجلس انتخاب شد. در همین سال بود که کتاب معروف «سرزمینهای نفرین شده» را که بهترین اثر ادبی نیمه دوم قرن نوزدهم اسپانیا به شمار میآید، انتشار داد.
در بخشی از رمان «میان باغهای پرتقال» میخوانیم: «خانه! خانه! به سوی سرزمین مادریاش! شاید آنجا چیزی مییافت که برای همیشه او را از بازگشت به دنیای پرجنبوجوش متلاطمی که در حال ترک آن بود دور نگه میداشت! او شاهزادهای از افسانههای پریان بود که آرزو داشت چوپان شود. شاید قصد داشت آنجا در سایه درختان پرتقال بماند، حالا و بعدها خاطرهای از زندگی قبلیاش را مرور کند، اما آرزو میکرد تا ابد از آن سکوت لذت ببرد، بنابراین بهشدت رافائل را پس میزد چون او سعی کرده بود لئونورا را همانطور که سیگفرید، برونهیلد را هیجانزده میکرد، بیقرارکند و شعلههای عشق را به سوی او روانه سازد.»
انتشارات قصهباران اخیراً این رمان را با ترجمه مهدیه خورشید، در ۲۷۲ صفحه و با قیمت ۲۴۰ هزار تومان عرضه کرده است.
نظر شما