به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اراک، در یکشنبه دیگر در دورهمی ادبی خوانش تفسیر و تعبیر فصل «احوال رسیدن خبر گرفتن علی قریب به محمد، در مندیش» به همراه سید مهدی کتانفروش و جمعی از علاقمندان به حوزه ادبیات کهن و نویسندگان در دفتر مجله خورشید در سرای کتاب بفروشهای بازار تاریخی اراک پیگیری شد و بخشی از متن ادبی، ادبیات کهن تاریخ بیهقی به شرح زیر خوانش و تفسیر و تعبیر شد:
والمَقدورُ کائِنُ و ماقَضَی الله عَزَّ و جَلَّ سَیَکون، نَبَّهنا، عَن نَومَهِ الغافِلین بِمَنِهِ
«…و پَس بیآرَم آنچه رَفت، در بابِ این بازداشتَه بِه جای خویش.
و حاجِب بَگتَگین چون از این شُغل فارِغ گَشت سوی غَزنَین رَفت بِه فَرمان، تا از آنجا، سوی بَلخ رَوَد، با والده سُلطان مَسعود و دیگَر حُرَم و حُرَّه خُتَلی چُنانکه بِه احتیاط آنجا رَسَند.و چون همه کارها بِه تَمامی بِه هِرات قَرار گرفت، سُلطان مَسعود، استادَم، بونَصر را گفت: آنچه فَرمودنَی بود در هَر بابی فَرمودَه آمَد و ما در این هَفتَه حرکت خواهیم کرد بَر جانِبِ بَلخ تا این زَمِستان، آنجا باشیم، و آنچه نِهادَنی است، با خانانِ تُرکِستان نِهادَه آیَدو احوال آن جانب را مطالعت کنیم و خواجه احمد حسن نیز در رصد و کار وزارت قرار گیرد، آنگاه سوی غزنین رفته آید. بونصر جواب داد که هرچه خداوند اندیشیده است همه فریضه است و عین صواب است. سلطان گفت: بامیرالمؤمنین نامه باید نبشت بدین که رفت، چنانکه رسم است، تا مقرر گردد که بی آنکه خونی ریخته آید این کارها قرار گرفت. بونصر گفت: این از فرایض است، و بقدر خان هم بباید نبشت تا رکابداری بتعجیل ببرد و این بشارت برساند، آنگاه چون رکاب عالی بسعادت ببلخ رسد تدبیر گسیل کردن رسولی با نام از بهر عقد و عهد را کرده شود.
سلطان گفت: پس زود باید پیش گرفت که رفتن ما نزدیک است، تا پیش از آنکه به هرات برویم این دو نامه گسیل کرده آید. و استادم دو نسخت کرد این دو نامه را چنانکه او کردی، یکی بتازی سوی خلیفه یکی بپارسی بقدر خان، و نسختها بشده است چنانکه چند جای این حال بیاوردم. و طرفه آن بود که از عراق گروهی را با خویشتن بیاورده بودند چون بوالقاسم حریش و دیگران، و ایشان را میخواستند که بروی استادم برکشند که ایشان فاضلتراند، و بگویم که ایشان شعر بغایت به نیکو بگفتندی و دبیری نیک بکردندی و لکن این نمظ که از تخت ملوک بتخت ملوک باید نبشت دیگر است، و مرد آنگاه آگاه شود که نبشتن گیرد و بداند که پهنای کار چیست.و استادم هرچند در خرد و فضل آن بود که بود، از تهذیبهای محمود چنانکه باید یگانۀ زمانه شد. و آن طایفه از حسد وی هر کسی نسختی کرد، و شرم دارم که بگویم برچه جمله بود…»
تاریخ بیهقی؛ شرح حوادث دوره غزنوی
تاریخ بیهقی یکی از آثار ارزشمند در نثر فارسی است. تاریخ بیهقی شرح حوادث دوره غزنوی است که نویسنده با باریکبینی و نگاهی عمیق، قالب جلوههای زندگی اجتماعی را با قلم توانای خود به رشته تحریر درآورده است.
در این اثر ارزشمند، بیهقی به منظور پند آموزی و عبرت اندوزی هرجا که مناسب دیده، داستانی تاریخی برای آراستن تاریخ و آگاه ساختن خواننده آورده است.
تاریخ بیهقی یا تاریخ مسعودی موضوع اصلی تاریخ پادشاهی مسعود غزنوی پسر سلطان محمود غزنوی است این کتاب علاوه بر تاریخ غزنوی قسمتهایی درباره تاریخ صفاریان، سامانیان و دوره پیش از پادشاهی محمود غزنوی دارد.
نسخه اصلی کتاب ۳۰ جلد بود که بخش زیادی از آن به دستور سلطان مسعود از بین رفت.
نظر شما