به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، شهروز فلاحتپیشه، معاون امور بینالملل بنیاد سعدی در نشست در نشست «دایاسپورا و سیاستهای زبانی» سخنانش را با تأکید بر این موضوع آغاز کرد که زبان فارسی از محورهای قدرت نرم) ایران است و در دیپلماسی فرهنگی باید به آن توجه نشان داد.
وی با بیان اینکه جمعیت مهاجران ایرانی خارج از کشور حدود هشت تا نه میلیون نفر تخمین زده میشوند، گفت: زبان فارسی یکی از اصلیترین عوامل احساس تعلق آنان به سرزمین مادری است و زبان فارسی حلقه وصل ایران با مهاجران ایرانی خارج از کشور است و به این واسطه میتوان روابط را گسترش داد.
معاون امور بینالملل بنیاد سعدی احساس تعلق به وطن، ارزشمند شمردن میراث ایران و سیاستهای کشور مقصد را سه عامل مهمی دانست که بر یادگیری زبان فارسی در میان نسلهای دوم به بعد مهاجران تأثیرگذارند.
فلاحتپیشه گفت: بنیاد سعدی آموزش زبان فارسی به نسلهای میراثی را در دستور کار خود قرار داده است و در همین راستا کتابهای «مام» در نیمه راه تألیف و انتشار هستند. اسم مام هم برگرفته از مادر دانستن وطن (مام وطن) است. جز این، راهحلهای دیگری از جمله ارتباطگیری با مراکز فرهنگی دولتی و غیرانتفاعی خارجی و همچنین مشارکت با محافل ایرانیان خارج از کشور اندیشیده شده است.
وی افزود: با کشورهایی که به صورت رسمی زبان فارسی در برنامه درسی آموزش و پرورش آنان قرار گرفته است ارتباط و همکاریهایی وجود دارد.
استفاده از تواناییهای «دایاسپورا» برای پیشرفت کشور
همچنین در این نشست، محمدمهدی دهدار، پژوهشگر سیاستگذاری مهاجرت در اندیشکده دیاران، تعریفی از دایاسپورا ارائه داد و گفت: دایاسپورا جوامعی دور از وطن هستند که حول مذهب یا قوم یا وطن گرد میآیند و اجتماعی شکل میدهند و نوعی نوستالژی از وطن دارند و آرزوی بازگشت دارند (هرچند ممکن است این آرزو محقق نشود) و در کشور مقصد ارتباطاتی شکل دادهاند. کشورهای درحالتوسعه در چند دهه اخیر سعی کردهاند که از سرمایه و دانش دایاسپورا برای پیشرفت و توسعه بهرهبرداری کنند.
وی افزود: هندوستان، چین و ترکیه به صورت ویژه در این زمینه سیاستگذاری و اقدام کردهاند؛ از اینرو موضوع سیاست دایاسپورایی شکل گرفته است که هدف آن تبیین موضع رسمی نسبت به دایاسپورا (مهاجران) و برنامهریزی برای تعامل با آنان است.
پژوهشگر سیاستگذاری مهاجرت تاکید کرد: این سیاستها ممکن است گروههای هدف متفاوتی داشته باشند، از جمله نسل اول مهاجران یا نسلهای دوم به بعد مهاجران و اهداف متفاوتی از جمله نیازهای توسعه ملی یا گسترش روابط اقتصادی را دنبال کنند. همچنین این سیاستها بر محورهایی چون زبان، فرهنگ و مذهب تکیه میکنند.
دهدار، زبان را مهمتر از باقی این محورها عنوان کرد و گفت: زبان فراتر از شکافهای فرهنگی و اندیشهای عمل میکند.
وی با اشاره به سیاستهای ترکیه نسبت به مهاجران ترک بهویژه در آلمان افزود: ترکیه از سال ۲۰۱۰ میلادی به صورت جدیتر این سیاستها را دنبال کرد و بنیاد یونس امره و نهاد دیانت از مؤسساتی بودند که ارتباط زبانی و مذهبی با مهاجران را تقویت میکردند و به صورت خاص برای نسل دوم و نسلهای بعدی مهاجران ترک طراحی شده بودند.
ایران تکیهگاه فارسیزبانان جهان است
در پایان نشست، رادمان رسولی مهربانی، پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی در اندیشکده زفان، ایران را تکیهگاه فارسیزبانان در دنیا دانست و به نقل از تاجیکها گفت: در مسئله زبان و ادبیات فارسی چشم امید همه فارسیزبانان به ایران است، با این حال به نظر میرسد که در نظام حکومتی ما چنین نگاهی وجود ندارد و شاید دلیلش این باشد که از دوره قاجار به بعد ایران سرنوشت خود را جدا از دیگر کشورهای فارسیزبان دانست.
وی تاکید کرد: بهتر است از سیاستهای زبانی نسبت به فارسیزبانان سخن گفت و نه فقط ایرانیان، چراکه جمعیت پرتعدادی از تاجیکها امروزه در روسیه هستند و آنان نگاهدارنده زبان فارسی در روسیهاند و در این زمینه با کشور تاجیکستان هم میشود همکاریهایی را برنامهریزی کرد یا جمعیت زیادی از افغانستانیها به کشورهای مختلف مهاجرت کردهاند. همچنین باید از دایاسپوراهای قدیم صحبت کرد که آنان غالباً دید مثبتتری در مقایسه با دایاسپوراهای جدید نسبت به سرزمین مادری دارند.
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی بیان کرد: با این حال به دلیل غلبه نگاههای امنیتی گاهی زبان و فرهنگ کهن ایرانی سرمایه ملی شمرده نمیشود و از ادبیات فارسی برای تعمیق روابط با ایرانیان خارج از کشور بهره برده نمیشود، حالآنکه بعضی از اجتماعهای ایرانیان در خارج از کشور حول زبان و ادبیات فارسی و به صورت خاص حول شاهنامه شکل گرفته است.
رسولی مهربانی در ادامه، شمایی کلی از ادبیات علمی در حوزه سیاستگذاری زبانی برای دایاسپورا ترسیم و آن را به سه محور سیاستهای زبانی کشور مقصد، سیاستهای زبانی خانوادهها و اجتماعات مهاجران تقسیم کرد و گفت: در محور اول که درباره سه دوره کلی در امر آموزش زبان مهاجران به صورت رسمی در نظام آموزش و پرورش کشورهای غربی است، از آموزش زبانهای مهاجران استقبال نمیشد و به چشم تهدید به آنها نگریسته میشد ولی از دهه ۱۹۶۰ در آمریکا و ۱۹۷۰ در کشورهای دیگر وضعیت دگرگون شد و به این زبانها به چشم سرمایهای فرهنگی و انسانی نگریسته شد و در ایالتهایی در آمریکا، کانادا، استرالیا و دیگر کشورها آموزش زبانهایی از جمله زبان فارسی به عنوان زبان دوم یا سوم مجاز شمرده شد و برنامههایی درسی برای آنها تدوین شد.
وی افزود: در سالهای اخیر بیشتر بر اصطلاحهایی مثل زبان تجاری یا زبان اقتصادی تأکید میشود و به همین دلیل بعضی از زبانها در حاشیه قرار گرفتهاند.
این پژوهشگر زبان فارسی با بیان اینکه خانوادههای مهاجران ایرانی تمایل دارند زبان فارسی را به نسلهای منتقل کنند، گفت: یکی از علل آن برقرارکردن ارتباط احساسی مادر با فرزندش است، چراکه بعضاً مادران ایرانی توان کمتری برای بیان احوال خود به زبانهای دیگر دارند. در این زمینههای پژوهشهایی درباره ایرانیان مهاجر در نیوزیلند و انگلستان انجام شده است.
نظر شما