یکشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۲ - ۰۸:۴۶
اسرائیل خط مقدم دفاعی و امنیتی آمریکا در منطقه است/ ناعادلانه عمل کردن غربی‌ها

ابراهیم متقی استاد دانشگاه تهران گفت: گرایش عثمانی به تمایت‌خواهی و اقتدار گرایی و عدم درک ظهور قدرت جدیدی به نام آمریکا و حمایت انگلیس از این قدرت نوظهور سبب شد تا در ائتلاف قدرت در سمت دولت‌های اقتدارگرا قرار بگیرد که در نهایت شکست خوردگان جنگ بودند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست بررسی تاریخی روابط ایران-فلسطین و آمریکا – اسرائیل با حضور دکتر ابراهیم متقی استاد دانشگاه تهران و دکتر حمیدرضا دهقانی پوده سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در قطر برگزار شد.

در ابتدای این نشست متقی با اشاره به مساله تاریخی تغییر در جغرافیا، امنیت و شکل‌بندی‌های قدرت پس از جنگ جهانی اول، سخنان خود را از پدیده فروپاشی دولت عثمانی آغاز کرد.

متقی با شرح این مساله که دولت عثمانی در قرن ۱۸ و ۱۹ به عنوان یک قدرت مرکزی در جهان اسلام حتی در اروپای مرکزی دارای حوزه نفوذه بوده است دو امر را در فروپاشی این امپراطوری دخیل دانست. نخست عقب‌افتادگی در همگامی با تحولات تکنولوژیک حاصل از اختراع موتورهای درون‌سوز به عنوان موج دوم صنعتی شدن که سبب پیشرفت کشورهایی چون انگلیس، آلمان و آمریکا و خروج تدریجی امپراطوری عثمانی از گردونه قدرت‌های جهانی شد. دوم حرکت به سمت استبداد داخلی و محدودسازی ساختاری و از بین رفتن اندیشه توسعه بیرونی با حدوث شکست‌های پس از جنگ کریمه و به عبارتی تغییر معادلات قدرت بر علیه امپراطوری عثمانی؛ چه اینکه افول یا توسعه یک ملت به دو عنصر واقعیت‌های عینی (صنعت، اقتصاد، تکنولوژی) و واقعیت‌های ذهنی بستگی دارد.

وی افزود: گرایش عثمانی به تمایت‌خواهی و اقتدار گرایی و عدم درک ظهور قدرت جدیدی به نام آمریکا و حمایت انگلیس از این قدرت نوظهور سبب شد تا در ائتلاف قدرت در سمت دولت‌های اقتدارگرا قرار بگیرد که در نهایت شکست خوردگان جنگ بودند. با فروپاشی عثمانی براساس معاهده صفر، ۶ کشور در نقشه جهانی ظاهر شدند که دو کشور سوریه و لبنان تحت قیمومیت فرانسه بودند و ۴ کشور دیگر و از آن جمله فلسطین زیر نظر دولت انگلیس اداره می‌شدند.

متقی اشاره کرد که انگلیسی‌ها پس از جنگ جهانی دوم با التفات به این امر که قادر به مدیریت فضای سیاسی جهان نیستند برای حفظ قدرت سه روش را در دستور کار قرار دادند:

۱- جایگزین کردن آمریکا به جای خود

۲- فعال کردن بازیگران نیابتی که توانایی ایجاد تعادل منطقه ای را داشته باشند.

۳- ایجاد ائتلاف های جدید در سطح منطقه از طریق دولت سازی و جابه جایی قدرت

متقی ادامه داد: حمایت از شبکه صهیونیستی در کنار ایجاد تحولات محیطی در ایران، یونان و ترکیه در راستای این سه اصل انجام می‌شد تا از طریق آن قدرت در جهان غرب باقی بماند. چه اینکه دولت‌های اروپایی به این نتیجه رسیده بودند که جامعه یهودیان یک گروه منفور در جهان غرب است که براساس آموزه‌های تلمودی نگاه بسیار سختگیرانه‌ای نسبت به مسلمانان دارد از همین رو یهودیان بهترین گزینه برای مقابله با جهان اسلامی بود که مدت‌ها حاضر به پذیرش هژمونی غرب نشده بود.

از طرف دیگر با ساکن شدن یهودیان در فلسطین جامعه اروپایی نیز از درگیری با یهودیان نجات می‌یافت. مضاف بر این‌ها یهودیان از اوایل قرن ۲۰ نبض سرمایه‌داری مالی را در دست گرفتند و از طریق صدور تکنولوژی، ایجاد جریان‌های فرهنگی و تسلط بر فضای رسانه یک مثلث قدرت را تا سال ۱۹۴۸ ایجاد کردند و به بازیگران مطلوب آمریکا بدل گشتند. به همین خاطر آمریکایی‌ها در تمام اسناد امنیتی، اسرائیل را در حوزه منافع حیاتی و به تعبیر دیگر در حوزه سرزمینی خود قرار دادند چراکه اسرائیل خط مقدم دفاعی و امنیتی آمریکا در منطقه است.

در ادامه حمیدرضا دهقانی سخنان خود را این‌گونه آغاز کرد که بیت الغزل، دال مرکزی و به تعبیری جان کلام من در این نشست آن است که غرب در حل و فصل بسیاری از مشکلات و معضلات جهان هم اشتباه و هم ناعادلانه عمل کرده است و مساله اسرائیل و فلسطین یکی از مصادیق این پاسخ‌های اشتباه ناعادلانه است.

وی با پر رنگ کردن اهمیت نقطه آغاز بحث در بررسی‌های تاریخی در دست‌یابی به یک تحلیل درست با عبور از مقاطع تاریخی ۱۹۴۸، ۱۹۴۷، ۱۹۱۷ و حتی کنفرانس بال سوئیس در ۱۸۹۷ رشته مباحث را از جامعه‌شناسی یهودیت در جهان غرب آغاز کرد.

در تحلیل دهقانی یهودیان بخشی از جامعه غربی بودند که سلاطین، کلیسا و مردم نسبت به آن‌ها نگاه منفی داشتند به همین خاطر مسیحیان اعتقاد داشتند که این دسته از افراد جامعه باید تحت نظارت باشند. براین اساس عصرها آن‌ها را در گتوها جمع می‌کردند و روزها با علامت‌هایی که در لباس و بدن داشتند در جامعه شناخته می‌شدند از طرف دیگر افراد این جامعه نه قابلیت جذب دیگران و نه امکان هضم شدن در بدنه اجتماعی غرب را نداشت.

وی افزود: البته جامعه یهودیت از لحاظ درونی به دو دسته منشعب می‌شود یک دسته یهودیان غرب اروپا هستند که این‌ها افرادی ثروتمند و دارای نفوذ بودند و دسته دیگر یهودیان اروپای شرقی بودند که از لحاظ مالی ضعیف بودند. مساله دیگر عدم توجه یهودیان به منافع دولت و ملت‌ها و تمرکز بر منافع شخصی و مذهبی است به طوری که برای آن‌ها پیروزی یا شکست یک ملت و دولت اهمیت ندارد بلکه آن‌ها به جهت آموزه‌های دینی به دنبال منافع خود و قوم یهود هستند. مضاف بر این‌ها یهودیان یک آرزوی دیرینه برای اجتماع واحد داشتند که به دنبال فرار از پراکندگی بود.

دهقانی ادامه داد: همزمانی این خواسته با اراده حاکمان غربی مبنی بر دور کردن جامعه یهود از متن و بطن اروپا سبب آن شد که اروپائیان در اندیشه پیدا کردن یک سرزمین برای یهودیان دست بر روی فلسطینی بگذارند که به عنوان سرزمین موعود یهود جاذبه بالایی برای یهودیان پراکنده در سراسر جهان داشت.

وی افزود: اشتباه تاریخی دولت عثمانی در همین زمان قرار گرفتن در سمت دولت آلمان که در جنگ شکست خورد شرایط را برای پیگیری این تصمیم فراهم‌تر کرد. البته باید توجه داشت که فروپاشی عثمانی تنها به سبب عوامل بیرونی نبوده است بلکه بدرفتاری حاکمان ترک بر مسلمانان غیر ترک بالاخص شیعیان یکی از اصلی‌ترین عوامل برای جدایی ملت‌های مسلمان غیر ترک از این امپراطوری شد مضاف بر اینکه امپراطوری عثمانی از نظر قدرت اقتصادی و صنعتی رو به افول بود. با فروپاشی عثمانی و تشکیل ۶ کشور جدید نظام قیمومیت بر این کشورها حاکم شد و دو کشور فرانسه و انگلیس قیم این کشورها شدند.

نکته دیگری که در پازل شکل‌گیری اسرائیل باید به آن توجه کرد مساله هلوکاست است که یک احساس دِین برای غربی‌ها نسبت به این قوم ایجاد کرد البته اینکه میزان این جنایت چقدر بوده است مساله دیگری است. اما در باب نسبت ایران با مساله اسرائیل و فلسطین باید در دو مقطع تاریخی پیش و پس از انقلاب سخن گفت. در دوران پیشا انقلاب می‌توان به ۴ اقدام کانونی در قبال مساله فلسطین اشاره کرد.

نخست حمایت ایران از ایده اقلیت سازمان ملل (در کنار هند و یوگوسلاوی) مبنی بر ضرورت تشکیل دولت فدرال در کشور فلسطین در دو ایالت مسلمان و یهود در مقابل ایده اکثریت تشکیل دو کشور مستقل. دوم به رسمیت شناختن اسرائیل به صورت دو فاکتو در سال ۱۳۲۸. نقطه سوم لغو شناسایی اسرائیل در دولت مصدق در اوائل دهه سی و در نهایت وقوف رژیم شاه در کنار اسرائیل با وجود مخالفت قاطبه مردم، علما و نخبگان با رژیم صهیونیستی.

اما در جهان پس از انقلاب اسلامی می‌توان به اقدامات ذیل اشاره کرد.

۱- ورود مرحوم امام در ماجرای کمپ دیوید و اعلام همراهی با دولت‌های عربی در زمان دولت موقت

۲- اعلام آخرین جمعه ماه مبارک زمضان به عنوان روز قدس به عنوان نماد استکبارستیزی ملت‌های مسلمان پس از ناامیدی از دولت‌ها و ارتش‌های پلیسی دول عربی که تنها به درد سرکوب مردم می‌خوردند

۳- دستور امام برای بازگشت پاسداران از لبنان در زمان تصرف این کشور توسط اسرائیل در سال ۱۹۸۲ با توجه عدم اهتمام دولت‌های عربی برای مبارزه

۴- ایجاد جنبش‌های مقاوم یا به بیانی مقاوم‌سازی ملت ها که در سال ۲۰۰۰ و ۲۰۰۶ برای نخستین بار نمود پیدا کرد و نتیجه‌بخش بود

۵- تفاوت قائل شدن میان یهودیت و صهیونیسم و پیشنهاد طرح برگزاری رفراندوم در سرزمین فلسطین درباره حاکمیت

نشست بررسی تاریخی روابط ایران-فلسطین و آمریکا – اسرائیل با حضور دکتر ابراهیم متقی استاد دانشگاه تهران و دکتر حمیدرضا دهقانی پوده سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در قطر برگزار شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها