ابنسینا پژوه و عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلیسینا عنوان کرد؛
ابنسینا شناخت دقیقی از حکمت مشاعی به جهان ارائه کرد/ پایهگذاری حکمت اشراقی در کتابهای رمزی
همدان - ابنسینا پژوه و عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلیسینا گفت: ابنسینا از یک طرف توانست شناخت دقیقی از حکمت مشاعی به جهان ارائه کند و از طرف دیگر نگاه نوافلاطونی داشته باشد.
این دانشمند بزرگ طبیب، حکیم و فیلسوف بود، شیخالرئیس ابوعلیسینا در اواخر قرن چهارم هجری قمری چشم به جهان گشود و در اوایل قرن پنجم هجری قمری چشم از جهان فرو بست.
همدان شهر تاریخ، فرهنگ و تمدن چون نگینی درخشان آرامگاه این دانشمند بزرگ را در خود جای داده و همواره گردشگرانی از داخل و خارج کشور گرد آرامگاهاش جمع میشوند.
بر همین اساس در اول شهریور ماه که زادروز این حکیم و دانشمند بزرگ است و روز همدان نامگذاری شده با یکی از اساتید و عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلیسینا و به نوعی ابنسیناپژوه در زمینه رمز و راز ماندگاری آثار ابنسینا صحبت کردیم.
- ابتدا از شخصیت جهانی این دانشمند بزرگ بفرمایید و اینکه چگونه مسیر علم را پیموده است؟
ابنسینا شخصیتی بسیار بزرگ و از فیلسوفان بزرگ مسلمان در تاریخ اسلامی بود به طوری که میتوان ابنسینا از مشهورترین و تاثیرگذارترین فیلسوفان دانست که در طول هزار سال گذشته، هم در حوزه تمدن اسلامی و هم در مغرب زمین نظر محققان و اندیشمندان زیاید را به خود جلب کرد.
اندیشهها و تفکرات این فیلسوف بزرگ در طول ۱۰ قرن گذشته فلسفه اسلامی را به شدت تحت تاثیر قرار داده است به طوری که جناب ابنسینا در تمام شاخههای فلسفه کتابهای جالبی را تألیف کرده اما دانش خود را منحصر در فلسفه نکرده است بلکه از حوزه فلسفه خروج پیدا میکند و در پزشکی شاهکار دیگری خلق میکند.
- ابوعلی سینا آثار زیادی از خود به جای گذاشته است در خصوص آثار او توضیحاتی بفرمایید.
شفا یکی از تألیفات شاخص این دانشمند حکیم است، این کتاب دایره المعارفی است که تمام علوم فلسفه را در خود جای داده است.
خلاصهای از کتاب شفا ولی با تقریر و بیان جدیدتر کتاب النجاه ابن سیناست که این هم کتاب شناخته شدهای است.
الاشارات و التنبیهات دیگر اثر ابن سیناست که در حوزه منطق و الهیات و در حوزه عرفان ابنسینا نکات خوبی را بیان کرده است.
سه بخش آخر الاشارات و التنبیهات وارد حوزه عرفان میشود که شخصیتی چون امام فخر رازی که ناقد بسیار دقیقی است اعتراف میکند که ابن سینا وقتی در حوزه عرفان قلم زده آنچنان مباحث عرفانی را ایشان ترسیم کرده که نه قبل و نه بعد از ابنسینا کسی نتوانسته به این زیبایی کار انجام دهد.
القانون دیگر کتاب بوعلی است که در موضوع طب و پزشکی است، همان کتابی که هنوز در طب سنتی شرق و غرب جهان مورد توجه است.
- برخی از دانشمندان از رسالههای پر رمز و رموز بوعلیسینا سخن میگویند، آن نسخ کدامند؟
رسائل مختلفی چون کتاب التعلیقات، کتاب المبدا و المعاد از دیگر کتب و آثار ابنسیناست اما رسالههای رمزی ابنسینا شامل رساله الطیر، رساله حی بن یحضان و فی سلامان و ابسال است.
ابنسینا رسالههایی در معرفت نفس به رشته تحریر درآورده و ما دایره بسیار گستردهای از تألیفات ابنسینا را میبینیم.
- چرا برخی از آثار بوعلی با چنین ارزشی از بین رفته یا اصلا اثری از آنها نیست؟
دلایل مختلفی منجر به از بین رفتن آثارش منجر شده است؛ پس از حمله سلطان محمد غزنوی به اصفهان کتابخانه ابنسینا از بین رفت به طوری که از بسیاری از نوشتههای ابنسینا اثری نمانده است.
کتابالانصاف با قریب به ۲۰ جلد از جمله کتابی است که حتی یک صفحه هم از آن در دسترس نیست.
- پس از قرنها هنوز شاهدیم که علوم ابنسینا در غرب و شرق جهان کاربرد دارد، دلیل آن را در چه میدانید؟
ابن سینا دارای نبوغ ذاتی بسیار گسترده و فراوانی است که این نبوع ابنسینا خود کمک کرد که احاطه و اشراف به دانشهای مختلف داشته باشد.
به واسطه این نبوغ ابنسینا کمتر به استاد نیاز پیدا کرد اما آنچه از اساتید خود گرفت، با مطالعه و سختکوشی بدست آورد و اینطور نبود در حین مطالعه خسته و ناامید شود.
خود ابن سینا میگوید کتاب متافیزیک یا مابعدالطبیعه ارسطو را ۴۰ بار خواندم اما متوجه نشدم و گرههایی برایم وجود داشت. یک روز که در بازار قدم میزدم دوره گردی کتابی را به زور به من فروخت که وقتی خریدم، دیدم این گمشده من است.
آن کتاب همان کتاب اغراض مابعدالطبیعه فارابی بود، این کتاب گرهگشایی از کتاب متافیزیک ارسطو بود و ابنسینا میگوید: این کتاب را خواندم و گرههایم باز شد.
ابنسینا متولد بخاراست اما در گرگان، همدان، اصفهان، ری و... رفت و آمد کرده و توانسته از کتابخانههای غنی که در محدوده این استانها که مراکز علمی بودند نیز به نحو احسن استفاده کند، او هر آنچه که میخوانده یادداشت برمیداشته و تالیفات زیادی از خود به جای گذاشته است.
- ابنسینا در زمینه فلسفه کتاب شفا را نوشته است؟ از نگاه فلسفی ابنسینا نیز برایمان بفرمایید.
نگاه ابنسینا فلسفی است و نگاه فلسفی فرا زمانی و فرامکانی است، به همین علت است که اندیشههای ابنسینا در قرن چهارم و پنجم محصور نشد بلکه ساری و جاری است و امروز هم میبینیم که خیلی از اندیشمندان ما به آثار ابنسینا و به کتابهای فلسفه و عرفان ایشان رجوع میکنند به طوری که در آثار و نوشتهها از آنها بهره میبرند و در طول سال صدها مقاله توسط اندیشمندان به زبانهای مختلف درباره ابنسینا نوشته میشود.
امروز همه ابنسینا را به عنوان یک شخصیت جهانی میشناسند زیرا نمیتوان ابنسینا را به یک جغرافیای خاص محدود کرد.
از نظر تاریخی ابنسینا نقطه آغاز فلسفه اسلامی نیست چون قبل از ابنسینا شخصیتهای کندی و فارابی بودند و نمیتوان او را موسس فلسفه اسلامی دانست ولی از نظر جامعیت نظام فلسفی و تنوع موضوعاتی که ابنسینا به آنها پرداخته و همچینن طرح مسائلی که لازم است هر فیلسوفی درباره آن موضعگیری داشته باشد، ابنسینا جایگاه ویژهای دارد، به همین علت اندیشههای ابنسینا بیش از دیگران محل بحث بوده است.
- علم ابنسینا جهانی است در مورد چگونگی نفوذ علم ابنسینا در غرب و شرق نیز توضیحاتی داشته باشید.
نفوذ ابنسینا منحصر در مشرق زمین نیست بلکه در غرب هم تاثیر فراوانی دارد به طوری که هم بخشی از کتاب شفای ایشان در اواخر قرون وسطی به زبان لاتین ترجمه و کانون توجه جدی اندیشمندان غربی قرار گرفته است.
دستاورد مهم ابنسینا برای فیلسوفان و متکلمان مسیحی خیلی ارزشمند و مغتنم بود، ابنسینا با جمع فلسفه و دین، یک تحلیل عقلانی و فلسفی از آموزههای دینی داشت.
توماس آکیوناس فیلسوف و متکلم بزرگ مسیحی در قرون وسطی به شدت از ابنسینا متأثر است و در آثار خود دیدگاههای ابنسینا را مورد بحث و بررسی قرار داده است.
شخصیتهای دیگری هم از اروپا متأثر از اندیشههای ابنسیناست به طوری که در قلمرو علم به ویژه دانش پزشکی تاثیر چشمگیری را بر شرق و غرب داشته و شرحهای گوناگونی هم بر کتاب قانون او نوشتهاند و در غرب کتاب قانون به زبان لاتین ترجمه شد.
- سپاسگزارم از فرصتی که در اختیار ما گذاشتید، اگر مطلبی هست بفرمایید.
از نگاه شما برای پردازش شخصیت ابنسینا قدردانم اما یک نکتهای که قابل تامل و توجه است اینکه شخصیت ابنسینا به گونهای است که هم در مشرق زمین و هم مغرب زمین تاثیرات فراوانی داشته است.
تاثیرات ابنسینا در مشرق زمین و جهان اسلام و همچنین در قرن حیات ابنسینا یعنی قرن چهارم و پنجم هجری قمری، اوج بالندگی تمدن اسلامی به حساب میآید.
از یک طرف ابنسینا توانست شناخت دقیقی از حکمت مشاعی به جهان ارائه دهد از طرف دیگر نگاه نوافلاطونی داشته باشد، او توانست نظرات نوافلاطونیان را در آثارش منعکس کند و از طرف دیگر توانست گامهای خوبی را در راستای پایههای اشراقی بردارد.
هر چند ابنسینا موفق نشد که مدل و جامعیت خاصی که مدنظرش بود تا بتواند در واقع حکمتی را پایهگذاری کند اما گامهای اولیه را برداشت و شهابالدین سهروردی از آنجایی که ابنسینا به پایان رساند، شروع کرد و حکمت اشراقی را پایهگذاری کرد.
ابن سینا در کتاب اشارات و تنبیهات و در آن کتابهای رمزی توانست به گونهای حکمت اشراقی و عرفانی را پایهگذاری کند و از این جهت بر دانشمندان بعدی خود تاثیر گذاشته است.
نظر شما