شنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۲:۵۱
صادق هدایت توجه ویژه‌ای به فرهنگ عامه داشت

فاطمه مدرسی، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ارومیه تاکید دارد که صادق هدایت با فرهنگ عامه برخوردی علمی داشت و به‌وفور از عناصر آن در داستان‌هایش استفاده می‌کرد.

فاطمه مدرسی در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، با بیان اینکه استفاده به‌وفور از عناصر فرهنگ عامه در داستان‌های صادق هدایت محسوس است، توضیح داد: صادق هدایت اهل تحقیق و تفحص در فرهنگ عامه و فولکلور بود و در داستان‌های خود نیز از این عناصر استفاده می‌کرد. وی در تمام آثارش کم و بیش اشاره‌هایی به آداب و رسوم و اعتقادات، اشعار و ترانه‌های عامیانه، زبان عامیانه و ضرب‌المثل‌ها داشته است.

مدرسی همچنین با تاکید بر اینکه هدایت به آداب و رسوم و اعتقادات اجتماعی و فرهنگی، پزشکی و خرافی و مذهبی توجه داشته است، افزود: به عنوان نمونه به خرافه بدقدم بودن نوزاد هنگام تولد این گونه پرداخته است «او از هردو آنها پیش مادرش سیاه‌بخت‌تر بود؛ چون پیش از اینکه به دنیا بیاید پدرش مرد و مادری به او سرزنش می‌کرد که تو سر پدرت را خورده‌ای و او را بدقدم می‌دانست.»

این پژوهشگر ادبی به استفاده صادق هدایت از اشعار عامیانه و ضرب‌المثل‌ها نیز اشاره کرد و گفت: به عنوان نمونه می‌توان به استفاده هدایت از شعر «اگرچه پیرم و می‌لرزم/ به صدتا جوون می‌ارزم» در داستان محلل و نیز استفاده از ضرب‌المثل‌های «آردم را بیختم و الکم را آویختم» و «آه ندارم که با ناله سودا کنم» در مرده‌خورها اشاره کرد. وی همچنین از گویش‌های محلی در داستان‌های خود استفاده کرده است «گالش کوری آه های له له/ بویشیم بجار آه های له‌له»

وی با تاکید بر اینکه توجه به شخصیت‌ها و استفاده از زبان خاص آنها از ویژگی‌های برجسته سبکی هدایت است، افزود: هدایت با توجه به نوع شخصیت از عناصر فرهنگ عامه بهره گرفته و در میان داستان‌هایش در علویه خانم و مرده‌خورها از این عناصر بیشتر استفاده کرده است.

مدرسی به استفاده صادق هدایت از زبان شکسته نیز اشاره کرد و گفت: وی توانسته با حذف و ابدال واج‌ها لحن عامیانه‌ای به داستان‌هایش بدهد. به عنوان نمونه در علویه خانم دفه را به جای دفعه به کار برده «هر دفه پرده‌داری می‌کردیم دس کم شیش هفت قرون جمع می‌شد» و در همان داستان واز را به جای باز استفاده کرده «نذار دهنمو واز کنم».

وی همچنین با بیان اینکه صادق هدایت از واژه‌ها و ترکیب‌های زبان عامیانه در بسیاری از آثارش استفاده کرده، توضیح داد: در این مبحث به عنوان نمونه می‌توان به واژه «چاپولباز» به معنی حقه‌باز در علویه خانم «زنیکه چاپولباز آپاردی چه خبره؟» و اوخ اوخ در کتاب حاجی آقا «حاجی جابه‌جا شد، سرش را تکان داد: اوخ... اوخ... اوی» و ترکیباتی مثل کروچ کروچ در سگ ولگرد «ته دیگ را با چه لذت و اشتهایی کروچ کروچ می‌جوید»، همچنین فعل مرکب مانند شکراب شدن در کتاب زنده‌به گور «از دیشب میانه آنها سخت شکراب شده بود» اشاره کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها