جمعه ۱۱ فروردین ۱۴۰۲ - ۲۰:۳۱
تمام دارایی‌هایم

مژگان حضرتیان‌فام، نویسنده و کارشناس ادبی در یادداشتی که در اختیار ایبنا قرار داده، به معرفی چند کتاب به مناسبت سال نو پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مژگان حضرتیان‌فام: اسفندماه خانه تکانی رو به اتمام است و فروردین در شرف آمدن
دل به یک خانه تکانی اساسی نیاز دارد.
اینکه کینه‌ها را بزداییم و غم‌ها را پاک کنیم.
 دشمنی و نفرت را بیرون ریخته و‌ جانی دوباره بگیریم.

بهار بعد از زمستان سرد با دمیدن اولین نور کم جان و نم‌نم باران شروع شده و با سر سبزی دشت و آوای آبشار و تپش قلب کوهستان آغاز می‌شود.

در این برهه از زمان، بهار دل‌ها هم سه روز دیرتر با اذان سحر در سرزمین ما اوج خواهد گرفت. چشم و قلب و دهان روزه می‌شود و نجوای نماز و دعا بلند شد می‌شود. غرور و سختی روح با هوای لطیف آب دیده شده و لحظاتی به روح و روان ارمغان داده می‌شود. وای که دنیا چقدر زیباتر خواهد شد.

بلند می‌شوم سفره سفید را روی میز، مانند یک پرنده با دو بال گشوده تزیین می‌کنم. قلب سبز پرنده به تپش درمی‌آید. و گونه‌اش از شرم سرخ می‌شود. یک بال را سفره رمضان و بال دیگر پرنده را هفت سین نوروز می‌نامم.

تمام دارایی‌ام را آوردم تا هدیه کنم.
کتاب «سرو صبور» را همراه سیر و سرکه نماد جاودانگی و سمبل اهورا مزدا با آرزوی تندرستی و سلامت در سفره هفت سین گذاشتم تا صبوری را بار دیگر بیاموزم.

کتاب «چریک پیر» را با عشق و محبت در سفره رمضان کنار سبزی‌خوردن و پنیر جاساز کردم تا مردانگی و استقامت حسن آبشناسان را برای همیشه در دل جوانان این مرز و بوم نهادینه کنم.

کتاب«دنیای پرتقالی» را در سفره نوروز به ظرف سمنو که نماد خیر و برکت است تکیه دادم تا دنیای زیبا و لبریز از عشق و سرور را با طعم خاص پرتقال زیر زبان مزه مزه کنم.

آیینه پاکی را در وسط سفره، روی تنه پرنده در کنار باارزش‌ترین کتاب «قرآن مجید» قرار دادم تا اصالت و دین‌داری و رموز عشق را از صاحب کتاب بگیرم.

کتاب «انتظار شیرین» را به قلب سفره ملکوتی رمضان سپردم تا در کنار خرمای شیرین قرار گیرد برای مهر خانواده‌های شهدا که از روح و جانشان مایه گذاشتند و در انتظار دیدار دوباره عزیزان عمر گذراندند.

کتاب «دنیا را همان‌طور که هست ببین» را با عشق و تلاش به دخترکان موفق این مرزوبوم به سفره نوروز سپردم تا در کنار سیب‌های سرخ که نماد سلامتی و تندرستی خانواده است به دور از گزند بیماری‌ها و پلیدی‌ها آرام گیرد.

کتاب «ماربن» را به شهادت گرفتم و از ایران زیبا که گوشه‌گوشه‌اش گل لاله و سنبل روییده، در کنار سبزه که زیباترین نماد حیات و شادی است روی بال پرنده گذاشتم.

شمع‌ها را در جاشمعی روشن کرده و در میانه سفره قرار دادم تا نور در قلب و جانم بدمد و راه حق را از ناحق، روشنایی را از ظلمت و پاکی را از پلیدی تشخیص بدهم.

کتاب «عشق قرن جدید»را جلد گرفتم و در کنار ظرف سماق چاشنی شادی و صبر و استقامت در مقابل سختی‌های سال گذشته در سفره گذاشتم. تا عشق در قلب بنی‌آدم تراوش کند و نسیم مهرورزی بوزد و تن و بدن‌ها را جان بدهد.

سینی چای و نبات و شیشه آب را هم در گوشه سفره گذاشتم که آب آبادانی بیاورد و چای و نبات نشاط و شیرینی به کام‌ها بدهد.

کتاب «ارثیه پرنس ایرانی» را در ظرف بزرگی از سکه‌های براق از غنایم و ثروت خدادادی که نماد رزق و روزی است قرار دادم تا در سال جدید سفره همه هموطنان پر از برکت شده و روزیشان از سوی خداوند افزایش یافته با لباسی فاخر در رویای خویش فرورفته و لذت زندگی در کنار عزیزان‌شان را با همه وجود حس کنند.

کتاب «رزمنده کوچولو در خرمشهر»را کنار ظرف شله‌زرد و فرنی گذاشتم تا زمان افطار هم کنار اذان ملکوتی کام همگی نوجوانان و روزه‌داران جوان هم شیرین شود.

کتاب «نگاهی به آسمان» را برداشتم و در سفره گذاشتم تا یادم بماند روزی به سوی آسمان و به سوی معبود خویش خدای مهربان باز خواهم گشت پس غرور و تکبر را از خود دور کرده وساده زیستی را هدف و منش خود قرار بدهم.

هر شب هنگام نگاه کردن به ماه زیبا در ذهنم حک خواهم کرد تا مبادا حق طفل یتیم، حق مظلوم و حق جاندار و پدر یا مادری را ناحق نکنم.

کتاب «شیشه معرفت» را در کنار کاسه آش قرار می‌دهم. تا معرفت زندگی در دنیایی که به‌من هدیه داده شده و به‌زودی پس گرفته می‌شود را داشته باشم.

کتاب «مرز شجاعت» را در سفره قرار می‌دهم و از جایم بلند می‌شوم باید بیشتر به اعمالم بنگرم و‌ فکر کنم. باید بتوانم دنیا را محلی زیباتر و امن‌تر از قبل برای اطرافیانم به‌ودیعه بسپارم.
به امید آن روز زنده‌ام.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها