میرشکاک در دوازدهمین جلسه درسگفتار شاهنامه:
فردوسی، زبان را مطیع خود کرد/ سوگواریهای تصویر شده در شاهنامه همچنان رواج دارند
یوسفعلی میرشکاک، شاعر و پژوهشگر ادبی معتقد است، فردوسی زبان را وادار به اطاعت از خود میکند و این هنر نویسنده و شاعر است که زبان را در اختیار خود میگیرد و بهجای تن دادن به روال معمول آن، آفرینشی غیرمعمول و زیبا میکند.
میرشکاک با خواندن و بررسی اشعار داستان فریدون از شاهنامه فردوسی که از برجستهترین چهرههای اسطورهای ایران است، این نشست را در ادامه سلسله نشستهای «درسگفتارهای شاهنامه» آغاز کرد.
وی سپس به توانمندیهای خارقالعاده فردوسی در بهرهگیری زبان پرداخت و گفت: فردوسی زبان را وادار به اطاعت از خود میکند و این هنر نویسنده و شاعر است. زبان را در اختیار خود میگیرد و به جای تندادن به روال معمول آن، آفرینشی غیرمعمول میکند.
میرشکاک در ادامه با خواندن ابیاتی از شاهنامه که به شیوه سوگواریهای ایرانی اشاره دارد افزود: سوگواریهای به تصویر کشیده شده در شاهنامه همچنان در برخی اقوام ایرانی مانند بختیاریها رواج دارد. ایرانیها از گذشتهای دور هنگام عزاداری با تمام وجود مویه و زاری میکردند و زخم و صدمه بر سر و صورت میزدند. نمونه این گونه عزاداریهای تمام و کمال را در سوگوارههای حسینی شاهد هستیم که مردم داغدار شهادت امام حسین(ع) چگونه اشک میریزند و مویه میکنند.
خودسانسوری فردوسی
این پژوهشگر ادبیات در مورد ویژگیهای خاص و مهم داستان فریدون گفت: از آنجا که فردوسی تصمیم دارد بر پهلوانیهای رستم تمرکز بیشتری کند از ادامه پرداخت به ویژگیهای پهلوانی فریدون و ایرج و مابقی آنها در این بخش شاهنامه صرف نظر میکند. فردوسی به نوعی با این کار دست به خودسانسوری میزند و یکی از نمونههای خودسانسوری موفق در ادبیات است.
میرشکاک با ادامه خوانش ابیات داستان فریدون در شاهنامه فردوسی افزود: فریدون سه فرزند به نامهای سلم، تور و ایرج داشت که مقرر شد زمین را بین آنها تقسیم کند. در این بین پادشاهی بر سرزمین مرکزی بسیار رشک برانگیزتر است. فریدون بین فرزندانش ایران را به ایرج میدهد و توران را به تور میدهد که نماد شرق است و روم را به سلم که نماد غرب است، تقدیم میکند. یکی از ویژگیهای هر سه قوم توری، سلمی و ایرج که همچنان میان مردم دیده میشود این بوده که هرگاه مشکلی پیش میآمد آن را به گردن خداوند میانداختند در حالی که باید به نتایج رفتارها و کردار خود توجه و برای اصلاح آن اقدام میکردند. همچنین شیطان را به میان میآوردند و او را مقصر رویدادهای ناگوار جلوه میدادند اما هیچکس از کوتاهی خود حرفی نمیزد.
میرشکاک در بخش پایانی این نشست ضمن بازگردانی امروزی و قابل فهم امروزی برخی واژههای به کار رفته در این بخش از شاهنامه رفتارهای خاص برخی اقوام ایرانی اشاره کرد و گفت: کینهجویی و انتقام گرفتن ویژگی قوم ایرانی است که از گذشتههای دور متداول بوده است و فردوسی این چنین آن را به خوبی نمایش میدهد.
نظر شما