دوشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۱ - ۱۱:۵۳
نگاهی به مسیر توسعه چین در یک کتاب

دهمین جلسه از سلسله جلسات عصراندیش روز شنبه 5 شهریور با حضور سید احمد حسینی پژوهشگر توسعه، حکمرانی و خط مشی‌گذاری در دفتر مرکزی دانشگاه توسعه اجتماعی رسالت برگزار شد. در این جلسه احمد حسینی به ارائه و شرح خلاصه‌ای از محتوای کتاب «چین چگونه سرمایهداری شد» تألیف رونالد کوز و نینگ وانگ پرداخت.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، حسینی در ابتدا  به بیان تاریخچه کشور چین پرداخت و گفت: قرن نوزدهم را در چین قرن تحقیر می‌نامند و این به خاطر سه دلیل عمده است نخست جنگ‌های تریاک با انگلستان، شکست چین و جدا شدن هنگ کنگ. دوم حملات شوروی تزاری به مرزهای شمالی و سوم حملات کشور ژاپن به خاطر استیلا بر امپراطوری چین و گسترش امپراطوری ژاپن.

همینطور در این دوران چین درگیر نزاع‌های داخلی بسیار بوده. از 1919 حرکت‌های کمونیستی شکل می‌گیرد و در 1935 مائو به رهبری حزب کمونیست چین می‌رسد و در 1949 جمهوری خلق چین متولد می‌شود. 1976 مائو از دنیا می‌رود و تاریخ چین به دوقسمت قبل و بعد مائو تبدیل می‌شود. مائو در ابتدا تلاش می‌کند با سیاست تمرکززدایی مشکلات چین را حل کند سپس با سیاست جهش بزرگ رو به جلو و انقلاب فرهنگی تحول چین را ادامه می‌دهد. با شروع روند صنعتی کردن چین و سیاست‌های اشتباه، چین هم در صنعت شکست می‌خورد و هم به کشاورزی‌اش لطمه‌های بزرگی می‌زند.

یکی دیگر از مشکلات دوران مائو دولتی شدن مالکیت در همه بخش‌ها از جمله کشاورزی بود. آمار و اطلاعات اشتباهی که در این دوران از طرف دولت‌های محلی منعکس می‌شد و همچنین اصلاحات اراضی باعث صدمه دیدن کشاورزی شد مثلا قانونی قرار دادند که مردم گنجشک‌ها را از بین ببرند که این کار باعث شد جمعیت ملخ‌ها به شدت افزایش پیدا کند. در سال 1959 مردم روستاها را مجبور به تولید فولاد کردند که نه تنها این طرح شکست می‌خورد بلکه کشاورزی هم لطمه می‌بیند.

بعد از مائو چهار اقدام صورت گرفت و این اقدام‌ها باعث رشد چین شد؛ اقداماتی که دولت نقشی در آن‌ها نداشت: اول کشاوزی آزاد و خصوصی در مقابل کشاورزی اشتراکی رشد کرد؛ دوم ایجاد شرکت‌های خصوصی کوچک در روستاها و به دور از مرکز سوم انقلاب‌های حاشیه‌ای یعنی شرکت‌هایی که به صورت خصوصی در شهرهای کوچک فعالیت می‌کردند در واقع همان شرکت‌های کوچک روستاها بعد از رشد به شهرهای کوچک آمدند و چهارمین اتفاق بزرگ انقلاب مناطق آزاد بود. دولت چین از این مناطق به عنوان ضربه‌گیر تهاجم فرهنگی استفاده کرد و رویکردش  بیشتر صادرات بود. این مناطق آزاد توانست ارتباط چین با دنیای آزاد را برقرار کند.

در سال 2001 چین به «آ سه آن» می‌پیوندد و ارتباط چین با باقی کشورها رو به بهبود می‌رود و دروازه‌های بسته چین رو به جهان باز می‌شود. اتفاقی که در چین می‌افتد این است که این کشور یک استراتژی توسعه بومی را به عنوان سیاست کلان خود می‌پذیرد. به نظر مولفان این کتاب دولت عامل اصلی رشد و توسعه چین که منجر به فقرزدایی 500میلیونی در این کشور است. مسیری که چین طی کرده یک مسیر مستقیم، تدریجی و مترقی اصلاحات سیاسی بوده است. اینطور نبوده که چین یک شبه به توسعه دست پیدا کرده باشد در این دوران آزمون و خطاهای بسیار انجام داده‌اند و باز اندیشی‌های بسیار انجام داده‌اند.

بعد از مائو روحیه کارآفرینی خصوصی و بازار آزاد بود که چین را نجات داد. یکی از بزرگترین اتفات چین خصوصی‌سازی بوده است در دهه نود خصوصی‌سازی اتفاق افتاد و 120 هزار نفر از بخش دولتی کنار رفتند و به فعالیت در بخش خصوصی پرداختند. بعد از سال 2010 چین دوباره به شرکت‌های دولتی بها داد و در برخی زمینه‌ها شروع به حمایت بیشتر از شرکت‌های دولتی کرد.

به نظر نگارنده ضعف در دسترسی به نیروی انسانی با کیفیت، محدودیت جدی در سر راه توسعه بنگاه‌های چینی است. در چین به مردم اجازه رشد در مدارج مختلف داده  نمی‌شود و این می‌تواند باعث عقب‌گرد چین شود. ممکن است چین رشد کند اما به عنوان یک اقتصاد مولد رشد نخواهد کرد. مسیر توسعه چین که هم مکاتب ایدئولوژیک خود را حفظ کرده است و هم به توسعه دست پیدا کرده است قابل بررسی عمیق‌تر است.

رضا ایمانی گفت: نکته‌ای که باید به آن توجه کنیم این است که نگارنده چین را از نگاه غرب می‌بیند و عینک او عینک غرب‌زدگی است که چین را اینگونه توصیف می‌کند. نظر نویسنده این است که چین بعد از تمایل به غرب رشد کرده است اما آیا این نگاه درستی است. غربی‌ها همانطور که ایرانیان را قومی بدوی نمایش می‌دهند تلاش در معرفی غیر واقعی چین هم دارند.

علی سعیدنژاد افزود: میان ایران و چین نقاط مشترک زیادی وجود دارد مانند اصلاحات اراضی، انقلاب فرهنگی، توسعه صنعتی بر مبنای مونتاژ، مناطق آزاد و غیره اما تفاوت اصلی اینجاست که چین در هشتاد سال گذشته ثبات سیاسی داشت و بسته بودن درب‌های این کشور انتخاب خود کشور بوده. چین تصمیم گرفت ابتدا چیزی برای عرضه داشته باشد و سپس درب‌های کشورش را رو به جهان باز کند اما ما در همین زمان یک انقلاب را تجربه کرده‌ایم و در تمام این سال‌ها هم دچار شدیدترین تحریم‌ها بوده‌ایم. در چین مناطق آزاد محلی برای صادرات بوده است اما در ایران محلی برای واردات بی‌رویه شد. ما هم وقتی می‌توانیم با دنیا داد و ستد آزاد داشته باشیم که چیزی برای ارائه متقابل به جهان داشته باشیم که به نظر می‌رسد با رشد علوم و تکنولوژی‌های برتر در مسیر دست‌یابی به این نقطه هستیم.

حسینی گفت: در پنج  دهه حاکمیت مائو افراط‌گرایی ایدئولوژیک اتفاق می‌افتد. بعد از مائو به جای سیاست‌های کمونیستی و سوسیالیتی به سمت جایگزینی رویکرد نوسازی سوسیالیستی پیش می‌روند و با میانه‌روی باعث رشد کشور چین می‌شوند. چین برای این کار از تجربیات کره و تایوان استفاده کرد.

علیرضا نفیسی بیان کرد: تمرکز روی چین برای ما خیلی واجب است زیرا رشد سریع را تجربه کرده است و از نظر مختصات جغرافیایی و بافت روستایی و همینطور سنت‌گرایی شباهت زیادی به ایران دارد. نهادهای فراگیر اقتصادی در چین ایجاد شد و این یکی از دلایل رشد چین است. سرمایه‌داری و بازار آزاد این نهادها را ایجاد کرد و همه مردم توانستند در تولید دست داشته باشند.

آیا توسعه سیاسی مقدم بر توسعه اقتصادی است؟ این نگاه را در چین اشتباه می‌دانند، چین هم نظام بسته‌ای دارد و هم رشد اقتصادی کرده است. دولت قوی حاکم در چین دلیل رشد این کشور است و نگاه تقدم توسعه سیاسی بر توسعه اقتصادی دروغ غرب است.

نفیسی ادامه داد: در دوران بعد از مائو قوانین حمایتی تولید تصویب می‌شوند و به خوبی اجرا می‌شوند و این اتفاقی است که در ایران نیافتاد. خصوصی‌سازی از عوامل رشد چین است اما در ایران خصوصی‌سازی بد باعث صدمه شدید اقتصاد شد. قوانین حمایتی تولیدی باعث حرکت‌های جمعی عظیم در چین می‌شود که باعث رشد چین شده‌اند. به نظر آوینی در مقاله راز سرزمین آفتاب خنثی بودن دینی میان چینی‌ها باعث قدرت دولت شده است چون نهاد و طبقه مذهبی در مقابل دولت وجود ندارد.

کسانی که به توسعه سیاسی اهمیت می‌دهند عقیده دارند چین به زودی زمین‌گیر می‌شود و این کشور به سمت دموکراسی حرکت می‌کند و این مدل فعلی قابل توسعه نیست و یا اینکه به دلیل محدویت منابع کشور چین هم مانند شوری تا مرحله‌ای به سرعت رشد می‌کند اما از آن به بعد رشد به شدت کند می‌شود. وقتی چین فاصله تکنولوژِی‌اش را با دنیا کم کند رشداش کند می‌شود.

مسئله  مهم در چین این است که نگاهی که بزرگ و کوچک را به هم پیوند می‌زند چیست؟ این نگاه می‌تواند باعث رشد ایران شود. در چین هم بنگاه‌های بزرگ دولتی رشد می‌کنند و هم دولت از کارگاه‌های کوچک حمایت می‌کند.

رضا ایمانی افزود: یکی از دلایل رشد چین این است که به خاطر دولت قدرتمند توانسته است زنجیره کامل تولید را در محدوده‌های جغرافیایی محدود رشد دهد مثل الکترونیک در شن جن. بیشتر اقلام الکترونیک چین در شن جن تولید می‌شود. نکته دوم این که در چین در کارگاه‌های کوچک لوازم ساده تولید می‌شود مانند کابل شارژ و از آن سو با حمایت سنگین دولتی چین از امسال تولیدکننده تراشه‌ های سی پی یو می شود، این رشد آنقدر مهم است که امریکا هم چین را در این زمینه تحریم کرده و هم از ترس رشد چین دست به حمایت‌های مالی جدی از کارخانه‌های تراشه‌سازی امریکایی کرده است.

احمد حسینی گفت: چین در برهه‌ای بعد از مائو با بازار آزاد دچار تورم شدید می‌شود و مردم شروع به خرید دیوانه‌وار و انبار کردن می‌کنند و برداشت از حساب‌های بانکی افزایش پیدا می‌کند. بعد از این تورم دانشجوها به میدان «تیان آن من» می‌آیند و بعد از سرکوب این اتفاق و سپس فروپاشی شوروی سه عامل باعث برگشت دوباره چین به بازار سرمایه‌داری می‌شود اول فروپاشی شوروی و ایجاد فضای رقابتی دوم عزم راسخ مردم و سوم آینده‌نگری و یا سیاست درهای باز. در دهه هفتاد و هشتاد اصلاحات اهمیت دارند در دهه نود انقلاب شرکت‌های حاشیه‌ای اهمیت دارد که بخش خصوصی و بازار قدرت می‌گیرند و این‌ها عامل رشد کشور چین هستند.

محمد رضایی افزود: نیروی کار ارزان از اسباب رشد اقتصادی چین می‌باشد و قوانین هم تلاش می‌کنند نیروی کار ارزان باقی بماند و همچنین مردم چین پرکار و کم توقع هستند و آیا این تعریف یک زندگی ایده‌آل است که ما می‌خواهیم به سمت آن حرکت کنیم؟ اقتصاد مبنا نیست و فرهنگ برای ما مبنای رشد است. نظام سلطه فرهنگ این سرزمین را به زیر کشیده است و مثالش برخورد دولت با کرونا است که این الگو در جامعه عاطفی ایران قابل قبول نیست. همیشه ترس از دولت و کمونیست در دل مردم بوده است و امروز هم اطاعت‌پذیری این مردم ارمغان همان تاریخ است. نسخه رشد چین نسخه‌ای بومی است و این بومی شدن حرکت توسعه مسئله‌ای است که ما هم باید به دقت بررسی کنیم.

در پایان رضا ایمانی مدیر جلسه گفت: ما به شرق و غرب دنیا توجه می‌کنیم و نگاه‌های توسعه این سرزمین ها را بررسی می‌کنیم اما به دنبال از روی دست‌نویسی دیگران نیستیم مسیر توسعه ما «ادع الی سبیل ربک» است. ما در مسیر توسعه به سمت خدا حرکت می‌کنیم و اولویت برای ما آماده کردن جامعه برای رسیدن به جامعه مهدوی است، ممکن است در مسیر توسعه این سرزمین‌ها الگوهای مناسبی وجود داشته باشد اما ما قصد داریم در این سلسله نشست‌ها به سمت نگارش مسیرتوسعه بومی ایرانی اسلامی حرکت کنیم.

گفتنی است جلسه یازدهم عصراندیش در تاریخ شنبه دوازدهم شهریور ماه در ساختمان مرکزی دانشگاه توسعه اجتماعی رسالت راس ساعت هفده برگزاری می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها