درباره اولین اثر خود برایمان بگویید. چه نام دارد و موضوع آن چیست؟
اینکه ماجرا از کجا شروع میشود کمی مبهم است. مثل یک دفتر خاطرات که بعضی از قسمتهای اولیهاش خطخورده و یکسری از صفحاتش گم شده است. تقریبا سهسال پیش بود که با یک ایده نسبتا پیچیده، نوشتنِ «فراتر از جنون» را شروع کردم. رمانی که چاشنی اصلیاش فراموشی، توهم و مرگ بود و نوشتنش برایم لذت عجیبی داشت. دقیق نمیدانم از کجا و برای چه آن ایده به ذهنم رسید اما چیزی که خوب میدانم این است که «فراتر از جنون»، میگذاشت کمی از همهچیز فاصله بگیرم و برای خودم دنیایی را خلق کنم که تنها متعلق به خودم بود، میگذاشت با آدمهایی معاشرت کنم که هیچکدام در دنیایی جز دنیای خیال من زندگی نمیکردند و این بزرگترین نقطه قوت اثر برای من بود. اثری که مقدمهای شد برای نوشتن رمان «اتاق شیشهای».
شما نوقلم هستید، کتاب اولتان را چهطور منتشر کردید؟
سال ۹۷ خیلی اتفاقی با خودنویس آشنا شدم، خیلی اتفاقی داستان نوشتم و خیلی اتفاقیتر برگزيده شدم و هرچه جلوتر رفتم عشقِ نوشتن بیشتر در وجودم ریشه دواند. تا اینکه بعد از حدود سهسال نوشتن، «فراتر از جنون» و «اتاق شیشهای» همزمان در نشرسرای خودنویس منتشر شدند و مسیرهای جدیدی پیش رویم گذاشتند.
از اینکه کتابهایتان به عنوان یک نویسنده جوان در نمایشگاه کتاب حضور دارد چه احساسی دارید؟
اینکه میبینی آدمهای مختلف، وسطِ سیلی از جمعیت میآیند و خیره میشوند به کتابهای تو حس عجیبی دارد. لذتبخش است و حالت را خوب میکند. لمسکردن کتابها مثل لمسکردن افکار است. وقتی یکنفر، «اتاق شیشهای» یا «فراتر از جنون» را برمیداشت و خیره میشد به جلدش یا صفحاتش را ورق میزد، انگار داشت در سرم جستوجو میکرد و میان کلمات، به دنبال معمایی میگشت تا زمینگیرش کند.
در نمایشگاه برای معرفی اثرتان حضور خواهید داشت؟
قطعا اگر فرصتاش فراهم شود حضور خواهم داشت. هیچچیزی برای یک نویسنده لذتبخشتر از دیدن آدمهای کتابخوان نیست. آدمهایی که دنبال دنیایی میگردند برای تجربهکردن و یادگرفتن، و این حال آدم را خوب میکند.
در معرفی کتاب «فراتر از جنون» آمده است:
«فراتر از جنون یک رمان سورئال و جنایی است که داستان آن چندین سال قبل، در شهری دورافتاده رخ میدهد. موضوع اصلی رمان نیر در اصل پردهبرداری از یک ماجرای مرموز بعد از گذشت پنجسال است و درون مایه اصلی آن تقابل دیدگاههای مختلف انسانها با یکدیگر است.»
در معرفی کتاب «اتاق شیشهای» آمده است:
«این اثر دوازده فصل دارد با عناوین مختلف. داستان مردی به نام هاتف است. او به دنبال کشف معماهایی از قبیل علت حبسش به مدت یکسال و کشتهشدن پدرش، درگیر اتفاقات و ماجراهای زیادی میشود.»
نظر شما