
با نویسندگان آثار برتر در نوزدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس/ اسماعیل محمدپور؛
ادبیات دفاع مقدس به لحاظ تئوریک دچار فقر است / انکار ژانر دفاع مقدس خطاست
نویسنده کتاب «بیرمزگان» معتقد است که بهطور کلی ادبیات دفاع مقدس به لحاظ تئوریک دچار فقر است. از حدود سه دههای که از پایان جنگ میگذرد، شعرها و داستانهای زیادی نوشته و منتشر شدهاند، ولی یک فقر نظری آشکار در عمده آثار منتشرشده وجود دارد.
با مولف این کتاب درباره چرایی و چگونگی تألیف این اثر و موضوع ادبیات مقاومت و پایداری بهگفتوگو نشستیم.
وی درباره انگیزه تألیف این کتاب و دلایلی که او را به انتخاب چنین موضوعی تشویق کرد، گفت: سالهاست در حوزه دفاع مقدس کار میکنم و این حوزه اولویت اصلی من در مطالعه و پژوهش است. هم تحصیلات کارشناسی ارشد من در رشته ادبیات پایداری بود و هم تز دکتریام موضوعی مرتبط با ادبیات پایداری است. کتاب «بیرمزگان» نیز گامی در مسیر همین دلبستگیها و دغدغههای من است. این کتاب مجموعهای است از مقالات و نقدهای ادبی است که در طول یک دهه با موضوع ادبیات دفاع مقدس نوشتهام. پنج مقاله با موضوع نقد ادبی و پنج نقد هم درباره مجموعه شعرهای دفاع مقدس دارد، شعرهایی که در طول این سالها منتشر شدهاند. مجموع این ده مقاله و نقد ادبی را به شکل یک مجموعه مستقل جمعآوری کردم که در سال 1397 به چاپ رسید. این موضوع و این حوزه، علاقه شخصی و دغدغه فردی من است.
محمدپور صحبتهایش را پرداختن به آسیبی بزرگ در حوزه ادبیات پایداری ادامه داد: بهطور کلی ادبیات دفاع مقدس به لحاظ تئوریک دچار فقر است و آن اندازه که در حوزههای دیگر و ژانرهای دیگر بحثهای نظری شکل گرفته و کار شده، متأسفانه در حوزه ادبیات پایداری چنین اتفاقی نیفتاده و آنقدری که لازم و شایسته بوده کار نشده است. میبینیم که از حدود سه دههای که از پایان جنگ میگذرد، شعرها و داستانهای زیادی نوشته و منتشر شدهاند، ولی یک فقر نظری آشکار در عمده آثار منتشرشده وجود دارد. حتی با وجود اینکه رشته ادبیات پایداری در دانشگاههای ما تأسیس شده، هنوز مبانی نظری قوی و قابل اتکاء در این حوزه نداریم.
وی بیان کرد: وقتی میبینم که این حوزه تا این حد مغفول واقع شده، با توجه به همان دغدغههای شخصی که گفتم، طبیعی است که به این سمت بروم و بخواهم به سهم خودم به نیازهایی در این حوزه پاسخ بدهم. کتابهایی هم که بر آنها نقد نوشتم، مجموعههای برتر و کتابهای سال و برگزیده بودند و من سعی کردم نقاط مغفولی را که در حوزه ادبیات پایداری وجود دارد، با توجه به این آثار تبیین کنم. دقت داشته باشید که ادبیات دفاع مقدس و جنگ ما، ادبیاتی غنی است و خودش یک ژانر به شمار میرود. بهنظرم کسانی که آن را با برخی نگاههای روشنفکرانه نادیده میگیرند، اشتباه میکنند و این ژانر نادیدهگرفتنی نیست و انکار آن خطاست.
نویسنده اثر شایسته تقدیر نوزدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس، در بخش دیگری از صحبتهایش، گفت: ادبیات پایداری ما خودش را اثبات کرده و شاعران و نویسندگان بزرگی دارد. اما باید معترف بود که هنوز جای کار زیادی باقی مانده است. به شرط تبیین مبانی نظری ادبیات دفاع مقدس، به شرط تلاش بیشتر در دانشگاهها و سوق دادن پایاننامهها به این سمت، حتما خلأ تئوریک موجود تا حدی جبران میشود و آثاری که مبتنی بر این نظریهها تولید میشوند، آثار بهتر و قویتری خواهند شد. ناگفته نگذارم که ما شاعران باید از سرودن صرف فاصله بگیریم و خودمان را از حیث نظری تقویت کنیم. بپذیریم که چه در ایران و چه در جهان، هرجا آثار مهم تولید شده، جایی بوده که مبانی نظری در آنجا قوی بوده است. کسانی آمدند، نظریاتی تولید کردند و این نظریات روی آثار پیاده شدند.
محمدپور تصریح کرد: متأسفانه در ایران، در حوزه ادبیات پایداری این اتفاق نیفتاد و ما هنوز نتوانستهایم مبانی نظری و چارچوبهای مورد نیاز را ایجاد کنیم. در کشور ما، در ژانرهای دیگر کارهایی انجام شده و دستاوردهایی داشتهایم، اما متأسفانه در حوزه ادبیات پایداری چنین نشده است. اشاره به این نکته هم ضروری است که بهنظر من این کار، یعنی ایجاد مبانی نظری، کار دستگاهها و نهادها نیست. این وظیفه به دوش دانشگاهها و نظام علمی کشور است و نهادها در مواجهه با این مسأله فقط میتوانند مروج و مشوق باشند.
نظر شما