با مولف این کتاب درباره چرایی و چگونگی تألیف این اثر و موضوع ادبیات مقاومت و پایداری بهگفتوگو نشستیم.
وی درباره انگیزه تألیف این کتاب و دلایلی که او را به انتخاب چنین موضوعی تشویق کرد، گفت: سالهاست در حوزه دفاع مقدس کار میکنم و این حوزه اولویت اصلی من در مطالعه و پژوهش است. هم تحصیلات کارشناسی ارشد من در رشته ادبیات پایداری بود و هم تز دکتریام موضوعی مرتبط با ادبیات پایداری است. کتاب «بیرمزگان» نیز گامی در مسیر همین دلبستگیها و دغدغههای من است. این کتاب مجموعهای است از مقالات و نقدهای ادبی است که در طول یک دهه با موضوع ادبیات دفاع مقدس نوشتهام. پنج مقاله با موضوع نقد ادبی و پنج نقد هم درباره مجموعه شعرهای دفاع مقدس دارد، شعرهایی که در طول این سالها منتشر شدهاند. مجموع این ده مقاله و نقد ادبی را به شکل یک مجموعه مستقل جمعآوری کردم که در سال 1397 به چاپ رسید. این موضوع و این حوزه، علاقه شخصی و دغدغه فردی من است.
محمدپور صحبتهایش را پرداختن به آسیبی بزرگ در حوزه ادبیات پایداری ادامه داد: بهطور کلی ادبیات دفاع مقدس به لحاظ تئوریک دچار فقر است و آن اندازه که در حوزههای دیگر و ژانرهای دیگر بحثهای نظری شکل گرفته و کار شده، متأسفانه در حوزه ادبیات پایداری چنین اتفاقی نیفتاده و آنقدری که لازم و شایسته بوده کار نشده است. میبینیم که از حدود سه دههای که از پایان جنگ میگذرد، شعرها و داستانهای زیادی نوشته و منتشر شدهاند، ولی یک فقر نظری آشکار در عمده آثار منتشرشده وجود دارد. حتی با وجود اینکه رشته ادبیات پایداری در دانشگاههای ما تأسیس شده، هنوز مبانی نظری قوی و قابل اتکاء در این حوزه نداریم.
وی بیان کرد: وقتی میبینم که این حوزه تا این حد مغفول واقع شده، با توجه به همان دغدغههای شخصی که گفتم، طبیعی است که به این سمت بروم و بخواهم به سهم خودم به نیازهایی در این حوزه پاسخ بدهم. کتابهایی هم که بر آنها نقد نوشتم، مجموعههای برتر و کتابهای سال و برگزیده بودند و من سعی کردم نقاط مغفولی را که در حوزه ادبیات پایداری وجود دارد، با توجه به این آثار تبیین کنم. دقت داشته باشید که ادبیات دفاع مقدس و جنگ ما، ادبیاتی غنی است و خودش یک ژانر به شمار میرود. بهنظرم کسانی که آن را با برخی نگاههای روشنفکرانه نادیده میگیرند، اشتباه میکنند و این ژانر نادیدهگرفتنی نیست و انکار آن خطاست.
نویسنده اثر شایسته تقدیر نوزدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس، در بخش دیگری از صحبتهایش، گفت: ادبیات پایداری ما خودش را اثبات کرده و شاعران و نویسندگان بزرگی دارد. اما باید معترف بود که هنوز جای کار زیادی باقی مانده است. به شرط تبیین مبانی نظری ادبیات دفاع مقدس، به شرط تلاش بیشتر در دانشگاهها و سوق دادن پایاننامهها به این سمت، حتما خلأ تئوریک موجود تا حدی جبران میشود و آثاری که مبتنی بر این نظریهها تولید میشوند، آثار بهتر و قویتری خواهند شد. ناگفته نگذارم که ما شاعران باید از سرودن صرف فاصله بگیریم و خودمان را از حیث نظری تقویت کنیم. بپذیریم که چه در ایران و چه در جهان، هرجا آثار مهم تولید شده، جایی بوده که مبانی نظری در آنجا قوی بوده است. کسانی آمدند، نظریاتی تولید کردند و این نظریات روی آثار پیاده شدند.
محمدپور تصریح کرد: متأسفانه در ایران، در حوزه ادبیات پایداری این اتفاق نیفتاد و ما هنوز نتوانستهایم مبانی نظری و چارچوبهای مورد نیاز را ایجاد کنیم. در کشور ما، در ژانرهای دیگر کارهایی انجام شده و دستاوردهایی داشتهایم، اما متأسفانه در حوزه ادبیات پایداری چنین نشده است. اشاره به این نکته هم ضروری است که بهنظر من این کار، یعنی ایجاد مبانی نظری، کار دستگاهها و نهادها نیست. این وظیفه به دوش دانشگاهها و نظام علمی کشور است و نهادها در مواجهه با این مسأله فقط میتوانند مروج و مشوق باشند.
نظر شما