به نام خدا
مسئولین محترم جایزه جلال آل احمد،
با سلام و احترام
و با تقدیم صمیمانهترین سپاسها برای حسن نظر شما و داوران محترم در انتخاب اثر اینجانبان به عنوان اثر شایستۀ تقدیر، در پاسخ به ادعاهای مطرحشده توسط آقای عیسی امنخانی، مواردی چند تقدیم میگردد. پیش از اشاره به نکات مورد نظر لازم به ذکر میدانم که اعتراضی اینچنینی روش و مجرای قانونی خود را دارد و فرد باید جهت اجتناب از تهمت و افترا، به دنبال حقیقت باشد. تحریک احساسات و تشویش اذهان عمومی، ایراد افترا، زیر سوال بردن جایزهای دولتی و معتبر و... به جز ایجاد جوی ناامن برای جوانان و آینده سازان این مملکت، حاصل دیگری برای ایشان به همراه ندارد.
- 1. ادعای اینکه سه نامزد نهایی معرفی شده توسط نهاد متبوع، «آثار برجستهای» نبودهاند، از حوزۀ حرفهای آقای امنخانی خارج است و بهگواهی فرایندهای شفاف در اختیار همگان، آثار یادشده چندین مرحله داوری را گذراندهاند، حتی در هنگام انتشار. در عین حال، به یقین پاسخ مبسوط و شایسته به این ادعای ایشان از عهدۀ اینجانبان خارج بوده و احتمالا خود شما بزرگواران در صورت صلاحدید به آن واکنش درخور نشان خواهید داد.
2. ادعای دیگر آقای امنخانی مبنی بر استفاده «بخشهای قابل توجهی از کتاب انتخابشدۀ داوران»، از اثر ایشان، نیز ادعایی است در حد ادعاهای دیگر. مقیاس ایشان برای عبارت «بخشهای قابل توجهی» چیست؟! کتاب آلبر کامو در ایران مجموعا دارای 320 صفحه و چهار فصل مختلف است که هر فصل، بخش ها و زیر بخش های خود را داراست. «بخشهای قابل توجه» آقای امنخانی چنانچه خود نیز اقرار کردهاست، از صفحۀ 254 تا صفحۀ 268 یعنی مجموعا 14 صفحه از مجموع 320 صفحه کتاب است!
3. پاسخ به ادعای نویسنده مبنی بر رونویسی : در سطر هشتم خبرِ منتشرشده در خبرگزاری تسنیم چنین آمدهاست: «عیسی امنخانی ]...[ مدعی است که کتاب آلبر کامو در ایران عینا بخشهایی از کتاب او را رونویسی کردهاست؛ بیآنکه نامی از منبع ذکر کردهباشد.» این ادعا کاملا «دروغ» و برساخته آقای امنخانی است. کافی است خوانندۀ جستجوگر نسخهای از کتابهای مورد بحث را تهیه کرده و تطبیق دهد. نقلقول یا وامگیری از آثار دیگران برای تولید یک اثر موفق جزء جدانشدنی فرآیند پژوهشی است. پژوهشگر به خوبی واقف است که اگر عین جملۀ منبع بدون کوچکترین تغییر، حتی در علائم نگارشی در متن بیاید، نقلقول مستقیم محسوب شده و در گیومه قرار میگیرد؛ اما کوچکترین تغییر در متن، نقلقول مستقیم را به غیرمستقیم تبدیل میکند که لزوم در گیومه قرار گرفتن را منتفی میسازد. آقای امنخانی اما خود در بخش پایانی مطلب صریحا اقرار میکند که نویسندگان اثر اصول پژوهشی را رعایت کردهاند؛ آنجا که میگوید: «نویسندگان امانتدارِ آلبر کامو در ایران البته همواره به کتاب اگزیستانسیالیسم و ادبیات معاصر ایران ارجاع میدهند.»
4. در زمینۀ مثالهای این 14 صفحه از مجموع 320 صفحه، آقای امنخانی ادعا کردهاست که نویسندگان «همان نمونهها را در کتاب خویش آوردهاند» آنگاه دو مثال از مصطفی رحیمی و اخوانثالث آوردهاند تا به خواننده اینگونه القا کنند که راقمان این سطور نامی از ایشان نیاوردهاند! این نیز ادعایی کذب است. کافیست به صفحۀ 256 کتاب آلبر کامو در ایران مراجعه کنید و پاراگراف دوم از بالا را بخوانید و آنگاه رفرنس را مشاهده نمایید. به روشنی خواهید دید که نویسندگان با نقلقول از جناب آقای امنخانی، مستقیما اشاره کردهاند که شعر یادهشده توسط ایشان معرفی شدهاست نه توسط نویسندگان کتاب. در مورد مثال دوم نیز وضعیت به همین ترتیب است؛ یعنی شعر کتیبه از زبان ایشان معرفی گردیدهاست. اینکه نویسندگان به سراغ منبع اصلی رفتهاند و شعر را از منبع اصلی ذکر کردهاند، اصلی است پذیرفتهشده در پژوهش که در صورت وجود منبع اصلی، استفاده از منبع دستدوم مناسب نیست (به سیستمهای رفرنسدهی مراجعه شود) . لذا چنانچه ذکر شد نویسندگان با اعلام اینکه شواهد شعری توسط آقای امنخانی صورت گرفته، به اصل منبع شعر رجوع کردهاند.
5. در همین بخش نمونهها، آقای دکتر امنخانی به صورتی توهینآمیز نویسندگان را مورد خطاب قرار دادهاست. استفاده از چنین واژگانی از یک استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه موردانتظار نیست! هرچند که اصل نامۀ ایشان که در کانال «گاهنامۀ ادبی» منتشر شدهاست حاوی توهینهای بیشتری است! در خبرگزاری این واژهها را حذف نموده ولی بر واژه «پختهخوار» اصرار داشتند! در مقام پاسخ، لازم به ذکر است که این واژه بیشتر برازندۀ کسی است که کتابی دربارۀ ادبیات و فلسفۀ غرب مینویسد بدون اینکه حتی یک منبع به زبان اصلی را مطالعه کردهباشد! (رجوع شود به کتابنامۀ کتاب اگزیستانسیالیسم و ادبیات معاصر ایران). اگر کسی که با ذکر منبع نقلقول میکند، پختهخوار است، کسی که دسترنج مترجمان زباندان را در اثر خود میآورد و به عبارت آقای امنخانی «از سفرۀ دیگران به عاریت میگیرد» لایق چه صفتی است؟!
6. آخرین ادعای آقای امنخانی که نویسندگان این سطور را به تعجب واداشت به عبارت زیر است: این 14 صفحه «مهمترین بخش و نقطۀ ثقل کتاب» میباشد!!! خوانندگان آشنا با ادبیات تطبیقی و مکتب پذیرش نیک میدانند که مبحث «تاثیر و تاثر» یکی از مباحث فرانسوی ادبیات تطبیقی میباشد که در جای خود بسیار حائز اهمیت است؛ اما در نظریۀ پذیرش یک «فرع» محسوب میشود. لذا «حذف این 14 صفحه» هیچگونه خللی به اصل کتاب وارد نمیکند؛ چنانکه در سایر آثار نیز مباحث فرعی وجود دارند تا به فهم بهتر مبحث اصلی کمک کنند. لذا به صراحت اعلام میداریم که مباحث اصلی نظریۀ پذیرش در بخشهای دیگر آمدهاست و در صورت درخواست آقای امنخانی، مباحث منتسب به ایشان در چاپ آتی از کتاب آلبر کامو در ایران حذف خواهد شد.
اینجانبان ضمن محفوظ دانستن حقوق خود در مراجعه به مراجع قانونی، اول خود، سپس آقای امنخانی و آنگاه همۀ خوانندگان را به تقوای الهی و علمی دعوت میکنیم و آرزومند سرافرازی و سربلندی برای کشور عزیزمان ایران هستیم.
محمدرضا فارسیان و فاطمه قادری
نظر شما