غزاله حجتی گفت: در این کتاب بیان میشود که چه اختلاف نظرهایی ارزش بررسی معرفتشناختی ندارند و کدام یک ارزش بحث دارند. به اعتقاد مولف، اختلاف نظری ارزش بحث فلسفی دارد که بین دو همتای معرفتی رخ میدهد.
در ابتدای نشست غزاله حجتی با بیان اینکه این کتاب جزو منابعی بوده که برای نگارش رسالهاش از آن زیاد استفاده کرده گفت: در این کتاب به موضوع اختلاف نظر پرداخته شده، اما سوال این است که واقعا چه اختلاف نظری ارزش نگارش یک کتاب را دارد. اختلاف نظرها موضوعاتی هستند که در زندگیمان با انواع مختلفش برخورد میکنیم؛ از اختلاف نظرهای پیش پا افتاده گرفته که ممکن است ناشی از اشتباه لفظی باشد تا اختلاف نظرهای جدیتر که در فلسفه، زیادند، مثل اختلاف نظر درباره زندگی پس از مرگ.
او ادامه داد: نویسنده کتاب را اینطور شروع میکند که چه اختلاف نظرهایی ارزش بررسی معرفتشناختی ندارند و کدام یک ارزش بحث دارند و در پاسخ میگوید، اختلاف نظری ارزش بحث فلسفی دارد که بین دو همتای معرفتی رخ میدهد. ممکن است اختلاف نظر بین دو گروه باشد، ولی در بحث معرفتشناسی ما اختلاف نظر بین دو نفر را ملاک قرار میدهیم. وقتی بین دو نفر که از نظر رتبه معرفتشناختی همشأن هستند اختلاف نظر رخ میدهد، اختلاف نظرشان ارزش معرفتی دارد.
حجتی با بیان اینکه در مقابل اختلاف نظرها دو دسته رویکرد وجود دارد افزود: رویکرد نسخت این است که اولاً اینکه حالا که اختلاف نظر اتفاق افتاده است چه واکنش معرفتی به آن داشته باشیم؟ یعنی همچنان باید باورمان را حفظ کنیم یا باید از باورمان دست بکشیم. ثانیاً باید چه رفتاری داشته باشیم؟ بُعد اول معرفتشناختی و بُعد دوم ناظر به اخلاق و سیاست است. نویسنده در این کتاب میگوید با من با رویکرد دوم کاری ندارم و این کتاب بر بُعد معرفتی تمرکز کرده است.
حجتی باتاکید بر اینکه ما دو دسته پاسخ به چالش اختلاف نظر داریم، توضیح داد: دسته اول ذیل عنوان مصالحهگرایی و دسته دوم ذیل عنوان ابرام قرار دارد. نویسنده کتاب میگوید که من هر دیدگاهی را در کتابم نمیآورم و فقط آنهایی را میآورم که معطوف به حل اختلاف نظر است. کتاب در دو بخش نوشته شده است؛ بخش اول ابعاد کلی معرفتشناختی را بررسی میکند و بخش دوم به موضوع مصالحهگرایی میپردازد، چون نویسنده قائل به مصالحهگرایی است. مصالحهگرایی و ابرام یعنی چه؟ وقتی بین دو همتای معرفتی اختلاف نظر رخ میدهد، یک گروه از فیلسوفان معتقدند که نمیتوانیم اختلاف نظر را نادیده بگیریم و این اختلاف نظر، توجیه باور ما را تحت تأثیر قرار میدهد. ممکن است این تأثیر تا جایی پیش برود که از باورمان دست بکشیم یا درجه اعتمادمان را به آن باور کاهش بدهیم. در مقابل کسانی که موضع ابرام دارند میگویند که وقتی اختلاف نظر بروز میکند آن را نقیض باورمان میدانیم، ولی این امر توجیه باور ما را تحت تأثیر قرار نمیدهد. بنابراین ضمن اینکه معتقدیم این اختلاف نظر رخ داده است، همچنان میتوانیم بر باورمان استوار بمانیم. این دو موضع در ادبیات بحث اختلاف نظر وجود دارد ولی نویسنده به مصالحهگرایی بیشتر پرداخته است.
محسن زمانی در بخش دیگری از این نشست با اشاره به ضرورت ترجمه این کتاب گفت: فلسفه قرار است بر فرهنگ عمومی اثر بگذارد و این کتاب چنین کارکردی دارد. از سوی دیگر چنین کتابهایی ناظر به مسئله همه ماست.
او با اشاره به سادگی و دقت کتاب گفت: میتوان درباره اختلاف نظر یک کتاب نوشت و پر از اصطلاح باشد، ولی این کتاب عاری از اصطلاحات است و با کمترین اصطلاح فنی ایده را به مخاطب منتقل میکند. پس کتابهایی ارزشمندند که مخاطبانشان هر آدم علاقهمندی است و الزاماً فنی نوشته نشدهاند و راجع به موضوعات عمومی هستند و در عین دقیق و قابل فهماند.
وی با اشاره به اینکه تلقی ما از فلسفه این است که یک علم پیشینی منطقی است که در آن از یکسری بدیهیات شروع میکنیم و با روش استنتاج جلو میرویم و بنای فلسفه را بر آن استوار میکنیم، توضیح داد: اگر کار فلسفه این باشد، این کتاب فلسفی نیست. این کتاب پنجاه تا مثال دارد. میگوید که اگر با کسی اختلاف نظر داری، باید باورت را تعلیق کنی. کجای این بحث از بدیهیات است؟ به نظرم هنوز هم امکانپذیر است که کارمان قیاسی باشد. در عین حال نباید روش فلسفی را از بدیهیات آغاز کنیم. شما یک تئوری را حدس میزنید. این تئوری قرار است یکسری دادهها را تبیین کند. یکسری را پیشبینیکند. چطور از تئوری به تبیین و پیشبینی میرسیم؟ با روش قیاسی. مثلاً میگوییم اگر با کسی اختلاف نظر داشتی، باید در این مواقع باورت را تعلیق کنی. این نظریه پیشبینی میکند که در هر شرایطی معقول است که باورت را تعلیق کنی. از این نظر وظیفه فلسفه شبیه وظیفه علم است؛ یعنی ما یک نظریه داریم که قرار است دادهها را تبیین یا پیشبینی کند.
حسین شیخ رضایی با بیان اینکه در سالهای اخیر روی مسئله اختلاف نظر پروژههای تحقیقاتی تعریف شده است و نیاز اجتماعی و بیرونی در این زمینه وجود دارد عنوان کرد: البته اختلافات بینالمللی زیادند و این امر به نیازی مبرم تبدیل شده است. در این کتاب درباره یک دسته از اختلاف نظرها صحبت نمیشود. این اختلاف نظرها چه وقتی پیش میآیند؟ فرض کنید دو نفر متخصص تاریخ هنر هستند. یکی میگوید که آثار پیکاسو از آثار ماتیس بهتر است و دیگری نظرش برخلاف اوست. شهود ما فکر میکند که این اختلاف نظر با سایر اختلافات فرق دارد و براساس ذوق و ترجیح شخصی است. بنابراین قابل تصور است که بگویم هر دو نفر خطا نکردند ولی اختلاف نظر دارند.
او با اشاره به اینکه راه حلهای این کتاب مبتنی بر صورتی است که نظر الف یا ب غلط است یادآور شد: باید ببینیم چطور میتوان این نوع اختلاف نظرها را حل کرد. فیلسوفان بررسی کردند که باید در اختلاف نظرهای بدون خطا چه کرد. برخی گفتند این موارد اختلاف نظر نیست. یک عده گفتند اختلاف نظر هست ولی بدون خطا نیست. این دو گروه میگویند که اختلاف نظر بدون خطا به همین مطالبی برمیگردد که در این کتاب گفته شده است. در عین حال یک گروه دیگر خواستند که این نوع اختلاف نظر را به رسمیت بشناسند.
نظر شما