تمرکز کتاب «فرهنگ نئولیبرال» بر جلوههای فرهنگی تمدنی است که امروزه بر سرتاسر جهان حکمفرماست؛ یعنی تمدن نئولیبرال.
در پیشگفتار این کتاب آمده است: «این کتاب درباره سیاست فرهنگ به معنای قارهای کلمه است. سیاست فرهنگ با سیاست فرهنگی تفاوت دارد. سیاست فرهنگی به معنای ایدئولوژیک آثار هنری اشاره دارد؛ مانند دلالت جانبدارانه فرم و محتوا در زمینهای خاص که درگیر کشمکش است. این پیوند خاص هنر و سیاست، اگر اساساً دغدغه این کتاب هم باشد، دغدغه اصلی آن نیست؛ در عوض، کتاب از منظری جامعهشناختی به سیاست نهادینه شده میپردازد. چنین تمرکزی بیشتر به سیاستگذاری فرهنگی نزدیک است تا به سیاست فرهنگی، با این حال به شکل عجیبی، مابین این دو عنوان میآید.»
نویسنده در جایی دیگر اشاره میکند: «تمرکز کتاب حاضر بر جلوههای فرهنگی تمدنی است که امروزه بر سرتاسر جهان حکمفرماست؛ یعنی تمدن نئولیبرال. تمدن نئولیبرال واپسین مرحله هژمونی جهانی سرمایهداری است. این کتاب با الگویی سه بخشی از تاریخ هژمونی سرمایهداری کار میکند: لیبرال، سازمان یافته و نئولیبرال.»
در ادامه نیز آمده است: «سرمایهداری طی سی چهل سال گذشته از مرحله «سازمان یافته» - که در میانه قرن بیستم در آن بود- گذر کرده و این کار تا حدودی از طریق احیای برخی وجوه «لیبرال» پیشین، اما در شرایطی متفاوت، انجام شده است. بدین ترتیب پروژه سرمایهداری نئولیبرال صرفاً تکرار تمدن سرمایهداری قرن نوزدهم که از بریتانیا آغاز شد و پیش از جهانی شدن آتی آن خیلی زود ابتدا به تمام اروپا و سپس به امریکا گسترش یافت نیست. اما اینکه میگوییم سرمایهداری از مرحله «سازمان یافته» گذر کرده بدین معنا نیست که بیسازمان و نابسامان شده است؛ ابداً. مبناهایی که سرمایهداری نئولیبرال بر آنها بنا شده، با مبانی پیوندی ناخالص سرمایهداری سازمان یافته تفاوت دارد. این قسم از سرمایهداری شاید نوع نابتری از آن تلقی شود. یا حتی هدف غایی آن یا نقطه اوج تاریخ بلند مدت سرمایهداری را معین کند. این سرمایهداری قرن بیست و یکم است.»
کتاب به سه بخش و یک پیشگفتار تقسیم شده است. پیشگفتار شامل فصل نخست با عنوان «هنر و روح نئولیبرالیسم» است که چگونگی پیدایش و استقرار اقتصاد سیاسی نئولیبرال را در تمدن امروز مشخص میکند. در این فصل نوعی ساختار خاص که فرهنگ نئولیبرال را از دیگر فرهنگها جدا میکند احساس میشود. این مضمون با نشان دادن توسعه عجیب و غریب جهان هنر طی 30 سال اخیر و ساخت نوعی خودبودگی مطلوب که امروزه بخش اعظم جوانان با آن درآمیخته و در آن اجتماعی میشوند بسیار روشن و گویا بیان میشود.
فصل اول به نظریه «کول بودن» میپردازد که به عنوان منطقه جلوی صحنه سرمایهداری نئولیبرالمطرح میشود و عاملی است برای در خود پذیرفتن دیدگاه مخالف و منحرف کردن افکار از توجه به رازهای کثیف.
در فصل دوم رابطه میان فرهنگ کول و بازار کار بیثبات اقتصاد نئولیبرال مورد بررسی قرار میگیرد. فصل سوم درصدد منطبق کردن تحلیلهای فرهنگی انتقادی با اقتصاد سیاسی ارتباطات و فرهنگ است. عملکردهای شرکت اپل به عنوان نمونهای از استثمار جهانی با ظاهری کول انتخاب شده است. در نهایت در فصل چهارم زیباییشناسی «کول» و نقشهای تجاری چارلز ساعتچی و همراه پیشین او، دیمین هرست، در بازار هنر معاصر پیگیری و به نقد کشیده میشود.
بخش دوم با ارزیابی روششناسی مبتنی بر ماتریالیسم فرهنگی ریموند ویلیامز در فصل پنجم آغاز میشود که در باب انواع مقولات مختلفی که در کتاب به آنها اشاره میشود کاربرد دارد؛ مقولاتی چون نئولیبرالسازی آموزش که در فصل ششم با ارجاع خاص به رایج کردن و اهمیت شهریهها در دانشگاههای بریتانیا در خصوص آن بحث شده است. در فصل هفتم خود مطلوب فرهنگ نئولیبرال را میتوان بهمثابه نوعی نمونه آرمانی به معنای وبری کلمه تلقی کرد که الگوهای خاص رفتاری و سرمشقهایی نمونه در فرهنگ سلبریتی نظام کسبوکار آن را ترسیم میکند.
بخش سوم به طریقی سرراستتر بر مقولات مرتبط با سیاستگذاری فرهنگی تمرکز دارد. به ویژه فصل هشتم این کار را با نقد پذیرفتن بحثهای ریچارد فلوریدا در باب طبقه خلاق و بازسازی شهری در حلقههای سیاستگذاری فرهنگی انجام میدهد. نویسنده در فصل نهم میان اثر فرهنگی که در آن تولید معنا عنصر اصلی است و کار خلاقانه که نوعی سیمای عام سرشت بشری است تمایز قائل میشود. فصل دهم به این موضوع که چگونه فستیوالهای عمومی از ارکان کلیدی سیاستگذاری فرهنگیاند میپردازد.
فصل یازدهم نیز که پسدرآمد کتاب است زمانی را به یاد خواننده میآورد که انتظار میرفت پیشرفت تکنولوژی آدمی را از جان کندن بیفایده رهایی بخشد و او را قادر سازد نقش پررنگتری در فعالیتهای فرهنگی مثل هنرها و صنایع دستی داشته باشد، نه اینکه استثمار شغلی را تشدید کند. امروزه به رغم بلاغتهای تبلیغی استدلالات نولیبرالی، تحقق چنین آرمانهایی چندان تسهیل نمیشود. در عوض، نئولیبرالیسم هنر را به پول تقلیل میدهد و با حامیان مالی تجاری، آن را از ریخت میاندازد و بنیادهای بشردوستانه در کشمکشی بیپایان بر سر هژمونی جای بخش دولتیای را که باید به صورت دموکراتیک جوابگو باشد میگیرند. در نهایت کتاب با نوعی پیشبینی آرمانشهری در باب غلبه بر این تنگنای نئولیبرال به پایان میرسد.
نظر شما