در نشست تجلیل از محبوبه نجفخانی مطرح شد؛
رعایت کپی رایت از گیج شدن مخاطبان و بلبشوی بازار کتاب جلوگیری میکند
نجفخانی گفت: رعایت کپی رایت از گیج شدن مخاطبان و بلبشوی بازار کتاب جلوگیری میکند.
اربابی در این نشست ابتدا توضیحاتی درباره سبک کاری محبوبه نجفخانی ارائه کرد و گفت: نجفخانی از آن دسته مترجمانی است که انتخابهای درست و متنوعی برای ترجمه داشته که این انتخابها باعث ماندگاری شده است. ایشان در شورای کتاب هم حضور داشتند و نقش بسزایی در شکلگیری کتاب کودک داشتهاند و دارند.
نجفخانی سخنان خود را درباره چگونگی ورودش به حوزه ترجمه آغاز کرد و گفت: من نزدیک 30 سال است که در این حوزه کار میکنم و میخواستم که رشته ترجمه بخوانم و از تصادف و اتفاق وارد این رشته نشدم. بنابراین در مدرسه ترجمه درس خواندم و پس از انقلاب زمانی طول کشید تا وارد ترجمه شوم. ورودم هم به ترجمه کتاب کودک به سفرم به کشور ایرلند برمیگردد که در آنجا یکی از همسایههایم یک کتاب کودک برای ترجمه داد. بعد به مدیر نشر چشمه برای چاپ کتاب مراجعه کردم و ایشان توصیه کرد در دورههای آشنایی با ادبیات کودک شرکت کنم، بنابراین در ادامه در کلاسهای این حوزه شرکت کردم.
او افزود: این کلاسها و دورهها با موضوعاتی چون اسطورهشناسی، فلسفه، دین و ... به من کمک بسیاری کرد و مطالعاتم را در ادبیات کودک به صورت متمرکز برای افزایش دانش روز ادامه دادم.
نجفخانی ادامه داد: بعد 12 سال وارد مدرسه دولتی شدم و مسئول تجهیز کتابخانه بودم و کلاسهای کتابخوانی برای مدارس برگزار میکردیم. ما زمانی این کار را کردیم که تاکنون هیچ مدرسهای کلاس کتابخوانی برگزار نکرده بود. در اینترنت با این کلاسها آشنا شدم و دیدم که چگونه در کشورهای توسعهیافته این کلاسها و دورهها برگزار میشود. خوشبختانه استقبال از این کلاسها بسیار زیاد بود و درواقع جدیدترین کتابها براساس فهرست شورای کتاب کودک در این کتابخانه قرار میگرفت. بعدها بررسی کردیم ببینیم فهرست شورای کتاب کودک و جوایزی مانند کتاب سال چه قدر میتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند.
او در ادامه در پاسخ به این پرسش که چه انگیزهای شما را به رشته ترجمه علاقهمند کرد توضیح داد: من در آن زمان از نزدیک مترجمی را نمیشناختم و در آن دوره هم کتاب کودک خاصی نبود بعدها کتابهای طلایی، افسانههای قدیمی و ... وارد بازار شد. بنابراین نسل ما خیلی زود وارد ادبیات بزرگسال شد. از سوی دیگر تلویزیون بسیار در این زمینه روی من تاثیرگذار بود و کانالی وجود داشت که من را علاقهمند به دانستن برنامههای انگلیسی کرد. بعدها احساس کردم دانستن یک زبان تازه گشایش پنجرهای به دنیای دیگر است. بنابراین علاقهمند شدم که انگلیسی بخوانم. بعدها من به هنرستان رفتم و آنجا به دلیل اینکه نمرات بالایی در ریاضی داشتم مدیران مدرسه من را تشویق کردند که رشته ریاضی بخوانم اما هدف من از ابتدا برای کسب این نمرات، حضور در رشته زبان انگلیسی بود.
وی ادامه داد: من همیشه میگویم اگر میخواهید رشتهای را انتخاب کنید به سرغ علاقهتان بروید تا بتوانید سختیهای کارتان را قبول کنید. در ادامه مسیرم هم افرادی چون آقای کیائیان از من حمایت کردند و شورای کتاب کودک هم همواره پشتیبان من بود.
نجفخانی در ادامه از احساس خود نسبت به چاپ نخستین ترجمه خود گفت: من کتابی را برای نخستین بار ترجمه کردم که دوست ایرلندیام به من داده بود و در آنجا جایزههای زیادی برد. در شورای کتاب کودک اعضا از این کتاب خوششان آمد. در ابتدا این کتاب با چاپ بیکیفیتی توسط یک ناشر جوان منتشر شد که این بیکیفیتی باعث دیده نشدن اثر شد و سالها بعد این کتاب با عنوان «زیر درخت زالزالک» توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شد و در جایزه کتاب سال شایسته تقدیر شناخته شد.
او در پاسخ به این سوال اربابی که انتخاب مناسب در ترجمه کتاب توسط ایشان از چه معیارهایی نشات میگیرد توضیح داد: من خودم کارها را انتخاب و خریداری میکنم. گاهی هم پیش آمده که ناشر کتاب را پیشنهاد داده و وقتی با معیارهای من جور بوده ترجمه کردم. من به دلیل اینکه عاشق فیلم و کتاب بودم و هستم و آموزشهایی که در شورای کتاب کودک مبنی بر مخاطبشناسی گرفتیم دست به ترجمه میزنم. درباره همان کتاب «زیر درخست زالزالک» هم همین حساسیتها را داشتم.
نجفخانی با بیان اینکه هدف ترجمه پل زدن بین فرهنگهاست گفت: خانه ترجمه نقش بسیاری در آموزش مترجمها و انتخابهای درست آثار داشت و بسیاری از کتابهای خوب به دلیل وجود این خانه در حوزه کودک و نوجوان ترجمه شد. بعدها ناشران یاد گرفتند چگونه کتاب سفارش و ترجمه دهند.
این مترجم پیشکسوت با اشاره به اینکه متاسفانه عدم رعایت کپی رایت باعث بلبشویی در بازار شده گفت: گاهی کتاب سنگینی را در دست میگیرم و بعد در وسط راه میبینم که مترجمان جوانتری کتاب را ترجمه میکنند. این وضع به شکل امروزی قابل دوام نیست چون موازیکاریهای بسیاری صورت میگیرد.
نجفخانی درباره کیفیت ترجمههای موجود عنوان کرد: من روزآمد اکثر کتابها را مشاهده میکنم و از ناشران مختلفی کتاب خریداری و معرفی میکنم. برای ترجمه یک اثر هم معمولا به سایت کتابخانه ملی مراجعه میکنم و چک میکنم که آیا این اثر ترجمه شده است یا خیر. گاهی وسط ترجمه میبینم که اثری را که ترجمه میکنم در سایت ثبت میشود. گاهی تا وقتی یک ناشر کپی رایت یک اثر را میخرد به دلیل فضای رقابتی متوجه میشود که ناشران دیگری همان کتاب را ترجمه و منتشر کردند.
او افزود: من مخاطبان را به فهرست شورای کودک و ارزیابیهای آنها ارجاع میدهم. اگر به این فهرست مراجعه کنیم از میزان کیفیت ترجمهها آگاه میشویم.
این مترجم به مترجمان جوان توصیه کرد که اخلاق حرفهای را در ترجمه رعایت کنند.
نجفخانی با تاکید بر اینکه رعایت کپی رایت از گیج شدن مخاطبان و بلبشوی بازار کتاب جلوگیری میکند یادآور شد: متاسفانه مشاهده میکنیم که برخی ناشران به صورت روتین آثار پرفروش را به مترجمان استخدامی خود که شبیه کارمند هستند میدهند و به سرعت این آثار بدون هیچ کیفیتی در ترجمه منتشر میشود. ناشران خوب و باوجدان معمولا کتابهای خوب را به مترجمان خوب میسپارند و مخاطبان حرفهای هم این نوع کتابها و مترجمان را میشناسند.
او تصریح کرد: برای اینکه ما در این بازار فقط مصرف کننده نباشیم این است که به اصطلاح کتابهای خارجی را ندزدیم. وقتی آنها ببینند ما حقوقشان را رعایت میکنیم آنها نیز برای ترجمه آثار تولیدی ما درخواست میدهند.
نجفخانی گفت: با وجود تحریمها برخی کشور علاقهمند برای ترجمه آثار ما هستند اما بیدقتی ناشران در عدم رعایت اخلاق حرفهای مشکلاتی را برای ما رقم زده است.
این مترجم کودک و نوجوان در بخش دیگری از سخنانش درباره آثار خود هم گفت: اگر کتابی مولفههای مورد نظرم را برای ترجمه نداشته باشد اصلا آن اثر را ترجمه نمیکنم. من کتابخانهای پر از کتابهای انگلیسی دارم که بسیاری از آنها را ترجمه نکردم. کتاب «جودی» برای من به لحاظ ترجمه بسیار جذاب بود چون نکات غیرمستقیمی درباره نحوه اداره کلاسها و ارتباط با بچهها داشت. ماتیلدا هم از جمله آثاری است که بسیار دوست داشتم چون ماتیلدا دختر کتابخوان و مودبی است اما پدرش یک بنگاهدار متقلب و دروغگو است و این دختر میخواهد بلایی سر پدرش بیاورد. این کتاب بسیار مورد استقبال قرار گرفت و جایزه کتاب سال هم گرفت. این کتاب بعد از هری پاتر درآمد که مخاطبان عادت به کتابهای سریالی داشتند، اما این کتاب کم حجم بود و مطالعهاش برای مخاطب راحت بود. یکی دیگر از آثار خواندنی من «نامههای فلیکس» بود که بسیاری من را با نام خانم فلیکس میشناسند و این کتاب هم توانست جوایزی کسب کند.
نجفخانی با اشاره به اینکه امروز والدین کتابخوان در مطالعه و معرفی آثار کودک و نوجوان فعال هستند گفت: با این وجود هنوز مادرانی هستند که ابتدا کتابها را خودشان مطالعه میکنند و بعد بچهها را تشویق به خواندن میکنند چون ممکن است برخی از هنجارها در این کتابها رعایت نشده باشد.
این مترجم در پاسخ به این سوال که افراد تاثیرگذار در مسیر ترجمه چه کسانی بودند گفت: نجف دریابندری و عبدالله کوثری از الگوهای من در ترجمه بزرگسال هستند. در حوزه کودک و نوجوان نیز بزرگانی چون ابراهیمی علموند، پروین علیپور، رضی هیرمندی و ... برایم قابل تقدیر هستند. همچنین از شهلا طهماسبی بسیار آموختم چون ایشان نثر پاکیزهای دارند اما کم کار هستند. به هر حال مترجمان بسیار خوبی در حوزههای مختلف داریم.
او در پایان گفت: افرادی که میخواهند وارد حوزه ترجمه کودک و نوجوان شوند خوب است وارد شورای کتاب کودک شوند و دورههای آشنایی با کتاب کودک را بگذارنند.
نظر شما