یازدهمین چاپ «ارسطو و فن شعر» ترجمه عبدالحسین زرینکوب منتشر شد. «فن شعر» یکی از مهمترین متون زیباییشناسی است و ارسطو در آن بر خلاف نظر افلاطون کار هنرمند را تقلید صرف از طبیعت نمیداند بلکه به بازآفرینی خلاقه باور دارد.
ترجمههای فارسی رساله پوئتیک
این کتاب شامل ترجمه زندهیاد زرین کوب از رساله Poetics ارسطوست. ترجمه پوئتیک در اصل یک عبارت «سازوکار آفرینش خلاقه» است. این رساله برای نخستین بار در ۱۹۴۷ توسط سهیل محسن افنان از یونانی به فارسی ترجمه شد. این ترجمه را اکنون انتشارات حکمت بازنشر میکند. دومین ترجمه از این رساله در دهه ۳۰ شمسی با ترجمه دکتر فتح الله مجتبایی با عنوان «هنر شاعری» توسط انتشارات اندیشه در دسترس مخاطبان قرار گرفت که هنوز هم به باور بسیاری از منتقدان بهترین ترجمه فارسی از این متن است.
زندهیاد زرین کوب در «ارسطو و فن شعر» ابتدا در پنج فصل ارسطو، منظومه فکری و آثارش را تبیین کرده و بعد ترجمه خود از رساله پوئتیک را میآورد. «زندگی و آثار ارسطو»، «اندیشه و تعلیم»، «ارسطو در شرق و غرب»، «شعر و دنیای یونان» و «رساله شعر».
ساختار «فن شعر»
«فن شعر» ۲۶ بخش کوتاه دارد. چهار بخش نخست آن به تعریف شعر اختصاص دارد و درباره رابطه میان شعر و تقلید، منشا و انواع شعر و انواع تقلید بحث میکند. بخش پنجم مقدمهای است بر سه موضوع کمدی، تراژدی و حماسه. ارسطو از بخش ششم تا بخش ۲۲ به تعریف تراژدی و سازوکارهای آن میپردازد و مباحثی را درباره اندازه و یگانگی کردار، رفتارهای ساده و پیچیده، دگرگونی و بازشناخت، اقسام باز شناخت، اجزا و قسمتهای تراژدی، ترس و شفقت در تراژدی، اندیشه و گفتار در تراژدی، اجزا گفتار، تراژدی و عقده گشایی، سیرت اشخاص داستان و اوصاف گفتار شاعرانه طرح میکند.
سه بخش آخر رساله «فن شعر» درباره حماسه است و در این سه بخش پس از بررسی ناقص و کوتاهی دربارهه شعر حماسی، به بررسی شعر حماسی هومر، به عنوان نمونه میپردازد. آخرین بخش نیز مقایسه بین تراژدی و حماسه است. ارسطو به دلایلی که در کتاب مطرح میکند، تراژدی را برتر از حماسه میداند.
جایگاه «فن شعر» در تاریخ زیبایی شناسی
به طور کلی ارسطو در فن شعر به بحث درباره زیبایی میپردازد و از این منظر، هنرهای نمایشی یعنی تراژدی و کمدی را تعریف و به بحث درباره چگونگی بیان آنها و همچنین کیفیت این هنرها میپردازد. تمام مفاهیمی که در این رساله بیان میشوند، به هنر نمایش و چگونگی اجرا در صحنه بستگی دارند، به بیان واضحتر مفاهیمی چون کاتارسیس تنها در هنر نمایش کاربردی هستند. ارسطو همچنین مقوله محاکات در هنر را هم از طریق تعاریف تراژدی و کمدی مطرح میکند. به طور کل از این رساله میتوان پی به مقوله و مفهوم زیبایی در منظومه فکری ارسطو پی برد. ارسطو در این رساله یک ویژگی مهم برای امر زیبا را در نظم و تناسب میداند.
یک نکته مهم در این رساله، انتقاد ارسطو از افلاطون است. سقراط و افلاطون و به تبع آنان ارسطو اساس هنر را mimesis میدانستند. ممسیس از ریشه mime است که به معنای ادا درآوردن و تقلید کردن است. افلاطون هنر و شعر را به دلیل همین مساله تقلید امری مذموم میدانست، چرا که به زعم او محسوسات در این دنیا خود تقلیدی از یک ایده متعالی هستند و حال هنرمند با تقلید از تقلید دو مرتبه از حقیقت دور میافتد.
به عبارتی افلاطون هنر را تقلید صرف میدانست. در مقابل اما ارسطو هنر و ساخت هنری را نتیجه خرد انسان معرفی میکرد. یعنی در نظرگاه زیبایی شناسی ارسطو، هنر به برداشت عقلانی انسان از جهان و واقعیت مرتبط است و به همین دلیل هنر از نظر او نه تقلید و رونویسی از طبیعت، بلکه بازآفرینی و بازسازی بخردانه جهان است. به همین دلیل نیز همانطور که اشاره شد نام کتاب خود را Poetics میگذارد که به معنی سازوکار آفرینش خلاقه است.
در نهایت اما «فن شعر» یا «هنر شاعری» (رساله پوئتیک) در تاریخ زیبایی شناسی و فلسفه هنر متن بسیار مهمی است. این متن در طول تاریخ تفکر در میان متفکران جایگاه ویژهای داشته است و هنوز هم متفکران حوزههای زیبایی شناسی و فلسفه هنر از آن بهره برده و به آن استناد میکنند. در تمدن اسلامی نیز توسط حکمای مشایی این متن به عنوان جزئی از منطق ارسطویی مورد توجه قرار گرفت.
زیباییشناسی ارسطویی و حکمای مسلمان
ارسطو منطقیاتش را در ۶ رساله جمع کرد و نام آن را «ارگانون» خواند. در قرن سوم پس از میلاد، فرفوریوس، فیلسوف نوافلاطونی بر ۶ رساله ارسطو مقدمه معروفی نوشت که در تمدن اسلامی و نزد حکمای مسلمان به «ایساغوجی» یا «المدخل» معروف شد. اما شارحان و مفسران دو رساله «ریطوریقا» و «پوئتیک» یا بوطیقا (فن شعر) را نیز به ارگانون اضافه کردند. نزد حکمای مسلمان برهان، جدل، سفسطه، خطابه و شعر، ذیل نامی به نام «صنایع خمسه» مشهور شد.
رساله پوئتیک را ابتدا ابوبشر متی بن یونس، از زبان سریانی به عربی ترجمه کرد و پس از او شاگردش یحیی بن عدی ترجمه تازهای از آن را ارائه داد و الکندی نیز دست به تلخیص آن زد. ابوبشرمتی از نسطوریان بغداد بود و رئیس منطقیان عصر خویش به شمار میآمد. ترجمه ابوبشر متی نکات درخشان و همچنین نقاط ضعف بسیاری داشت. او برای mimesis واژه درخشانی به نام «محاکات» را پیشنهاد کرد که هنوز هم کاربرد بسیار دارد. سیروس شمیسا در کتاب «نقد ادبی» اشاره کرده که محاکات دقیقترین و درخشانترین برگردان برای mimesis است و دقیقا منظور ارسطو را میرساند.
پس از کندی ابونصر فارابی که شاگرد ابوبشرمتی نیز بود، به شرح و تلخیص فن شعر پرداخت. فارابی تلاش داشت تا یک سازگاری میان آرای دو حکیم یعنی افلاطون و ارسطو برقرار کند، با این اوصاف اما در «فن شعر» و زیبایی شناسی مشخص نیست که کدام طرف ایستاده است. پس از فارابی نیز ابن سینا به تلخیص و شرح اقدام میکند و در ذیل کتاب شفا آن را قرار میدهد. گویا ابن سینا برای تلخیص خود یکی ترجمه یحیی بن عدی و دیگری تلخیص فارابی را در اختیار داشته است. ابنسینا نیز اساس هنر را Mimesis دانسته و از همان واژه محاکات برای آن استفاده میکند و شرح و توضیحی نیز درباره تراژدی و کمدی میدهد، اما چون سنت تئاتر و نمایش در جهان اسلام نبوده، توضیحات او چندان دقیق نیست.
پس از ابنسینا نیز معروفترین کسی که به تلخیص و شرح بوطیقا اقدام میکند، ابن رشد آندلسی است، چرا که او هم فیلسوفی مشایی بود و یکی از مهمترین شارحان ارسطو در تمدن اسلامی. در نهایت اینکه خواجه نصیرالدین طوسی هم در کتاب مشهور منطق خود یعنی «اساس الاقتباس» تلخیصی از «فن شعر» ارسطو را ارائه میدهد که نکات درخشانی را فهم نظرگاه زیباشناسانه ارسطویی دربر دارد.
متاسفانه علیرغم اهمیتی که سیر تطور و تحول رساله پوئتیک ارسطو نزد حکمای مسلمان داشته، اما ترجمه و شرح آنها امروزه کمتر در دسترس است. سیدمهدی زرقانی در کتاب «رسالههای شعری فیلسوفان مسلمان» به ترجمه و شرح و تلخیص رساله پوئتیک ارسطو نزد اندیشمندان تمدن اسلامی پرداخته است، اما این کتاب اکنون مهجور مانده و باید توسط مخاطبان بویژه دانشجویان رشته تئاتر مطالعه شود.
نظر شما