کتاب «جامه سرخ» دربرگیرنده خاطرات برگزیده شهید احمد امی از سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹، به همت واحد فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری استان سمنان و از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد.
در بخشی از کتاب آمده است:
«و سومین روز پیروزی بزرگ. ارتش انقلابی، اکنون به سرعت در حال تصاحب باقی قسمتهای ضدانقلابی است. قصر بزرگ و عظیم جلاد زمان، توسط مردم اشغال شده است و تصویر امام خمینی (ره) در بالای دروازه این قصر افسانهای نصب شده است. برخی دیگر از مقامات عالی رتبه سیاسی نیز بازداشت شدهاند. آقای بختیار که شایع شده بود مجبور به خودکشی شده، اکنون بازداشت و به کمیته تحویل شده است. بعد از نیمه شب خوابیدم. پس از آنکه نامهای برای خواهرم، خدیجه و یک کارت پستال هم برای برادرم در ایستگاه گرمسار نوشتم، همین لحظه بود که به ناگاه اشکهایم سرازیر شد، چون یک لحظه این فکر به ذهنم آمد که در جنگ با نیروهای عراقی شهید میشوم! نمیدانم کی خوابم برد! به مدرسه علوی رفتم که امام (ره) آنجا بود. داخل مدرسه بسیار شلوغ و پر سر و صدا بود. نتوانستم امام را ببینم. به همین سبب به میدان ارک برگشتم. آنجا بین نیروهای ارتشی که از رادیو و تلویزیون حمایت میکردند و مردم، درگیری سختی درگرفته بود… ساعت هفت بود که مطلع شدم رادیو و تلویزیون به دست مردم افتاده است».
شهید احمد امی در سال ۱۳۳۶ در روستای آهوانو و از شهرستان دامغان به دنیا آمد. وی زندگی بسیار پرفرازونشیبی داشته است و موفق میشود در رشته زبان انگلیسی دانشگاه تهران پذیرفته شود و در سال ۱۳۵۹ آن را به پایان برساند. بعد از دریافت مدرک کارشناسی، شهید امی راهی خدمت سربازی و با درجه ستوان دومی عازم جبهه میشود؛ شهید بزرگوار در روزهای پیش از انقلاب اسلامی ایران در تظاهرات علیه رژیم پهلوی شرکت میکرد. او با ورود به تهران و دانشگاه، نه تنها در محیط فرهنگی آن زمان حل نشد، بلکه از تمام شرایط که برایش فراهم بود نیز استفاده مطلوب کرد و فراتر از آن تلاش کرد تا شرایط مناسب را برای خودش بیافریند. شهید امی خاطرات روزانه خود را از سالهای ۵۷، ۵۸ و ۵۹ را به زبان انگلیسی نوشت؛ این خاطرات یک نوع روزشمار انقلاب اسلامی به شمار میرود و از این منظر دارای اهمیت فراوانی است.
نظر شما