خسروی: امامی «کتاب اسفند» را به یک مؤسسه فرهنگی تاثیرگذار در شیراز تبدیل کرد
پس از درگذشت غلامحسین امامی، خبرنگار ایبنا گفتوگویی کوتاه با ابوتراب خسروی درباره خدمات فرهنگی غلامحسین امامی به ادبیات و فرهنگ انجام داد. نویسنده «اسفار کاتبان» در حالی که از درگذشت امامی بهشدت متأثر و اندوهگین بود، با بیان این نکته که «امامی یکی از عناصر فرهنگی مهم شهر ما بود»، گفت: متأسفانه غلامحسین امامی از بین ما رفت و امروز همه دوستان ما سوگوار و عزادارند. انسان وقتی با مرگ انسان عزیزی مانند غلامحسین امامی مواجه میشود، مبهوت میشود و ناچار است که سکوت کند. امامی مردی بزرگ بود که از بین ما رفت.
این نویسنده پیشکسوت و خالق «ملکان عذاب»، سپس با اشاره به آثار ارزشمندی که نشر شیوا منتشر کرد، یادآور شد: همه این آثار، نشر شیوا را به یک نشر منحصربهفرد که در شهرستان دغدغه ادبیات دارد، تبدیل کرد و تاثیری فوقالعاده بر ادبیات در دهه 60 داشت.
وی «کتاب اسفند» را نیز مؤسسهای اثرگذار در ایجاد فضای مؤثر فرهنگی دانست و افزود: همت بلند امامی بود که با دست خالی، «کتاب اسفند» راهاندازی و به یک مؤسسه فرهنگی مؤثر در شیراز تبدیل شد.
کشاورز: تخصص غلامحسین امامی در کار نشر، انتخاب ادبیات نخبهگرا بود
محمد کشاورز نویسنده مطرح شیرازی هم در گفتوگویی با خبرنگار ایبنا، با اظهار تأسف از درگذشت غلامحسین امامی گفت: غلامحسین امامی و «کتاب اسفند» بخشی از خاطره فرهنگی نسل ماست؛ زمانی که ارتباط یعنی کیوسک زرد کنار خیابان و سکه دوریالی، و هیچ خبری از امکانات ارتباطی دنیای مجازی امروز نبود، کتاب اسفند در خیابان پوستچی نقطه اتصال اهل ادب بود.
نویسنده «روباه شنی» افزود: عصرها اگر به کتاب اسفند میرفتی، حتماً میشد عدهای از دوستان را دید، خوشوبش کرد و از احوالات یکدیگر باخبر شد. البته در شیراز کتابفروشیهای دیگری هم هست اما دلیل آنکه کتاب اسفند و محضر غلامحسین امامی میعادگاه اهل ادب بود، «منش فرهنگی» امامی بود. او ادبیات و اهل ادبیات را میشناخت و به واسطه ارتباط گسترده و شناخت وسیعش از اهل قلم و فرهنگ کشور، همیشه حرفی برای گفتن داشت.
نویسنده «بلبل حلبی» با اشاره به اینکه «کتاب اسفند» باب آشنایی اهالی ادبیات را باز کرد، گفت: مهمترین وجه مشخصه «کتاب اسفند» حُسن خلق و دوستی غلامحسین امامی بود که این موضوع تاثیری مهم بر فرهنگ و ادبیات شیراز داشت. از دل همین دیدارهای حضوری بود که نوشتههای ما نویسندهها و نوع پرورش داستانها نیز شکل میگرفت.
کشاورز در ادامه با اشاره به علاقه غلامحسین امامی به ادبیات نخبهگرا و پیگرفتن این نوع نگاه در نشر شیوا، گفت: هدف غلامحسین امامی از پیریزی نشر شیوا، انتشار آثار درجه یک ادبیات بود و در عرصه نشر نیز بسیار موفق و خوشنام بود.
وی با اظهار تأسف از ادامه نیافتن فعالیت نشر شیوا افزود: با این حال همچنان نشر شیوا در یاد و خاطره دوستداران ادبیات و فرهنگ باقی خواهد ماند.
«شیوا» چگونه شکل گرفت؟
نیما تقوی مدیر مؤسسه فرهنگی «پیرسوک» هم درباره روند تأسیس نشر شیوا گفت: غلامحسین امامی در سال ۱۳۶۷ خانهاش در یکی از بهترین محلههای شیراز را فروخت تا «نشر شیوا» را تأسیس کند و شیوا به عنوان نشری حرفهای با نگاه به ادبیات معاصر ایران و جهان شروع به کار کرد. برای نخستین بار بسیاری از آثاری که ما هنوز آنها را میخوانیم، در نشر شیوا زاده شدند؛ آثاری مانند «ابر شلوارپوش»، «سیانسنبو»، «خانواده پاسکوال دو آرته»، «سونات پاییزی» و چندین و چند کتاب دیگر.
تقوی با اشاره به اینکه منیرو روانیپور نخستین اثرش، «دل فولاد» را در نشر شیوا منتشر کرد، افزود: امامی برای طراحی جلدها سراغ مرتضی ممیز رفت و به جای حق چاپ، حق نشر بسیاری از کتابها را خرید و با بسیاری از نویسندگان و مترجمان مؤثر معاصر قرار بر چاپ کتاب گذاشت و حق تألیف پرداخت کرد؛ اما پس از چاپ حدود ۱۸ کتاب، نشر شیوا توقیف شد؛ درحالیکه حدود ۵۰ کتاب دیگر در دست انتشار داشت.
به گفته مدیر مؤسسه پیرسوک، اگر آن زمان نشر شیوا توقیف نشده بود، امروز ما در شیراز شاهد فعالیت یکی از بزرگترین انتشاراتیهای مؤثر در ادبیات ایران بودیم.
وی در پایان سخنانش، امامی را از شخصیتهای تاثیرگذار و حرفهای در عرصه ادبیات خواند و یادآور شد: یکی از بیاخلاقیهایی که امامی را در این سالها غمگین کرده بود، چاپ کتابهای نشر شیوا توسط ناشران دیگر بود؛ کتابهایی که حق نشرشان به مؤلف پرداخت شده بود و بیاجازه و اطلاع ناشر، توسط ناشران دیگر منتشر میشد و با وجود عذرخواهی برخی ناشران، این موضوع او را اندوهگین میکرد اما حقیقت آن است که آقای امامی حتی در سختترین روزها هم ادعای مالی نکرد.
نمونه موفق یک کتابفروش آگاه به کتاب و باسواد
وجه مشخصه غلامحسین امامی در فعالیتهای فرهنگیاش، نگاه نخبهگرایانهی او به ادبیات بود؛ چه آن زمان که نخستین کتابهای محمدرضا صفدری و نخستین ترجمههای مایاکوفسکی و پاسکول دو آته را در نشر شیوا منتشر کرد، و چه آن زمان که در کتاب اسفند، تنها کتابهای ارزشمند و مهم ادبیات، شعر، داستان، ترجمه، هنرهای تجسمی و مجلات مهم کشور را در معرض دید مخاطبان میگذاشت و علاقهای نداشت که کتابهای زرد و عامهپسند را در «اسفند» عرضه کند، با وجود آنکه این کتابها فروش زیادی داشت.
غلامحسین امامی با آن صدای گرم و لحن شمرده و عشق وافرش به کتاب، در همان بدو ورود مخاطب به کتابفروشیاش، شوقی در او برمیانگیخت که دلگرم میشد به گشتوگذار در لابهلای گنجینههای کتاب، ورقزدن و خواندن آنها. امامی در دورانی که در «کتاب اسفند» حضور داشت، نمونه یک کتابفروش آگاه به کتاب و باسواد بود، اغلب کتابها را خوانده بود و هر زمان که از پلههای کتابفروشی پایین میرسیدی، او را در حال خواندن میدیدی. رفتن امامی، همچون رفتن بلادی، شیراز را از دو نسل مهم شیفتگان کتاب محروم کرد؛ همانها که عشق و زندگیشان کتاب بود و نگاه جدی به ادبیات.
نظرات