شیوا مقانلو در گفتوگو با ایبنا مطرح کرد:
نوشتن رمان نوجوان از بزرگسال سختتر است/ جای کتابهای ژانری نوجوان در ادبیات ما خالی است
شیوا مقانلو با اشاره به تفکیک رمان نوجوان از رمان بزرگسال گفت: نباید رمان نوجوان را از رمان بزرگسال سطح پایینتر بدانیم. اتفاقا اینکه شما کتاب خوبی بنویسید و آن کتاب خوب ساده نوشته شده باشد، کار بسیار سختی است.
شیوا مقانلو در ابتدای صحبتهای خود درباره مشخص کردن مرزهای ادبیات بزرگسال و نوجوان اظهار کرد: من اصولا در هیچ هنری فرم و محتوا را از هم جدا نمیکنم؛ چراکه این دو در هم تنیده هستند. بنابراین اگر در صحبتهایم از کلمه فرم یا محتوا استفاده میکنم، این به معنی تفکیک این دو از هم نیست و فقط میخواهم صحبتهایم کمی روشنتر شود.
وی ادامه داد: نباید نویسندگان بزرگسال را از نویسندگان نوجوان جدا کرد؛ چراکه هم در دنیا و هم در ایران نویسندگانی داشتهایم که در هر دو حیطه، یعنی رمان نوجوان و رمان بزرگسال قلم زدهاند. برای مثال مرحوم عباس عبدی در زمینه داستان بزرگسال نویسندهای جدی محسوب میشد و زمانی هم که وارد حوزه نوجوان شد، اتفاقات خوبی را رقم زد و به نظرم کارهای او جزو بهترین آثاری است که برای نوجوان نوشته شده است.
این مترجم با اشاره به ویژگیهای داستان نوجوان گفت: ما در رمان یک سری عناصر فرمی و عناصر محتوایی داریم که داستان بزرگسال را از نوجوان جدا میکند. در واقع زبانهای سادهتر، جملات کوتاهتر، روشنتر و گویش روزمرهتر همه از عناصر فرمی است که در کتابهای حوزه نوجوان دیده میشود. البته نباید اشتباه کنیم و کار نوجوان را سطح پایین ببینیم. اتفاقا اینکه شما کتاب خوبی بنویسید و آن کتاب خوب ساده نوشته شده باشد، کار بسیار سختی است؛ چراکه هم باید مخاطب عام را نگه دارید و هم کار قابل قبول بنویسید.
وی افزود: حال اگر بخواهیم از نظر مضمون و ژانری کار نوجوان را تقسیمبندی کنم، باید بگویم که ما همین الان یک شاخه بسیار محبوب و پرفروش به نام ادبیات فانتزی داریم که شاید خیلی وقتها روی جلد این کتابها عبارت «فانتزی نوجوان» آمده باشد؛ اما بخش قابل توجهی از خریداران این کتابها آدمهای بزرگسال هستند و با این آثار ارتباط خیلی خوبی هم برقرار میکنند. درواقع میخواهم بگویم که مخاطبان رمانهای فانتزی از یک سنی آغاز میشود؛ اما ته ندارد. بنابراین به نظر من تنها درباره ادبیات فانتزی است که چنین اتفاقی رخ میدهد و بزرگسالان نیز از اثر لذت میبرند؛ اگر نه سایر ژانرهای نوجوان مختص خود نوجوانان است.
مقانلو در توضیح ژانرهای داستان نوجوان اظهار کرد: ما در حال حاضر زیرژانری داریم که کاراکترهای آن دخترهای نوجوان هستند و این آثار در دنیا خیلی پرطرفدار است. این کتابها قطعا برای همان سن و به نوعی دخترانه است و شاید پسرهای نوجوان هم نتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. البته ما رمانهای پسرانه هم داریم که قطعا برای همان سن است و مخاطب در همان سن باقی میماند. اینها را گفتم تا بگویم که تنها درباره ژانر فانتزی و علمی - تخیلی است که مرزها آزاد باقی میماند.
وی ادامه داد: البته ما یک سری رمانهای علمی-تخیلی داریم که اگر دانش یا علوم آن حوزه مثل نجوم یا فیزیک کوانتوم را ندانیم، نمیتوانیم کتاب را درک کنیم؛ اما در کنار این رمانها، آثار علمی-تخیلی نیز وجود دارد که از سن کودک و نوجوان شروع میشود و تا سنین بالا ادامه پیدا میکند.
این نویسنده با اشاره به کتاب «هریپارتر» و مخاطبانش گفت: در مورد «هری پارتر» و جلدهای متعدد آن، اتفاقی ویژه رخ میدهد و ما شاهد آموزش یک سری نسلها هستیم. یعنی این شکلی نبود که یک آدم بزرگسالی بیاید و جلد آخر «هریپاتر» را بگیرد و بخواند. من فکر میکنم، هریپاتر از جلد نخست خودش بچههای هر دورهای را آموزش داد و آنها هرچه بزرگتر شدند، مجبور شدند که جلد بعدی را نیز بگیرند. البته که پرفروش بودن هری پاتر دلایل متعدد دیگر نیز دارد.
وی افزود: ما در ادبیات کلاسیک انگلیسی مجموعهای داریم که قبل از هریپاتر منتشر شده و به نوعی شروع کننده «هریپاتر» است؛ اما اصلا دیده نشده و حتی اگر شما بگویید که آن رمان بر هریپاتر الویت دارد و بهتر است، شاید طرفداران این کتاب شما را بکشند! ما یک فانتزی مثل «ارباب حلقهها» نیز داریم و درست است که کودکان و نوجوانان هم این فیلم را دوست دارند و ارتباط برقرار میکند؛ اما نوع نوشتار و ادبیاتی که ارباب حلقهها دارد از نوعی نیست که یک نوجوان بتواند با آن ارتباط برقرار کند. یعنی آن جهان و لحنی که در این کتاب وجود دارد از ابتدا مخاطب بزرگسال را میطلبد.
مقانلو در توضیح وضعیت رمان نوجوان در کشورمان اظهار کرد: ما در ادبیاتمان یک جای خالی بزرگ داریم و آن ادبیات ژانری نوجوان با یک زبان ساده است تا این قشر را جذب کند. من چند سالی است که در جریان ادبیات فانتزی گمانهزن هستم و میدانم که اینها چند سالی است جوایزی دارند و امسال نیز «نوفه» را برگزار کردند. من این کتابها را دنبال میکنم و میخوانم و به نظرم کتابهای ژانری سنگینی هستند. یعنی حداقل آنهایی که نامزد شدند و من دیدم، کارهایی نیست که به صرف اینکه ژانری و گمانهزن است، به درد نوجوان بخورد.
وی افزود: البته در بین این آثار، کتاب نوجوان هم هست اما آن فضایی که عشق، آموزش و هیجان باشد در آنها ندیدم و اکثر زبان سردی دارند و دورکننده هستند و شخصیتهایی که میسازند، خیلی ماندگار نیست. با همه این تفاسیر از این نکته نباید غافل شویم که ما همچنان در ادبیاتمان ممنوعهها را داریم و این در حالی است که بحثهای عشق و عاشقی در آن سن و سال خیلی موضوع مهمی است.
نویسنده کتاب «آدمهای اشتباهی» در پاسخ به این سوال که آیا کتابهای دلنوشته و سطحی جای داستانهای نوجوان را گرفته است، گفت: این کتابهای پرفروشی که در بازار میبینید، نمونههایی نیز در غرب دارد و در واقع مخاطبان خودش را دارد؛ اما مساله این است که در جهان غرب مخاطبان از کودکی با ادبیات جدی آشنا میشوند؛ همانطور که به صورت جدی با موسیقی آشنا میشوند و در نتیجه خودشان آزادانه انتخاب میکند که چه بخوانند و خیلی تحت تاثیر نیستند.
وی در توضیح راهکارهای ویژه برای توجه به رمان نوجوان و تفکیک آن از کتابهای کودک و بزرگسال اظهار کرد: من فکر میکنم که ترجمه آثار خوب مساله مهمی است که باید به آن توجه کنیم. من نمیخواهم بگویم که نویسندگان ما بروند و گرتهبرداری کنند؛ اما میتوانند ببیند که در دنیا چه اتفاقی در حال رخ دادن است.
مقانلو در بخش پایانی صحبتهایش گفت: برای ما که در دهه 50 با خواندن و نوشتن ارتباط برقرار کردیم، بزرگترین شانس، مرحوم جعفری، انتشارات امیرکبیر و کتابهای طلایی او بود. کتابهای طلایی در قطع جیبی که خلاصه ادبیات جهان بود و اگر من «مبیدیک» را خواندم و با ادگار آلنپو آشنا شدم به واسطه آن کتابها بود. این را گفتم تا بگویم که ما در حوزه کتاب نوجوان خیلی کارها میتوانیم انجام دهیم تا نوجوانان کتابهای مخصوص خودشان را بخوانند.
نظر شما