گزارشی از جلسه نقد کتاب «خواب باران»؛
نویسندههای غیرمذهبی زودتر از نویسندههای مذهبی داستان نوشتن را یاد گرفتند
ابراهیم اکبریدیزگاه میگوید: این کار در بین نویسندههای غیرمذهبی خیلی پیشتر از این شروع شده است. یعنی آنها خیلی زودتر از نویسندههای مذهبی داستان نوشتن را یاد گرفتند، و در روایت خودشان از فرهنگ خودشان سراغ اسطورهها رفتند. نویسندههای ما معمولا خاطرات مذهبی یا غیرمذهبی خودشان را تبدیل میکردند به یک رمان وارهای و اغلب هم موفق نبودند.
ابراهیم اکبری دیزگاه نویسنده رمان «برکت» در بخش اول نقدش اشکال مختلف نقد رمان را به صورت اختصار بازشمرد. از نظر او به هفت صورت میتوان با متن برخورد کرد. اول نگاه تنقیصی که شیوه متکلمان است، نگاه دوم برداشت از ظاهر متن است که چطور شکل گرفته. سومین نگاه، نگاه تفسیری است که مخاطب (منتقد یا خواننده) متن را میخواند تا تفسیر کند و این نوع نقد، نقدی است که رواج بیشتری دارد. چهارمین نوع برخورد یا مواجهه، تحلیل متن است. اینجا منتقد گرهها و عقدههای اثر را برای خواننده باز میکند. پنجمین نوع برخورد، برای وقتگذرانی و پرکردن ساعت است. بازیگوشانه است. نوع دیگر، خواننده متن را میخواند و با کل متن کار ندارد. یک قبسی را پیدا میکند، مثل یک جرقه ای؛ و آن را از متن استخراج می کند. الآن با رواج متنهای اینستاگرامی این برخورد با متنها صورت میگیرد. فرد کتابی را میخواند و یک بخشی را به اشتراک میگذارد. اسم این نوع برخورد را برخورد تقبیسی میگذارم. سنتهای دینی و متونی که دین در آن حضور دارد این نوع برخورد را برمیتابند. همه آدمها که همه متون مقدس را نمیخوانند بنابراین دست به گزینش میزنند و از آن استفاده کنند. در مورد کتاب خانم سامانی اینطوری هم میشود برخورد کرد.
آخرین شیوهای که اکبری دیزگاه به آن اشاره کرد و آن را اصلیترین شیوه معرفی کرد برخورد تعظیمی یا گوش محورانه بود. برخوردی که فقط باید در مقابل متون باشکوه صورت گیرد. در این نگاه حق تفسیر، حق اضافه کردن حرف خودمان را نداریم و فقط باید گوش کنیم و همان را به کار بگیریم. این مخصوص متنهای خاص مثل متن قرآن است.
نویسنده رمان «شاه کشی» بعد از این مقدمه سراغ کتاب «خواب باران» رفت و گفت: نویسنده در این کتاب، یک کار خیلی خوبی کرده، و این کار در بین نویسندههای غیرمذهبی خیلی پیشتر از این شروع شده است. یعنی آنها خیلی زودتر از نویسندههای مذهبی داستان نوشتن را یاد گرفتند، و در روایت خودشان از فرهنگ خودشان سراغ اسطورهها رفتند. نویسندههای ما معمولا خاطرات مذهبی یا غیرمذهبی خودشان را تبدیل میکردند به یک رمان وارهای و اغلب هم موفق نبودند. در این کتاب خانم سامانی توجه کردهاند و از اسطوره ابراهیم استفاده کردهاند. حتی فصلهایی که انتخاب کردهاند هم از اسطوره ابراهیم است.
زهره عارفی نویسنده رمان «فرمان یازدهم» به عنوان نویسنده دوم مستقیما به نقد «خواب باران» پرداخت. او معتقد بود کتاب یک قصه دارد و افزود: دقیقا شبیه یک سریال تلویزیون که اولش مشخص است چه اتفاقی افتاده و وسط آن حدسهایی برای پایان داستان میزنیم. من میپرسم کتاب چه چیزی را به من افزود. فرقی هم نمیکند چه کتابی باشد. بعد از پایان یافتن کتاب، چه چیزهایی را از محتوا کشف میکنیم. اگر قرار به صحبت کردن و ابراز و خاطرهگویی باشد که اینها در جامعه و اطراف ما زیاد اتفاق میافتند. نوع متفاوت نگاه کردن به یک موضوع آن را خاص میکند. بعضی از عناصر در داستان مثل پیرنگ، روابط علی و معلولی و تم، درونمایه و موضوعش به صورت کامل درآمدهاند و درست هستند. شخصیتها با گفتن، نه بهصورت تصویری بلکه به صورت شنیداری ساخته میشوند. توصیفهای کتاب بیشترین قسمتهای این کتاب را تشکیل میدهد. صحنهها و توصیفهای خوبی داریم ولی گاه این سؤال پیش میآید که نویسنده یا خواننده از توصیف چه انتظاری دارد. نویسنده اگر به این واقف نباشد یکروند کلیشهای را در پیش میگیرد. نویسنده نباید همهچیز را با جار زدن به مخاطب برساند بلکه باید به درستی جاهای سفیدی را برای خواننده قرار بدهد تا خواننده به کشف برسد. نوع برخورد نویسنده و نوع تفکر متفاوت نویسنده است که آن را با امثال خودش متفاوت می کند. به جهت فرم، عناصر اولیه حضور دارند اگرچه گاهی اوقات دچار لغزشهایی هم هست.
قبل از آغاز بخش دوم صحبت های منتقدین چند تن از حضار نظرات خود را در مورد رمان «خواب باران» بیان کردند و با نویسنده و منتقدین وارد گفتوگو شدند.
در بخش دوم اکبریدیزگاه شخصیتهای رمان را کاوید: شخصیت داستان در ظلمت درونی و بیرونی غرق است و ظلمت او را به سوی نابودی میبرد. هما ایمان ندارد و شاکی و معترض است و مشیت خدا بر این است که هدایت شود. این کتاب قبسهایی دارد که میشود با قرآن پیوندش داد. زبان رمان زبان خوبی بود و زبان آغشته به شعر و توصیفات خوبی داشت.
عارفی نویسنده کتاب «روی موج 14» مساله فرم رمان و چگونگی اتفاق فرمی که داستان در آن رخداده را پیش کشید و به آن ایرادهایی وارد کرد و گفت: یکی مسئله بازپروری است که نویسنده از آن استفاده نمیکند چه به جهت جسمی و روحی، من انتظار دارم از متن که یک مقدار در مورد این موضوع اطلاعاتی بدهد. اما هیچ اطلاعاتی نمیدهد. تقسیمبندی کامل به ظلمت و نور که جامعه را با خط کش دو بخش کنیم که از یک بخش درآمده وارد بخش دوم میشود در کتاب ضربه زننده است. نکته دیگر پرداختن 30 تا 40 صفحه به کنکاش برای پیدا کردن محل دفن مادر هماست. میتواند جایگزین شود. خیلی از موارد در رمان مستقیم گویی شده مثل قضاوت کردن و قضاوت شدن. فراموششدن و حکمت خدا.
عارفی در بخش پایانی صحبتهایش به شخصیتهای داستان هما و حسام اشاره کرد و درگیری هما با خدا را از نکتههای مثبت کار دانست اما جای کار بیشتری برای ان قائل شد به نحوی که نویسنده میتوانست به جای گفتن از تصویرسازی و نشان دادن استفاده کند. شخصیت حسام هم میتوانست در رمان پررنگ شود و حسام است که میتواند تقابل بین خودش و هما را بسیار خوب شکل بدهد.
خواب باران اثر وجیهه سامانی از طرف انتشارات کتابستان معرفت در۲۰۰ صفحه با قیمت ۱۲,۵۰۰ تومان در سال 1396 راهی بازار نشر شده است.
نظر شما