پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی، در پی درگذشت آیتالله مرتضی تهرانی،ضمن انتشار برگهایی از اسناد ساواک که مرتبط با این استاد فقید اخلاق بوده، به روایت بخشی از حیات سیاسی و علمی وی پرداخت.
شيخ مرتضی تهرانی، فرزند شيخ عبدالعلی در سال 1303 در تهران به دنيا آمد. تحصيلات علوم دينی را در حوزههای علميه تهران، مشهد و قم سپری كرد و پس از فوت پدر، به تهران بازگشته، در مسجد بزازها به اقامه نماز جماعت و ارشاد مردم پرداخت.
وی در مسجد فوق ـ كه در بازار تهران قرار داشت ـ با مبارزان مذهبي در تماس بود و نمايندگي حضرت امام در امر وجوهات را برعهده داشت و بهخاطر آن بارها به نجف اشرف سفر و با امام خمینی ديدار میكرد. وی در سال 1355 از طرف ساواک، ممنوعالخروج شد. در سالهای پايانی رژيم پهلوی، از روحانيون فعال در نهضت اسلامی بود و امضايش در ذيل اغلب بيانيههای روحانيت مبارز موجود است. آیتالله مرتضی تهرانی بعد از پيروزی انقلاب اسلامی نیز جبهه علمی را ترک نگفت و به تدريس علوم دينی و برگزاری جلسات اخلاقی مشغول شد.
چاپ رساله امام خمینی (ره) با هزینه شخصی
بعد از رحلت آیتالله حکیم، صحبت از مرجعیت امام خمینی شد که یکی از مسائل مربوط به آن چاپ رساله بود. در این میان عدهای از افراد نزدیک به امام، با اصرار از ایشان درخواست کردند تا رسالهای منتشر کرده و در اختیار مقلدان خود قرار دهند.
آیتالله مسعودی خمینی در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده، درباره تأمین هزینههای اولین چاپ رساله امام خمینی میگوید: «افرادی مانند حاج شيخ نهاوندی و نیز حاج شیخ عبدالعظيم محلی و شهید سعیدی که اصرار داشتند که حضرت امام رساله داشته باشد، در میان خود جلسهای تشکیل دادند و به این نتیجه رسیدند که حتی اگر حاجآقا روحالله اجازه چاپ رسالهشان را صادر نکند، ما خودمان باید این کار را انجام دهیم. قضیه را با ایشان در میان نهادند و گفتند که آقا! بالاخره شما چه بخواهید، چه نخواهید، عدهای از مسلمانان از شما تقلید میکنند. این عده طبعا نیاز به رساله عملیه دارند. شما فقط تقبل بفرمایید که این رساله را از نظر غلط نداشتن کنترل کنید. ایشان این امر را پذیرفتند و قرار شد که اگر کسی توضیحالمسائلی را با فتاوی ایشان تلفيق کرد، حضرت امام، حاصل کار را ببینند و در صورت تأیید، مهرشان را زیر آن بزنند. در نهایت عدهای از فضلا دور هم نشستند و این مهم را انجام دادند.»
آیتالله مسعودی خمینی ادامه میدهد: «خوشبختانه بعد از اینکه حاصل فعالیت آن جمع فاضل، به رؤیت حضرت امام رسید، مورد پذیرش ایشان واقع و ممهور به مهر مبارکشان گردید. لکن خود ایشان در خصوص هزینه چاپ این رساله وجهی نپرداختند و گفتند هرکس مایل است این رساله به دست مردم برسد، باید هزینهاش را هم بپردازد. حتی از توزیع مجانی رساله که گاه به نیت افزودن به تعداد مقلدین مرسوم بود، پرهیز کردند.»
به گفته آیتالله مسعودی خمینی، یکی از افرادی که در تامین هزینه چاپ رساله امام خمینی نقش داشت، آیتالله مرتضی تهرانی بود. وی در این رابطه میگوید: « بخشی از هزینه چاپ رساله ایشان را یکی از تجار و ناشرین تهران به نام آقای مصدقی پرداخت و بخشی را هم حاج آقا مجتبی و حاج آقا مرتضی تهرانی به گردن گرفتند. خیال میکنم حدود ۵۴۰۰ تومان به نرخ آن روز، هزینه برداشت.»
چاپ و نشر آثار امام خمینی (ره)
آیتالله مسعودی خمینی در بخش دیگری از خاطرات خود درباره چاپ آثار امام خمینی توسط آیتالله مجتبی تهرانی و آیتالله مرتضی تهرانی میگوید: «حاج آقا مجتبی تهرانی و آقا مرتضی تهرانی که از شاگردان خوب امام بودند اصرار زیادی کردند که امام مکاسب محرمهشان را به چاپ برسانند. حتی ابراز تمایل کردند که به خرج خودشان آن را به چاپ برسانند امام پذیرفتند و آن را در اختیار آنها قرار دادند.»
همراهی با مبارزان انقلابی در مسجد بزازها
در سالهای مبارزه با رژیم پهلوی ، حاجآقا مرتضی تهرانی در کسوت امام جماعت یکی از مهمترین مساجد بازار تهران نقش بسزایی در حمایت از برنامههای مبارزان داشت. مرحوم آیتالله طاهری خرمآبادی با اشاره به این موضوع، درباره روند مبارزات بعد از تبعید امام خمینی میگوید: «ماه رمضان هم که نخستین فرصت تبلیغی بعد از تبعید امام بود کمکم از راه میرسید و روحانیون انقلابی و علاقمندان امام خود را آماده میکردند تا از این ماه کمال استفاده را برای روشن نمودن اذهان مردم ببرند... قرار شد من و آقای ربانی املشی به تهران برویم و ماه رمضان را همانجا بمانیم. شب اول ماه رمضان را به منزل شهید باهنر رفتیم. دوستان دیگری هم در منزل شهید باهنر حضور داشتند و بنا داشتیم در مورد منابر و سخنرانیهای دوستان در ماه رمضان تبادل نظر کنیم... بنا بر این شد که نقطه ثقل و مرکز این حرکتها بازار باشد. مسجد جامع و مسجد بزازها که مقابل مسجد جامع قرار دارد و آقای حاج آقا مرتضی تهرانی که از شاگردان و علاقمندان به امام است، در آنجا نماز میخواند... قرار شده بود بنده در مسجد بزازها منبر بروم. از طرف خود حاجآقا مرتضی هم دعوت شده بودم...»
نمایندگی امام خمینی در اخذ وجوهات شرعی
آیتالله حاجآقا مرتضی تهرانی در آن سالهای خفقان و مبارزه با رژیم پهلوی، در ردیف دیگر شاگردان و یاران برجسته امام، نمایندگی ایشان در امر وجوهات شرعی را به عهده داشت. چنانچه طبق اسناد ساواک امام خمینی در دی ماه 1353 در نامهای به دامادشان نمایندگان خود را چنین معرفی میکنند: «اگرچه تازه کاغذ نوشتهام لکن چون از شماها و دیگران اخیراً مکتوبی نمیرسد و شایع است که مکاتیب ممنوع است. لهذا از طرف دیگر نوشتم شاید برسد. شما اگر میخواهید، کاغذ به آدرسهای زیر بنویسید؛ و نیز به وسیله آقای قرهی یا شخص دیگر به اشخاصی که در تهران هستند و میخواهند وجه برسانند بگویید که مکتوب از طریق سابق نمیرسد؛ به این آدرسها بنویسند: 1- آقای غروی 2- آقای حقشناس 3- حاج سید محمدحسین لنگرودی 4- حاج آقا مرتضی تهرانی 5- حاج آقا مجتبی تهرانی 6- آقای روحانی پسر مرحوم حاج سید احمد قمی اخوی مرحوم حاج میرزا محمود؛ ظاهراً مسجدش در خیابان گرگان است 7- حاج سید محمد علی لواسانی 8- حاج شیخ احمد مجتهدی، و همین طور دیگران.
لکن باید به طور خصوصی باشد و به آنها سفارش شود که فاش نشود. آقای قرهی هم به همین نحو مکاتبه کنند... البته هر دفعه به یکی از وسایل، کاغذ خودتان را در پاکتی بگذارید و آن پاکت را جوف پاکت دیگر، و به اسم یکی از این اشخاص بفرستید؛ شاید ان شاء الله برسد.»
همچنین طبق اسناد ساواک، فعالیتهای نمایندگان امام خمینی تحت کنترل قرار گرفته بود که در بین آنها نام حاج آقا مرتضی تهرانی نیز به چشم می خورد. در یکی از این اسناد که به گزارش نمایندگی ساواک در لبنان از نمایندگان امام خمینی اختصاص دارد آمده است: « ... از جمله عناصری که نمایندگی مذکور به فعالیتهای آنان اشاره کرده است سید محمدرضا غروی و مرتضی تهرانی فرزند شیخ عبدالکریم[عبدالعلی] میباشند. خواهشمند است دستور فرمائید سریعا ضمن شناسایی کامل نامبردگان بالا و روشن نمودن فعالیت و اقدام آنان در زمینه جمعآوری وجوه شرعی و ارسال آن برای [امام] خمینی کلیه عناصری را که در منطقه استحفاظی آن ساواک سمت نمایندگی [امام] خمینی را برای جمعآوری وجوه شرعی دارند شناسایی نموده و فعالیتهای آنها را در زمینههای مختلف خصوصاً جمعآوری وجوه شرعی به دقت روشن و بر حسب درجه فعالیت و میزان وجوهی که جمعآوری میکنند به ترتیب طبقهبندی نموده و نتیجه را به این اداره کل اعلام نمایند.»
این همراهی تا سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت و حاجآقا مرتضی تهرانی، همپای بقیه مبارزان به پشتیبانی از نهضت اسلامی مبادرت ورزید. بطوری که در اعلامیهای که جمعی از علمای تهران در اردیبهشت 57 مبنی بر محکومیت حمله مزدوران رژیم پهلوی به منازل مراجع تقلید قم منتشر کردند، نام آقا مرتضی تهرانی در کنار نام مبارزانی همچون استاد مرتضی مطهری، آیتالله موسویاردبیلی، آیتالله انواری، آیتالله مهدویکنی، آیتالله شاهآبادی و ... به چشم میخورد.
در بخشی از این نامه آمده است: «مصائب وارده بر حوزه مقدسه قم و کشتار جمعی از طلاب و مردم مسلمان در حرم اهل بیت علیهمالسلام و هجوم مأمورین به منازل مراجع عظام تقلید و ضرب و جرح و قتل طلاب و سایر مردم مسلمان در داخل منازل که عملی حسابشده از طرف رژیم حاکم بود، موجب تنفر بیش از پیش جامعه روحانیت و عموم مسلمانان گردید...»
آیتالله مرتضی تهرانی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به تدريس علوم دينی و برگزاری جلسات اخلاقی مشغول شد و از این مسیر نیز بسیاری از جوانان را از فضائل علمی و اخلاقی بهرهمند ساخت.
نظر شما