فروزانی اظهار کرد: عهد دولت سامانیان مهمترین دوره حماسهسرایی در ایران است و توجه به داستانهای کهن ملی از افتخارات دولت سامانیان است.
این استاد دانشگاه شیراز درخصوص شخصیت فردوسی اظهارکرد: فردوسی دهقانی ایرانی نژاد بود که در دهههای اولیه قرن چهارم هجری در توس به دنیا آمد. او ادامه دهنده راه دقیقی توسی در به نظم در آوردن شاهنامه ابومنصوری بود.
فروزانی گفت: تنها سامانیان بودند که با احیای زبان فارسی و میراث فرهنگی ایران موفق به حفظ هویت ملی ایرانیان شدند و نقش فردوسی در این جریان بسزاست.
عبدالرسول خیراندیش استاد تاریخ دانشگاه شیراز نیز گفت: شاهنامه در اصل خدای نامه بوده و خدای در لغت پهلوی به معنی شاه یا پادشاه است. این کتابها که از روزگاران بسیار قدیم نوشته میشد در حقیقت وقایعنویسی شاهان و دربار بوده است که این سنت نوشتن وقایع در هر دورهای وجود داشته است و فردوسی و سایر شاعران با مراجعه به این شاهنامهها کتابهایی تالیف کردهاند.
خیراندیش افزود: در ایران و در قرن ۴ و ۵ هجری با یک تحولی در زبان و ادب فارسی مواجه میشویم که ماندگار شده است و آن این است که ایرانیان با ورود اسلام کلمه خدا را برای برگردان کلمه الله به کار بردند، اما در خراسان و در لفظ دری کلمه شاه برای برگردان خدای نامه از پهلوی به زبان فارسی مورد استفاده قرار گرفت و خدای نامه به شاهنامه تبدیل شد.
این استاد دانشگاه شیراز گفت: شاهکار بزرگ فردوسی در این است که شاهنامه را از کتابی صرفا در ذکر وقایع خاندان شاهی و دربار فراتر برده و متون حماسی را وارد شاهنامه کرده که این متون به پهلوان نامه معروف است. فردوسی این دانایی و مهارت و هنر را دارا بوده که یک سیر پیوسته و مستمر از تاریخ ایران را با داستانهای عاشقانه شورانگیز مثل زال و رودابه، بیژن و منیژه و یا صحنههای بزم و رزم که رسا و گویا و گیرا برای همه زمانها بوده؛ پیوند داده است.
محمود رضایی دشت ارژنه، عضو هیئت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه شیراز نیز در خصوص جایگاه شاهنامه در گستره ادب جهان سخنانی ایراد کرد.
وی با تاکید بر اینکه یکی از ارکان بنیادین هر حماسهای پهلوانهای آن بوده است، به بررسی شباهتهای موجود بین پهلوانها و داستانهای شاهنامه با بزرگترین حماسههای جهان مثل ایلیاد و ادیسه و انه اید و رامایانا و مهابهاراتا پرداخت.
این استاد دانشگاه شیراز ادامه داد: سایر حماسههای ذکر شده سیر تاریخی حادثهها را پیش گرفتهاند و فراز و فرود داستانها را به نمایش گذاشتهاند؛ اما فردوسی گاه به گاه در میان حوادث و داستانها، آرمانشهر مورد نظر خود را نیز بیان میکند.
احمد فضلی نژاد رئیس بخش تاریخ دانشگاه شیراز آخرین سخنرانی بود که در این همایش به بررسی شاهنامه با عنوان فردوسی و نام ایران پرداخت.
فضلی نژاد ضمن بررسی نام ایران در دوره های مختلف تاریخی بیان کرد: اهمیت نام ایران نه فقط به خاطر جنبه تاریخی آن بوده بلکه به علت پیوستگی آن با هویت و منش ایرانیان بوده است.
فضلی نژاد گفت: در زمان فردوسی شرایط سیاسی و اجتماعی ایران دچار تحولات زیادی میشود که این عامل در نگارش شاهنامه تاثیر زیادی داشته است.
این استاد دانشگاه افزود: حدود ۱۷۰۰ بار در شاهنامه از ایران و ایرانیان یاد شده است و نخستین باری که نام ایران در شاهنامه ذکر میشود، مربوط به رویدادهای دوره ضحاک است. جامعه آرمانی فردوسی جامعهای ترکیب یافته از دین توحیدی اسلام، آیین کشور داری ساسانیان و فرمانروایی ایرانیان بر جهان بود.
فضلینژاد به بررسی نام ایران در متون ادبی و تاریخی پس از فردوسی به ویژه در دوره مغول مانند جامع التواریخ و ظفرنامه پرداخت و در خصوص اهمیت کتاب ظفرنامه حمدالله مستوفی بیان کرد: حمدالله مستوفی نخستین پژوهنده شاهنامه پس از فردوسی و مصحح دقیق شاهنامه است.
فضلینژاد همچنین گفت: اهمیت شاهنامه فردوسی نه فقط آن حماسه عظیمی است که خلق کرده بلکه در آن است که شاهنامه دفتر هویت ایرانیان و یادآور تمدن سازی پیشینیان خردمند آنها است.
گفتنی است همزمان با برگزاری همایش بزرگداشت فردوسی در دانشگاه شیراز؛ برنامه مرشد خوانی توسط هئیت ورزش زورخانهای و پهلوانی فارس اجرا شد.
نظر شما