آخرِ زمان(پایان جهان غرب) نوشته «میشل مفهزولی» با ترجمه مرتضی کُتُبی از مجموعه کتابهای فلسفه و علوم اجتماعی از سوی نشر ثالث منتشر شد.
افکار عمومی یا افکار عمومینما، قبایل پسامدرن، پیش به سوی جنگ داخلی سه بخش اصلی کتاب را تشکیل میدهد.
کُتُبی در پیشگفتار کتاب مینویسد: «این کتاب جزوهای کوچک اما گامی بزرگ در افشاگریِ نظامِ فریبکاریِ دنیای غرب به رغم پرتوافشانیهای و نوجوییهای درخشان تاریخی آن به حساب میآید. همین توان بالای فرهنگ فلسفی و جامعهشناختی میشل مفهزولی از یک سو و اکنونیِ نگاه او به دنیای در حال تحول و زایش امروز، از دیگر سو، مرا به آن داشت جرئت کنم تن به ژرفای متلاطم این کتابچه زنم، بیآنکه بدانم آیا از پس برگردان این کار برمیآیم یا نه؛ چنانکه گاه نومید میشدم از اینکه آیا میتوان مفاهیمی چنین فرهنگی را فهمید و فهماند؛ تشویق و همدلی پسرم و یاری و همراهی دوست جوانم حسین میرزایی، دکتر در انسانشناسی و استادیار دانشگاه علامه طباطبایی، که برای کمک به فهم کتاب 131 یادداشت به کتاب افزود، در انجام کار بیتأثیر نبود. هم از اینان سپاسگزارم و هم از خواننده فرهیخته به خاطر دقت وافر او به واژگان فاخر در اثری نادر.»
در ادامه میخوانیم: «نشانههای افول امپراتوری غرب، این خطه از جهان، هر روز بیشتر هویدا میشوند. دوران سیصدساله اوجگیری و موجسواریِ سلطهمحورانه سیاسی، اقتصادی، فناوری، نظامی، علمی و فرهنگی تمدن غربی از حدت و شدت سرعت میافتد. انسانها، نظریهها، جنبشها، ملتها و کشورهایی در برابر اینگونه تمدنی قدعلم میکنند و زنگ خطر بیش از پیش هماهنگی را در مقام مقابله با تهدیدات زیستی، آلودگیهای ارتباطی، خسارات انسانی، نابودیهای ارزشی به یاریِ سرمایههای مَکِشی، دانشها و رسانههای سفارشی، مؤسسات و سازمانهای فرمایشی و منازعات و جنگهای فرسایشی به صدا در میآوردند. این زنگ خطر از دو سو به گوش غرب میرسد: از بیرون و از درون.»
کُتُبی میگوید: «این کتاب نمونه فرخنده و فرهیخته فریادی است که از درون و از گلوی خود غرب بیرون میآید: «آخر زمان» و به عبارت دقیقتر «آخر زمانِ غرب» ...
میگویم فرخنده زیرا حافظ ما گفته است:
ذکرش به خیر ساقی فرخنده فال من
کز در مدام با قدح و ساغر آمدی
برخاست بوی گل ز در آشتی درآی
ای نو بهار ما رخ فرخنده فال تو
جزوه آخر زمان بشارتی است که باید به فال نیک گرفت. وقتی از چاپ درآمد، جامعه فرانسه، این مهد جامعهشناسی را لرزاند و باعث شد آن دسته از جامعهشناسان که در خدمت استعمار و استثمار کهن میهن خود قلم میزنند تیغ از نیام برکشند، زیرا همانگونه که نویسنده خود مینگارد: «از آنجا که آدمهایی این نهادها دیگر از رشد امر جامعهگری هیچ نمیفهمند، بدون شک نمیخواهند بپذیرند صدای نخبگان دربیابد. در این صورت بروند خود را پشت دو انگشت بالارفته خود پنهان کنند؛ انگشتانی که با ژست قاطعیت و برتریت بالا گرفته شده است. آنها با رفتاری کوتوله مآبانه، با ریشهای جمهوریِ سومیِ خود یا همانطور که در جای دیگر نوشتهام با تهریشهای سه روزه خود استادان دروغی و لاتهای حقیقیاند.»
«چرا استادان دروغین؟ برای این که با سو،استفاده از موقعیت خود، قدرت مشروعِ گفتن، انتشار دادن، عمل کردن، سازمان دادن را به دست آوردهاند. آنها به چپاندن و عملی ساختن افکار دنیای در حال احتضار ادامه میدهند و چشمان خود را به روی خورشید دنیایی که طلوع میکند بستهاند. و این به خاطر آن است که بهطور ناخودآگاه اما مؤثر «چرخه نخبگان» را که ویلفردو پارِتو جنبه گریزناپذیری آن را نشان داده است، دوپایی ترمز میکنند.»
«و چرا لاتهای حقیقی؟ زیرا با این کار خود، به طریقی تا حدی غیرمسئولانه، خودِ آن به انفجارها، بداخلاقیهای شهری مختلف و اشکال گوناگون خشونت که حیات جامعههای ما را به خطر میاندازند، دامن میزنند.»
کتبی در جای دیگری مینویسد: «منِ مترجم، نویسنده را از این رو فرهیخته خواندم زیرا دانش کمنظیر او در مورد فرهنگ اروپایی از وی جامعهشناسی ساخته است، که بینش فلسفی و اجتماعی ممتازی دارد. او در درون این فرهنگِ رهاشده از یکسو و مهار شده از دیگر سو خُرخُر دانشگاه را تخریب آفرینشگری قلمداد میکند و واژگان رایج را تهی از معنای حقیقیشان میبیند. از این رو دنیای ساختِ دستِ صاحبان قدرت و ثروتِ زمان حاضر را آخر زمان غرب میداند و آغاز دوران زایش «همبودی» و همزیستیِ کیفی و نه کمیِ انسانها، فرهنگها و ملتها میپندارد. او میگوید: «آخرِ یک دنیا آخر همه دنیا نیست». او روشنفکران واقعی را به جستجوی ریشهها در تواریخ، در ادیان، در تمدنها و در فرهنگها فرا میخواند تا سرخوردگی از دنیا به سرشاری و سرریزی و سرخوشی در آن بدل شود و هیجانات و تخیلات و رؤیاها و امیدها و خلاصه فرهنگها جان تازه یابند، تا خاک ارزش خود را بازیابد و «زمین روی زمین قرار بگیرد.»
آخرِ زمان(پایان جهان غرب) در 80 صفحه، شمارگان 1100 نسخه و قیمت 11500 تومان از سوی نشر ثالث منتشر شد.
نظر شما