آثار آرتور سی.کلارک نویسنده انگلیسی داستانهای علمی- تخیلی در کنار چهرههایی مانند آیزاک آسیموف در یک قرن اخیر همیشه در راس پرفروشترینها قرار داشته است. او را میتوان شاه آرتور داستانهای تخیلی به ویژه فضایی دانست. گاردین به بهانه صدمین سالگرد تولد این نویسنده مطلبی در بزرگداشت او نوشته که شما را به خواندنش دعوت میکنیم.
کلارک در هفدهم دسامبر سال 1917 میلادی در شهر ساحلی سامرست انگلستان متولد شد.او از کودکی به نوشتن داستانهای تخیلی درباره نجوم علاقه نشان میداد. به گفته دوستانش، وی همیشه در كتابفروشى محل پرسه مى زد و كتابهاى علمى-تخیلى مانند «جنگ دنیاها» اثر اچ جى ولز را ورق مىزد و آنقدر كتاب را مىخواند تا پاره شود.
این نویسنده در 19 مارس 2008 میلادی چشم از جهان فروبست و طرفداران داستانهای علمی-تخیلی را غرق در غم کرد.کلارک اگر زنده میبود، امسال صدسالگیاش را جشن میگرفت. روزنامه گاردین به همین مناسبت مطلبی نوشته و از این نویسنده تقدیر کرده است.
رمان علمی-تخیلی مشهور «۲۰۰۱: اودیسه فضایی» کلارک، فیلمی با کارگردانی استنلی کوبریک را متولد کرد که جایزه اسکار را نصیب این کارگردان مشهور آمریکایی کرد. كلارک چهار سال بعد نامزد دریافت جایزه اسكار به صورت مشترک با كوبریك برای این فیلم شد.
او همچنین آخرین عضو بازمانده از گروهی بود که «بزرگان سهگانه علمی-تخیلی» نامیده میشد. دو عضو دیگر این مجموعه رابرت هاینلاین و آیزاک آسیموف بودند.
به نوشته گاردین کتابهای «نُه میلیارد نامِ خدا» (سال 1953)، «پایان کودکی» (سال 1953) و «اودیسه» (سال 1968) کلارک همیشه در راس نامزدهای بهترین داستان کوتاه در قرن بیستم محسوب میشوند. مخاطب با این کتابها به دنیای ماورا زمین سفر کرده و تخیل را در ذهن همه گسترش میدهد.شاید کلارک میدانست که برخی از این اتفاقات در آینده رخ نخواهد دارد اما با نوشتن این داستانها میخواست نوعی امید برای نسلهای آینده ایجاد کند.
یکی از خصوصیات اصلی داستانهای کلارک، حفظ قالب روایت کودکانه است. او هرچند دنیای بزرگترها را در سفرهای فضایی روایت میکرد اما همیشه این دنیا از نگاه کودکان تعریف میشد. بسیاری از داستانهای کوتاهش قالب بامزه دنیای کودکی را حفظ میکنند.
در سالهای آخر عمر فرسایش سالیان و عواقب ابتلا به سندروم پست پولیو در سال 1988 كلارک را به صندلى چرخدار محکوم کرده بود، اما او را از نوشتن بازنمیایستاد. او در سالیان آخر عمرش در نظر داشت به جای نوشتن یک اثر جدید، دنباله داستانهای موفق فضایی خود را بنویسد. کلارک به طور کلی نوشتن داستانهای دنبالهدار را همیشه دوست داشت و این را در نوشتن چهار داستان از اودیسه در دهه 1980 میلادی ثابت کرد. حتی بسیاری از طرفدارانش نیز میگفتند که با انتشار چهارمین اثر از اودیسه به نام «اودیسه آخر» (سال 1997)، خیال کلارک از این داستان راحت شده بود.
كلارک تعدادی كتاب غیر تخیلی نیز نوشته كه در آنها به شرح جزئیات فنی و استنباط های اجتماعی پرتاب موشك و پروازهای فضایی پرداخته است. در بین این كتابها، «كاوش در فضا» ( 1951 ) و «پیمان فضا» از بقیه چشمگیرتر هستند. به دلیل تلاشهای كلارک در این زمینه، اتحادیه بینالمللی ستارهشناسی، مدار زمین ثابت را «مدار كلارک» نامیده است. او در کتابش با عنوان «دنیای بیسیم» در سال 1945 یک سری نظریاتی درباره ارتباطات بین سیارهای ارائه کرد که هرچند در حال حاضر نیز یک تخیل محسوب میشود، ولی بسیاری از ارتباطات بیسیم در دنیای امروز دیگر تخیل نیست.
هیچ کدام از اینها زیاد اهمیتی ندارد که کلارک یک دانشمند فضایی است یا یک خیالپرداز داستانهای فضایی، چیزی که اهمیت دارد تاثیر کلارک روی ژانر علمی تخیلی در داستاننویسی است. او سالها داستانهای علمی-تخیلی نوشت اما مهمتر از آثارش، تاثیر و الهامی است که نویسندگان جوان علاقمند به این ژانر از کارهای کلارک گرفتند.
ایجاد پلی بین علم و هنر، بزرگترین دستاورد آرتور سی کلارک است که شاید بتوان او را حداقل در انگلستان، شاه آرتور خطاب کرد. کتابهای کلارک از تخیل علمی تا کشفیات دانشمندان فضایی، از علم و فن تا سرگرمی و بازی وسعت دارد و تاثیری عمیقی بر زندگی نسلهای مختلف گذاشته است.
نظر شما