شنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۶ - ۱۸:۳۳
99درصد مردم ایران از کتابخانه‌های عمومی استفاده نمی‌کنند

نعمت‌اله فاضلی معتقد است: وقتی هویت کتابخانه‌های عمومی، غیرعمومی شده و نگاه طبقاتی پیدا کرده، گروه‌های زیادی از نظام اجتماعی از استفاده و بهره‌مندی از کتابخانه حذف شده‌اند و سهمی از کتابخانه ندارند». پس «کتابخانه برای همه، تنها یک شعار است

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) در نخستین روز از هفته‌ی کتاب، مرکز اسناد و کتابخانه ملی استان فارس نشستی علمی با عنوان «مخاطب‌شناسی، حلقه گمشده کتابخانه‌های عمومی» برگزار کرد.
در این نشست نعمت‌اله فاضلی جامعه‌شناس به بررسی دلایل ساختاری عدم استفاده مردم ایران از کتابخانه‌های عمومی پرداخت و عنوان کرد کتابخانه‌های عمومی در ایران «ناهمگانی» هستند و به‌صورت ساختاری عامه‌ی مردم را از بهره‌مندی از کتابخانه‌ها حذف کرده‌اند.
در این مراسم کوروش کمالی سروستانی نیز با اشاره به برگزاری هفته کتاب در ایران از سال 1372 تاکنون گفت: هرسال هفته کتاب بهانه‌ای برای جمع‌شدن دور هم و از کتاب گفتن و از همان گریه و همان آه و همان انتظارات گفتن بوده است. مدیر مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس می‌گوید کتابخانه‌های عمومی باید فضایی تعاملی باشند، نه فضای مخزن و ثبت کتاب و سند. «در فضای کتابخانه‌های تعاملی، تحقیق و فرهنگ باید آموزش داده شود».
 
کتابخانه‌های عمومی ما نه خانه‌اند و نه عمومی
نعمت‌اله فاضلی در ابتدای سخنان خود با تأکید بر اینکه کتابخانه عمومی نهاد پرورش انسان‌هاست که هدفش گفت‌وگو، تعامل و پیوند است، از بحران کتابخانه‌های عمومی در ایران در سده اخیر می‌گوید. «دو مفهوم خانه و عمومی، مهم‌ترین مفاهیم کتابخانه‌های عمومی است، اما کتابخانه‌های عمومی ما نه خانه‌اند و نه عمومی».
به باور این استاد جامعه‌شناسی، کتابخانه عمومی قرار بوده بخشی از فرآیند معاصرشدن باشد که پیوندی نزدیک با فرآیندهای شهری‌شدن داشته باشد.
«در این معنا، کتابخانه عمومی پاره‌ای از شهر و بخشی از تلاش جمعی انسان معاصر برای برساختن شهروند است. کتابخانه عمومی قرار بوده به تعبیر تاریخی‌اش دانشگاه محرومان و عامه مردم باشد تا پرسش‌گری، و نگاه آگاهانه، سنجیده و فرهیخته به زندگی را به  عامه مردم عرضه کند. کتابخانه عمومی قرار نبود که خصوصی و متعلق به طبقه یا قشری خاص (مثلاً طبقه متوسط شهری ایدئولوژیک) باشد». حال آنکه «کتابخانه‌های عمومی در ایران نه مفهوم خانه و نه مفهوم عمومی را دارد». در این معنا «کتابخانه عمومی فضایی گفتمانی است که در آن مولفه‌های کالبدی، فیزیکی، معمارانه، تکنولوژیک، تاریخی را به علاوه‌ی انسان با هم ترکیب می‌شوند و از تعامل این مجموعه عناصر فضایی شکل می‌گیرد که در آن گفت‌وگو، دانایی، اندیشیدن، بحث‌کردن، فهمیدن، فهمانیدن، دیدن، شنیدن، خواندن و نوشتن شکل می‌گیرد. کتابخانه، فضایی است که در آن انسان محور یک اجتماع گفتمانی است.»


 
کتابخانه‌های عمومی، «ناهمگانی» هستند
به باور فاضلی، کتابخانه فضای گفتمانی است که غایت آن بهره‌مندی «عامه‌ی مردم بدون و سلسله‌مراتب و احساس تشخص و برتری» از این فضاست، به‌نحوی که همه‌ی مردم آنجا را به عنوان «خانه شناختی/ عاطفی» خود ببینند و به آن دسترسی پیدا کنند. اما مسأله‌ی کانونی کتابخانه‌های عمومی در ایران معاصر و برخی کشورهای جهان چیست؟ نعمت‌اله فاضلی می‌گوید امروز کتابخانه‌های عمومی، «ناهمگانی» هستند. «کتابخانه عمومی تنها برای طبقه متوسط شهری ایدئولوژیک تعریف شده است، نه برای هر شهروندی». به باور این استاد مطالعات فرهنگی، مهم‌ترین مسأله‌ی کتابخانه‌های عمومی در ایران، همین معناست. «در تجربه تاریخی 100ساله کتابخانه‌های عمومی در ایران، فهم تاریخی و ذهنیت جمعی این‌گونه برساخته شد که کتابخانه‌های عمومی محل آمدوشد بی‌سوادان و کم‌سوادان، حاشیه‌نشین‌های شهری و طبقات فرودست جامعه نیست. در این معنا 22 میلیون نفر کم‌سواد و بی‌سواد کشور راهی به کتابخانه‌های عمومی ندارند و 16 میلیون نفر از حاشیه‌نشین‌ها سهمی از کتابخانه‌های عمومی ندارند».
 
کتابخانه برای همه، تنها یک شعار است
نعمت‌اله فاضلی معتقد است نوع برخورد و روان‌شناسی کتابدار، تعداد کتاب و کتابدار، کیفیت خدمات‌رسانی و... در این فرایند اثری ندارد و ساختار نهاد کتابخانه‌های عمومی است که حاشیه‌نشین‌ها و افراد کم‌سواد و بی‌سواد را از بهره‌مندی از کتابخانه‌ عمومی حذف می‌کند. «وقتی هویت کتابخانه‌های عمومی، غیرعمومی شده و نگاه طبقاتی پیدا کرده، گروه‌های زیادی از نظام اجتماعی از استفاده و بهره‌مندی از کتابخانه حذف شده‌اند و سهمی از کتابخانه ندارند». پس «کتابخانه برای همه، تنها یک شعار است».
 
مسأله کتابخانه‌های عمومی، مسأله خط‌مشی و افق معنایی تاریخی است
این جامعه‌شناس در ادامه با اشاره به اینکه «کتابخانه عمومی قرار بوده یک نهاد خدماتی باشد»، می‌گوید: خدمات در کتابخانه‌های عمومی باید از مقتضیات وجودی عامه‌ی مردم بازتعریف شده باشد و مربوط به چرخه‌ی زندگی و دانایی، توانایی‌ها، آگاهی‌ها و تعاملات برای زندگی روزمره باشد. «نه تنها محتوا، بلکه فرم خدمات هم باید متناسب با عموم مردم باشد. در کتابخانه‌های عمومی جهان، 25 نوع خدمات برای مردم وجود دارد، درحالی‌که در کتابخانه‌های ایران تنها یک‌نوع از این خدمات (متن مکتوب) وجود دارد».

فاضلی در توضیح برخی از این خدمات که در کتابخانه‌های عمومی ایران وجود ندارد، به برخی از آنها اشاره می‌کند: انواع آموزش‌ها، انواع باهم‌بودن‌های جمعی، انواع گفت‌وگوها، انواع کالاهای گفتاری، نوشتاری، شنیداری و دیداری، انواع آئین‌ها و... . پس «مسأله کتابخانه‌های عمومی ما این نیست که کتابدارهای ما باید خندان و خوشرو باشند، مسأله خط‌مشی و افق معنایی تاریخی کتابخانه‌های عمومی است که ناهمگانی شده است».
 
از مردم گله نکنید
اما چرا این‌گونه است و چرا کتابخانه‌های عمومی در ایران، ناهمگانی و برای غیرعموم هستند؟ نعمت‌اله فاضلی با انتقاد از گلایه‌های سطحی و بی‌منطقی همچون عدم علاقه مردم به مطالعه و فهم پایین مردم نسبت به اهمیت مطالعه، می‌گوید: وقتی نهاد کتابخانه طبقات بزرگ اجتماعی را از بهره‌مندی از کتابخانه حذف کرده و کتابخانه‌های عمومی ما به مردم خدمات ارائه نمی‌دهند، نمی‌توان از مردم گلایه کرد و با پیش‌کشیدن سرانه سطح مطالعه آنها را تحقیر کرد.
 
تحلیل‌های روان‌کاوانه سطحی و بی‌ارزش است
نعمت‌اله فاضلی در ادامه با انتقاد از تجزیه‌ و تحلیل‌های روان‌شناختی در فضای امروز جامعه می‌گوید: تحلیل‌هایی که فرد (و نه جامعه و فرهنگ) را مبنای تحلیل قرار می‌دهد، از بنیان اشتباه است. «تحلیل‌هایی که آدم‌ها را به‌عنوان یک بیمار می‌بیند، اما تنها کاری که انجام می‌دهد معاینه آنهاست، بدون آنکه نهادها، سیاست‌ها، رویه‌ها، سیستم و ساختار را ببیند، بدون آنکه تاریخ را بفهمد و بدون آنکه از جامعه حرف بزند».
 فاضلی در ادامه با انتقاد از افرادی که معتقدند به‌سبب رشد تکنولوژی، مردم ایران از کتابخانه‌های عمومی استفاده نمی‌کنند، می‌گوید: مگر تکنولوژی تنها به ایران وارد شده است؟ او سپس از کشور فنلاند مثال می‌آورد که میانگین ملی «مراجعه حضوری» مردم این کشور به کتابخانه‌های عمومی، «یک‌بار در ماه»، و میانگین مراجعه غیرحضوری نیز «یک‌بار در هفته» است. این استاد مطالعات فرهنگی معتقد است دلیل این حجم از استقبال از کتابخانه‌های عمومی در کشورهایی مانند فنلاند، فرانسه، کانادا و...، به‌خاطر «سیاست‌ها و بازتعریف نهاد کتابخانه‌های عمومی» در این کشورهاست. «خوشبختانه در این کشورها روان‌شناسان میدان‌دار نیستند تا حرف‌های بی‌ارزش را به ملت خود تحمیل کنند». ازهمین‌رو فاضلی می‌گوید باید به‌جای «تجزیه‌وتحلیل‌های بی‌ارزش و سطحی روان‌شناسانه و تربیتیِ فردگرایانه»، نهاد کتابخانه‌های عمومی باید از منظر ساختاری به مخاطب‌شناسی بپردازد و دولت و حاکمیت نیز باید در سیاست‌گذاری نهاد کتابخانه‌ها (نه به‌معنای تصدی‌گری) مداخله کند. «سیاست دولت باید عنایتی باشد، نه حمایتی».
 
99درصد مردم ایران از کتابخانه‌های عمومی استفاده نمی‌کنند
نعمت‌اله فاضلی در ادامه به آمارهای نهاد کتابخانه‌ها اشاره می‌کند: «تنها 3درصد مردم ایران عضو کتابخانه‌های عمومی هستند و تنها یک‌درصد مردم اعضای فعال کتابخانه‌ها هستند». به یک معنا، 99درصد مردم ایران از کتابخانه‌های عمومی استفاده نمی‌کنند.

فاضلی در ادامه با اشاره به کتاب رولان بارت (کتابخانه‌های عمومی و عدالت اجتماعی) می‌گوید: کتابخانه‌های عمومی نه‌تنها عمومی نیست، بلکه درمسیر گسترش نابرابری و بی‌عدالتی سوق پیدا کرده است. پس کتابخانه‌های عمومی «به بازاندیشی انتقادی درباره مفهوم مخاطب و کاربر نیاز دارد. کتابخانه عمومی باید رابطه خود با جامعه، فرهنگ، تاریخ و عامه مردم را بازاندیشی کند».
 
سه رویکرد در بازاندیشی انتقادی کتابخانه‌های عمومی
 فاضلی با بیان اینکه در بازاندیشی انتقادی کتابخانه‌های عمومی سه رویکرد وجود دارد توضیح داد: رویکرد یکم: تغییر رویکرد روان‌شناسانه و موعظه‌گر نسبت به فضا و سیمای کتابخانه و کتابدار و تحلیل‌های روان‌شناختی نسبت به افراد. «مسأله ما آن کسانی نیست که به کتابخانه مراجعه می‌کنند، مساله ما آن 99درصدی است که از کتابخانه استفاده نمی‌کنند». رویکرد دوم: رویکرد تاریخی، ساختاری، جامعه‌شناختی و بر مبنای انسان‌شناختی. «این رویکرد تلاش دارد که بگوید کتابخانه باید برمبنای ارزش‌های مشترک فرهنگی و تاریخی استوار شود، کتابخانه باید با ناخودآگاه ذهن جمعی، میراث فرهنگی و ارزش‌های قومی و ملی همسو شود». به باور فاضلی این نگاه نیز باید تغییر کند، چون دستاوردی نداشته است و امروز 99درصد مردم از کتابخانه‌های عمومی استفاده نمی‌کنند. رویکرد سوم: رویکرد بازاندیشانه. این رویکرد می‌گوید ابتدا پیش‌فرض‌های‌مان نسبت به روبا بی‌عدالتی در کتابخانه‌های عمومی را بشناسیم و به چالش بکشیم. «لازم نیست درباره خوب‌بودن کتاب بحث کنیم، سیاست‌هایی که کتابخانه‌ عمومی را از مردم گرفته، کنار بگذارید». به باور فاضلی در رویکرد بازاندیشی انتقادی، «کتابخانه‌های عمومی باید انسان را به جای عمران بگذارد. کتابخانه عمومی یک فضای انسانی و گفتمانی است، نه یک ساختمان. آن‌چه که کتابخانه عمومی را برمی‌سازد، میزان تعامل، گفت‌وگو و پیوندهایی است که کتابخانه با آدم‌های حاشیه‌ای برقرار می‌کند، نه تعداد کمّی ساختمان کتابخانه».
 
پرسش‌هایی از منظر بازاندیشی انتقادی
فاضلی در پایان می‌گوید: «بازاندیشی انتقادی نهاد کتابخانه‌های عمومی به این معناست که سوال کنیم که کتاب چه‌اندازه به گسترش بی‌عدالتی و نابرابری کمک کرده است، چه اندازه به برقراری عدالت؟ کتابخانه‌های عمومی چه‌اندازه فضاهای نابرابر شهری بازتولید کرده‌اند، و چه‌قدر فضای برابر تولید کرده‌اند؟ کتابخانه‌های عمومی تا چه‌اندازه بی‌سوادان، کم‌سوادان، محرومان و حاشیه‌نشین‌ها را از میدان خارج کرده، یا چقدر به میدان آورده است؟ در تجربه تاریخی 100ساله‌مان، کتابخانه‌های عمومی چه معنایی برساخته است؟ چرا مردم کتابخانه‌های عمومی را طرد و نفرین کرده‌اند؟»
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها