به گزارش
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از لیتهاب، بیشک نویسندگی به اندازه کار در معدن سخت نیست، اما زندگی اغلب نویسندگان چندان پویا نیست و بیشتر وقت خود را پشت میز و در حال نوشتن سپری میکنند. بسیاری از نویسندگان در طول تاریخ به دلیل نوشتن زیاد دچار مشکل و بیماری شدهاند.
جوروج اورول، نویسنده آثار معروفی چون «قلعه حیوانات» و «1984» از کودکی دارای مشکلاتی سلامتی بود، اما ساعات کاری مداوم او برای نوشتن کتاب «درود بر کاتولونیا» و نگارش و ویرایش رمان «1984» سلامتی او را بیشتر از پیش به خطر انداخت.
جان راس، در کتاب «وضعیت پزشکی نویسندگان بزرگ» نقلقولی از یکی از مقالههای اورول میآورد که نوشته: «نوشتن، کار وحشتناک و کشمکشی خستهکننده است و شباهت زیادی به تحمل بیماری سخت دارد.» او در طول نگارش این دو اثر هر روز حالش وخیم تر میشد. راس مینویسد: «او خون بالا میآورد، تب داشت و شبها در خواب عرق میکرد. 12 کیلو از وزن خود را از دست داده بود و دو ماه آخر نگارش کتاب را نیز در بستر بود.» در نهایت بیماری سل در او شدت گرفت و در نهایت او را به کام مرگ کشاند.
اونوره دو بالزاک، نویسنده و نمایشنامهنویس معروف فرانسوی به قهوه اعتیاد داشت زیرا سبب میشد بیدار بماند و داستانهایش را بنویسد. علاوه بر این، بالزاک معتقد بود قهوه موجب فوران خلاقیت ادبی وی میشود. خوردن قهوه سرد و با شکم خالی در نهایت سلامتی او را به خطر انداخت. خود بالزاک مقالهای تحت عنوان «لذات و دردهای قهوه» نیز نوشت و اعلام کرد روش خود را برای نوشتن داستان به همه پیشنهاد نمیکند و یک بار به دوست لاغراندامش چنین پیشنهادی کرد و اصلا پایان خوشی برایش رقم نخورد. البته خوردن بیش از حد قهوه برای خالق «کمدی انسانی» نیز پایان خوشی نداشت و او بر اثر مسمویت کافئینی در سن 51 سالگی از دنیا رفت.
فرانتس کافکا دیگر نویسندهای است که به دلیل کار نویسندگی دچار آسیب شد. البته اگر او را خوب بشناسید و آثارش را خوانده باشید از این موضوع شگفتزده نخواهید شد. زادی اسمیت، نویسنده انگلیسی درباره او در نیویورکتایمز نوشت: «کافکا 12 ساعت از روز را بیرون از خانه کار میکرد و وقت زیادی برای نوشتن نداشت. ساعت 11 شب شروع به نوشتن میکرد و بسته به توانش در آن شب تا سه و حتی گاهی شش صبح کار میکرد و فقط یک تا دو ساعت وقت استراحت داشت. وظایف روزانهاش او را تا آستانه فروپاشی برد.»
این شرایط شاید نقش مهمی در ایجاد بیماری سل در نویسنده کتاب «مسخ» و «محاکمه» ایفا کرد، بنابراین اصلاً دروغ نیست اگر بگوییم کارش او را کُشت. کمی بعد گلویش دچار مشکل شد و خوردن غذا برای او سخت و تا حدی غیرممکن شده بود. او در روزهای آخر عمرش داستان کوتاه «هنرمند گرسنه» را نوشت و به نظر میرسد خود وی به دلیل عدم توانایی جسمی برای غذا خوردن و بر اثر گرسنگی جان خود را از دست داده است.
نظر شما