آخرین جلسه از درس گفتارهایی درباره خواجوی کرمانی با موضوعات رباعیات خواجو و جریان رباعی سرایی در قرن هشتم در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
وی افزود: «دورۀ دوم، دو سدۀ پُرتلاطم را در تاریخ رباعی فارسی در بر میگیرد: قرن ششم و هفتم هجری؛ که این دوره، از بهترین دورههای رباعی فارسی است و هم خیام و عطار و مولانا و اوحد کرمانی و باباافضل کاشانی در آن پدید آمدند؛ و هم سنایی و معزی و انوری و مهستی گنجوی و کمال اسماعیل اصفهانی.»
این رباعیپژوه ادامه داد: «دورۀ سوم رباعی، شاعران قرن هشتم و نهم و اوایل قرن دهم را در بر میگیرد که در این دوره، رباعی از تلاطم افتاد و تمرکز اصلی شاعران این دوران بر قالب غزل و بعد از آن مثنوی بود و رباعیات خواجوی کرمانی هم در این دوران به عرصه آمده است.»
میرافضلی با بیان اینکه در قرن هشتم نسبت به دو قرن پیش از آن، آثار ماندگار بسیار کمتری در عرصه رباعیسرایی خلق شده، گفت: «خواجوی کرمانی همانند چند تن دیگر از شاعران این قرن، به گفتن رباعی اهتمام ویژهای داشت و از او 318 رباعی در دفتر شعر صنایعالکمال و 117 رباعی در دفتر بدایعالجمال باقی مانده و مجموعاً 435 رباعی دارد که رقم چشمگیری است.»
پژوهشگر کتاب «شاعران قدیم کرمان» با اشاره به اینکه از حیث کثرت رباعی و اشتغال ذهنی به این قالب شعری، خواجو جزو سرآمدان دوران خود است، افزود: «خواجوی کرمانی در میان شاعران همعصرش، از لحاظ حجم رباعی در ردیف سوم بعد از ابنیمین و علاءالدولۀ سمنانی قرار دارد؛ اصولاً خواجو شاعر پُرگویی است و در 64سالی که عمر کرد، شعرهای زیادی (در حدود 27هزار بیت) از خود بهجای گذاشت و میشود گفت ذهنش دایماً درگیر شعر بود.»
شاعر کتاب «آهستهخوانی» ادامه داد: «خواجو در همۀ موضوعاتی که شاعران پیش از او دربارۀ آن رباعی گفتهاند، رباعی دارد؛ از قبیل: عشق و عرفان و اخلاق و حکمت و ستایش و نکوهش و موضوعات تاریخی و شخصی و اِخوانیات؛ و همۀ شیوهها و شگردهای گفتن رباعی را نیز آزموده است.»
میرافضلی ضمن آوردن نمونههایی از این شیوهها و شگردها گفت: «خواجو در رباعیاتش اغلب به بازیهای زبانی علاقه دارد؛ چه در شکل جناس و چه به شکل ایهام تناسب؛ تا آنجا که میشود گفت ایهام تناسب، شگرد مرکزی بسیاری از رباعیات اوست.»
وی افزود: «خواجو به صنعت سؤال و جواب نیز علاقۀ زیادی داشته است و 18 رباعی با این شگرد گفته است و البته به گمان من این رباعیات، برای شاعر بیشتر جنبۀ تفنن و تفریح داشته است، تا آنکه روایتگر یک دغدغۀ جدی عاشقانه باشد.»
این پژوهشگر ادبیات فارسی با اشاره به شیوۀ «ارسال مثل» گفت: «آوردن مصراع مثلی یا مثلگونه در رباعی، مخصوصاً در مصراع آخر رباعی، یکی از شگردهای رایج در این قالب است و اصولاً ساختار رباعی به گونهای است که با برجستگی مصراع چهارم به شکل یک جملۀ قصار و یک عبارتی که ضربۀ نهایی را به ذهن مخاطب وارد کند، زمینه را برای ارسال مثل در رباعی بهخوبی فراهم کرده است؛ و خواجو، بیش از همگنان خود به ارسال مثل در رباعی توجه داشته و حدود ده رباعی مثلی دارد.»
میرافضلی در بخش پایانی سخنانش، «خیامانههای خواجو» را درخشانترین بخش کارنامۀ رباعیسرایی او برشمرد و افزود: «من حدود 30 رباعی از دیوان خواجو استخراج کردهام که در فضای رباعیات منسوب به خیام سروده شده است و به مکتب خیام تعلق دارد.»
پژوهشگر کتاب «رباعیات خیام در منابع کهن» ادامه داد: «گرایش شاعران قرن هشتم به مضامین خیامانه، در همۀ قالبهای شعری درخور توجه است و در رباعیات آنها هم قابل پیگیری است؛ حافظ، یکی از پیروان اصیل این مکتب است، اما این تفکر را بیشتر در غزلهایش بازتاب داده؛ در رباعیات سلمان ساوجی، خواجوی کرمانی، ابنیمین، ناصر بخارایی، عبید زاکانی و عماد فقیه کرمانی، مضمون اغتنام وقت، بادهپرستی و شادخواری، شکوه از فلک و ناگواری مرگ دیده میشود؛ و البته یکی از مفاهیم اصلی شعر خیامی، یعنی شک و حیرت فلسفی، بهکلی در رباعی قرن هشتم هجری غایب است.»
وی افزود: «جالب اینجاست که از این گروهِ شاعران قرن هشتم، فقط خواجوی کرمانی است که رباعیاتش به کاروان رباعیات منسوب به خیام نپیوسته و از مابقی، یک یا چند رباعی، به تصرف مجموعههای خیام در آمده است.»
میرافضلی همچنین گفت: «هرچند رباعیات خواجو هم باید مورد بحث و گفتوگو و پژوهش بیشتر قرار گیرد و جای سخن بسیار دارد، اما اعتبار اصلی او در تاریخ شعر فارسی، به غزلهای او و بعد هم مثنویهای اوست؛ بهویژه نقش پررنگی که این شاعر بزرگ ایران و کرمان در تحول غزل فارسی داشته است.»
گفتنی است؛ «سیدعلی میرافضلی» شاعر، پژوهشگر و رباعیپژوه برجستۀ کشور که صاحب تالیفات و کتابهای پرشماری در حوزۀ شعر و پژوهش ادبی است، مدیر روابط عمومی مس منطقۀ کرمان است که فعالیتهای فرهنگی، هنری و ادبی متعددی نیز با حضور وی در این منطقه پایهریزی و برگزار شده است.
نظر شما