هدف کتاب «دیپلماسی دیجیتال: نظریه و عمل» تئوریزه کردن ماهیت دیپلماسی دیجیتال، ارزیابی رابطه آن با اشکال سنتی دیپلماسی و نیز بررسی شرایطی است که در آن دیپلماسی دیجیتال به سیاست خارجی آگاهی میدهد و آن را تنظیم و یا محدود میکند.
مارکوس هلمز اولین بخش کتاب را درباره «ابتکار سیاسی» با فصلی در مورد دیپلماسی دیجیتال بهعنوان یک رویه بینالمللی آغاز کرده است. او تصور معمول را از دیپلماسی دیجیتال بهعنوان یک شکل صرفا مقرون به صرفه از دیپلماسی عمومی به چالش کشیده و به جای آن این بحث را مطرح میکند که یک رویکرد مفیدتر شامل بررسی نقش وسیعتر دیپلماسی دیجیتال در مدیریت تغییر بینالمللی میشود. هلمز براساس تئوری عمل، دو نوع از تغییر در سیستم بینالمللی را ترسیم میکند ـ تحولات برونزای از بالا به پایین ساختاری و تغییرات درونزای از پایین به بالای تدریجی و استدلال میکند که دیپلماسی در نهایت راهی برای دولتهاست که از طریق آن بهطوری موثر بر این دو نوع تغییر نظارت کنند و به آن پاسخ دهند و این یعنی تغییر را مدیریت کنند.
یافتههای علوم اعصاب و روانشناسی معتقدند که دولتها این روند را بهطور متفاوتی مدیریت میکنند، چون هر یک از انواع تغییر، مستلزم پاسخ متفاوتی است. تحولات برونزا به ساختن روابط و فهم نیات نیاز دارند که این مورد اقداماتی هستند که بیشترین تاثیر را در اداره تعاملات شخصی رو در رو دارند و تغییرات درونزا نیازمند توان تجزیه و تحلیل حجم بزرگی از دادههاست تا روندهای تغییر معین شوند، کاری که به موثرترین شکل توسط تکنولوژی دیجیتال انجام میشود. دیپلماسی دیجیتال مجموعه دوم از فعالیتها را نمایندگی میکند ـ جمعآوری و تحلیل دادهها از مردم بیگانه که از گوش دادن به گفتمانها روی زمین حاصل شده است. در نهایت این مطالعات به سمت ایجاد نوعی نظریه دیپلماتیک پیشگویانه رهنمون میشود،که در آن منابع مختلف تغییر، انواع مختلفی از پاسخهای دیپلماتیک را پیشگویی میکنند.
دیپلماسی دیجیتال بهعنوان یک پیشرفت جدید، به شیوههای متفاوت البته مشابهی توسط پژوهشگران و متخصصان، تفسیر، تعریف و فهمیده شده است. به همین دلیل او در نوشته خود به دنبال این است که نویدها و محدودیتهای سیاسی دیپلماسی دیجیتال را با توضیح تبارشناسی مفهومی آن، توصیف اینکه چه مطالعاتی تاکنون درباره دیپلماسی دیجیتال انجام شده و نمایش اینکه چگونه عرف توسط عاملان آن ارائه شده و ارتقا یافته است، بررسی کند. او با بررسی وعدههای سیاسی و واقعیت دیپلماسی دیجیتال، استدلال میکند که دیپلماسی دیجیتال روندی گذرا در عرف دیپلماتیک نیست.
دیپلماسی دیجیتال با توجه به تسلط انقلابهای اخیر تکنولوژیک و دیجیتال شدن فزاینده زندگی روزمره ما، آمده است که بماند او نتیجه میگیرد که موجب بعدی از استراتژیها و سیاستهای دیجیتال دیپلماتیک ممکن است در جهتی غیر از آنچه امروزه (توسط انگلو امریکاییها) جریان دارد. تکامل یابد. در حالی که ترویج کنندگان دیپلماتیک دیپلماسی دیجیتال ممکن است بهعنوان رویکردی موقتی آن را به کار برده باشند، مشارکتکنندگان «تدریجیتر» بازی، وقت بیشتری برای ایجاد یک استراتژی نسبتاً دیجیتال کامل از ارتباطات و گنجاندن استفادههای دنیوی بیشتر از رویکردهای دیجیتالشان اختصاص میدهند.
الکسیس ویکوسکی، براساس تجربهاش بهعنوان تحلیلگر و مشاور در دفتر مطبوعات و دیپلماسی عمومی در نمایندگی امریکای سازمان ملل، موضوعی را از این زاویه بررسی میکند که دیپلماسی دیجیتال میتواند امنیت ملی را مورد مصالحه قرار دهد.
کورنلیو بیولا و لو جیانگ در فصل خود بر ویژگیهایی تمرکز کردهاند که رسانههای اجتماعی را قادر میکنند نقشی دگرگونکننده در دست دیپلماتها بازی کنند. به شکل مشخصتر، آنها این مسئله را بررسی میکنند که چگونه رسانههای اجتماعی به پیشبرد اهداف سیاست خارجی از طریق سه منظر کلیدی تعامل عمومی دیپلماتیک یعنی تعیین دستور کار، افزایش حضور و ایجاد مکامله، کمک میکنند. تحلیل تجربی استراتژیهایی که از سوی هیئت نمایندگی اتحادیه اروپا و نیز سفارتهای ژاپن و ایالات متحده در پکن در وب سایت اجتماعی ویبو (Weibo) پیگیری شده، نشان میدهد که دیپلماتهای اتحادیه اروپا، ایالات متحده و ژاپن به شکل خلاقانهای از رسانههای اجتماعی برای کاهش بدگمانی مقامهای چینی استفاده کردهاند و در این مسیر یک کانال ارتباطی مستقیم، خصوصاً از لحاظ تعیین دستور کار و افزایش حضور، با مردم چین ایجاد کردهآند.
ایلان منور و ایلاد سگو، با تکیه بر نظریههای مدیریت تأثیر، چارچوببندی و برندسازی ملی، بهدنبال تعریف مفاهیم تکرار شوندهای هستند که تصویر از خود دیپلماتیک ایالات متحده را میسازند. سلفی، ترسیم امروزی از تصویر خود، را در شبکههای اجتماعی میسازند. اما هنگامی که خود، یک فرد نیست بلکه یک کشور است، چه اتفاقی میافتد؟ امروزه دلوتها و مقامهای رسمی در کشورهای مختلف به گرمی از شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک و توئیتر به عنوان بخشی از تجربه روزمره خود استقبال میکنند.
این کتاب، در بخش دوم توجه خود را به مساله تطبیق سازمانی وزارتهای امور خارجه با تکنولوژیهای دیجیتال معطوف کرده است. آماندا کلارک، این سوال را مطرح میکند که آیا دیپلماسی دیجیتال تنها ارائه دهنده دیجیتال شدن شبکهسازی، فعالیتهای جمعآوری اطلاعات و تاثیرگذاری که مدتها به عنوان وظیفه وزارت خارجه تعریف شدهاند، است یا نشانهای از ظهور مدل بازتر، شبکهایتر و گروهیتر از دیپلماسی بینالمللی؟ این فصل را با تمرکز بر اداریه امور خارجی، تجارت و توسعه کانادا و وزارت خارجه بریتانیا و با تکیه بر مفاهیم برگرفته از ادبایت تغییر سیاست تلاش میکند به این پرسش پاسخ دهد.
براساس نتیجهگیری آماندا کلارک، استوارت ماری به بررسی شکاف فزایندهای میپردازد که میان دفاتر وزارت خارجه پیشرفته و عملیاتهای دیپلماسی دیجیتال در حال ظهور وجود دارد.
اگرچه دیپلماسی دیجیتال در ابتدا از منظر وزارتهای امور خارجه مورد بحث قرار گرفت، اما ما بررسی این مسئله را که چگونه تکنولوژیهای دیجیتال کار نهادهای بینالمللی ار تحت تاثیر قرار میدهند، مهم دانستیم و یک فصل را به آن اختصاص دادیم. کارن ال. کوری، مشاور رئیس مجمع کشورهای عضو دیوان کیفری بینالمللی، به این بحث میپردازد که دیوان کیفری بینالمللی به نیروی مهمی در دیپلماسی بینالمللی تبدیل شده است.
جان پلینگ، براساس تجربه خود به عنوان رئیس ارتباطات سفارت سوئد در لندن، پیشرفت حاصل شده در سالهای اخیر توسط وزارت امور خارجه به سوئد در حوزه دیپلماسی دیجیتال را بررسی میکند. این فصل به ابتکاراتی مانند «ابتکار سوئدی برای دیپلماسی دیجیتال و دیپلو ـ هک» از نگاه تجربی میپردازد و تاثیرات آن را بر نقش آنها در تطیق سازمانی بررسی میکند.
در فصل نهایی، جی.پی. سینگ توصیف میکند که چگونه معانی جدید در دیپلماسی در فضای تعاملی شدید ارتباطات ایجاد شده و دیپلماتها و اندیشمندان میتوانند از چه روشهایی برای این معانی استفاده کنند؟ سینگ به این بحث میپردازد که این پویایی میتواند به شکل مفهومی در مفهوم فراقدرت ارایه شود که درباره تحولات در هویتهای جمعی بازیگران و منافعشان در فضای تعاملات بینالمللی صحبت میکند.
کتاب «دیپلماسی دیجیتال: نظریه و عمل» نوشته کورنلیو بیولا و مارکوس هلمز به ترجمه رعنا کاظمی مهرآبادی با شمارگان 500 نسخه در 428 صفحه به بهای 39 هزار تومان توسط بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
نظر شما