دو کتاب «درباره نظام دانش» نوشته ابراهیم توفیق و «هویت معرفت علمی علوم اجتماعی در ایران» نوشته محمدتقی ایمان از سوی انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی به چاپ رسیده است.
کتاب «درباره نظام دانش»
حلقه اتصال همه متنهای پیشارو تامل در دو پرسش است: 1. چرا نظام دانش تاریخی ـ اجتماعی ما نمیتواند ایران اکنون را در «فردیت تاریخ» به مسئله تبدیل کند، و 2. شرایط امکان برونرفت از این وضعیت چیست. ادعای من این است که نظام تولید دانش اجتماعی-تاریخی ما لحظه حال را بر اساس دریافتی خاص از مفهوم گذار، که در گفتمان «جامعه گذار میان سنت و تجدد» تبلور خاص مییابد، به گونهای ترسیم و مفهومپردازی میکند که نه تنها تبارشناسی تاریخی و انتقادی آن، بلکه هر گونه تلاش در جهت فهم، تحلیل و تبیین آن ناممکن میگردد. یا به بیان دیگر، این نظام، تفکر تفکر مفهومی درباره لحظه حال را از طریق به تعلیق در آوردن آن، ممتنع میسازد. از این رو، تبارشناسی لحظه حال مجزا از تبارشناسی نظام تولید دانش اجتماعی-تاریخی نیست، این دو شرایط امکان یکدیگر هستند.
در میان منتقدین توافقی عام بر سر این وجود دارد که علوم اجتماعی ما کپی ناقصی است از «اصلی»که جهانی و جهانشمول فهمیده میشود، «اصلی» که همچون آئینهای «آینده» گریزناپذیر را به تصویر میکشد، و ما در مقایسه خود با آن به تشخیص آسیبشناسانه «نواقص» خود میرسیم.
ما «هنوز» در وضعیت تاسیس و حتی پیشاتاسیس قرار داریم. دخالتگری و تعیین تکلیفهای حوزه سیاست برای حوزه علم، بوروکراتیسم حاکم بر آکادمی، عدم شکلگیری اجتماعات و پارادایمهای علمی، فقدان مکاتب فکری و برنامههای پژوهشی، در جازدن در معرفتشناسی دوران سنت و چیرگی رئالیسم خام و ... همگی نشانههای این عدم تاسیس هستند.
به این ترتیب در اینجا نیز ما با همان گفتمان گذار و مکانیسم تعلیق روبهرو هستیم، علوم اجتماعی خود را همانگونه میخواند که جامعه مورد بررسیاش را گویا در مورد هر دو چیزی بیش از این نمیتوان گفت که در حال گذارند.
کتاب «درباره نظام دانش» نوشته ابراهیم توفیق با شمارگان 700 نسخه در 244 صفحه به بهای 12 هزار تومان از سوی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی منتشر شده است.
هویت معرفت علمی علوم اجتماعی در ایران
شرایط علمی موجود در کشور حاکی از آن است که تا زمانی که خطمشیگذران علمی کشور و مجموعه حاکمیتی که دغدغه استقلالخواهی و قدرتمندی کشور را در ابعاد اجتماعی ـ اقتصادی دارند، ضمن خروج از تصمیمسازی صرفاً خلاقانه، در فرایند تعاملی فعال و عقلانی با مراکز علمی اندیشمندان و کارشناسان قرار نگیرند و اقدام به تنظیم چشماندازهای راهبردی و برنامهریزی نوین و قابل اجرا نکنند، خبری از تولید دانش کارا و اثربخش نخواهد بود.
کشور نیازمند مدل تحول عقلانی در عرصه دانش علمی است که به رفع بیگانگی و آنارشی علمی کمک کند. لازم است به دور از فضاسازی سیاسی و رسانهای، تجربه کشور را در حوزه توانمندیهای نظامی در عرصه دانش علمی به معنای عام اجرایی کرد. با صرف اظهار نگرانی و ناراحتی از شرایط موجود و حتی نصیحت و پیشنهاد از هر مرجعی در توانمندسازی علمی کشور و استفاده از استعدادهای فکری و امکانات داخل کشور (به لحاظ قرار داشتن در فرایند تصمیمسازی خلاقانه)، توسعه درونزای معرفت علمی را شاهد نخواهیم بود.
مجموعه نوشتارهای پیشرو در این کتاب، ناشی از دغدغههای تولید دانش علمی در کشور است. اساس نگرانی نگارنده متمرکز بر روششناسی علم بهعنوان بستر و زمینه تولید دانش علمی است که هویت فلسفی و پارادایمیک دارد. متاسفانه دانش علمی در کشور دچار سه گسست است: فلسفه از پارادایم علم، پارادایم علم از نظریه علم و در نهایت روششناسی از روش. مقالهها و اظهارنظرهای پیشرو تلاش میکند دغدغههای معرفتی در کشور را در این سه گسست گوشزد کند. برآیند این سه گسست در ابهامهای پارادایمیک، نظری و تجربی مقالههای نظری و حاصل از تحقیقات تجربی کشور قابل دریافت است. این مقالهها حکایت از مشکلات ساختاری دانش علمی در کشور دارد که هشداری به جامعه نخبگان و اندیشمندان کشور است.
کتاب «هویت معرفت علمی علوم اجتماعی در ایران» نوشته محمدتقی ایمان با شمارگان 700 نسخه در 486 صفحه به بهای 24 هزار به چاپ رسیده است.
نظر شما