در نشست فرهنیگ سفارت شیلی در نمایشگاه کتاب درباره پابلو نرودا عنوان شد:ایرانیان نرودا و دیدگاهش به زندگی را دوست دارند. به همین خاطر آثارش به زبان فارسی ترجمه شده است.
این برنامه اولین مراسم فرهنگی سفارت شیلی از زمان بازگشاییاش در ایران است
مراسم با خوانش قصیدهای از نرودا توسط فرناندو برگوینو کاردار سفارت شیلی آغاز شد. او درباره این شاعر نوگرا گفت: سرود نرودا سرود زندگی است. او دنیا را با دیدی باز میدید. به مظلومان شفقت و به انسان علاقه و توجه نشان میداد.
او از جمله دوستان بزرگ نرودا در ادبیات و هنر به فردریکو گارسیا لورکا، آراگون و پلالوار از فرانسه و دیگو ریورا نقاش مکزیکی اشاره کرد و خاطرنشان کرد: ایرانیان نرودا و دیدگاهش به زندگی را دوست دارند. به همین خاطر آثارش به زبان فارسی ترجمه شده است.
برگوینو از این برنامه بهعنوان اولین مراسم فرهنگی سفارت شیلی از زمان بازگشاییاش از ژانویه 2016 در ایران یاد کرد و اضافه کرد: در پایان جلسه برای حضار عزیز قهوه و چای سیلان سرو میشود که خود نرودا وقتی کتاب «اقامت در روی زمین» را مینوشت مینوشید. همچنین تعدادی کتب اشعار نرودا به زبان اسپانیایی به قید قرعه به حاضران اهدا خواهد شد.
هنوز نتوانستیم جهان روایی نرودا را در ترجمه منعکس کنیم
جیران مقدم در ابتدای سخنان خود شعری از مجموعه «بلندیهای ماچو پیچو» با ترجمه خودش را خواند و گفت: همه ما نرودا را میشناسیم. او شاعری مورد علاقه و تجلیل شده در ایران است. عشق، نبرد و ایجاد دموکراسی بنمایههای اصلی شعر نرودا هستند.
این مترجم یادآور شد: در ایران نرودا را بیشتر با اشعار عاشقانهاش میشناسند، در حالی که عشقی که نرودا در شعرهایش از آن سخن میگوید آمیخته به تعهدات اجتماعی است. همیشه میگویند شعر متعهد و سیاسی تاریخ مصرف دارد و این مشکل را دارد که به دام مانیفست شدن و تبلیغات میافتد، ولی نرودا در انقلاب مردمی شیلی میخواهد بخشی از انقلاب باشد و علاقهای به رهبر بودن ندارد.
وی تاکید کرد: شعر متعهد نرودا فرمایشی نیست. در کتاب« انگیزه نیکسونکشی و جشن انقلاب شیلی» از نفرت خود از سرمایهداری و دیکتاتوری مینویسد و به آمریکاییها اشاره میکند که منابع ملی شیلی را به غارت میبرند و به جایش رویایی آمریکایی میفروشند.
این استاد دانشگاه شعر نرودا را شعر همه مترجمها، آزاداندیشان و روشنفکران جهان سومی دانست که دغدغههای مشترک دارند و گفت: نرودا ورای زمان و مکانی است که در آن زندگی میکند، بهخصوص توصیف او از روزمرگی و تلاش محتوم به شکست.
مقدم در ادامه نرودا را اسطورهای دانست که از اسطوره بودن میگریزد. او شاعر کسانی است که صدایی ندارند و استعمار انها را مجبور به سکوت کرده است. در ادامه او شعر «چکامه مرد ناپیدا» رابهعنوان مصداقی آورد.
مترجم «بلندیهای ماچوپیچو» همچنین با اشاره به آخرین دیدار کورتاسار و نرودا در آخرین روزهای زندگی نرودا، بخشهایی از مقالهای را که کورتاسار ده روز پس از مرگ او منتشر کرد برای حضار خواند. به اعتقاد کورتاسار ، نرودا پارامترهای شعر در آمریکای لاتین را گسترش میدهد. او دانته وار سفری از ریشهها به جهان امروز دارد. شعرهای او از بطن فرهنگ آمریکای لاتین نشأت میگیرد. نرودا هرگز از گلی حرف نمیزند که آنرا ندیده باشد و بود نکرده باشد. هرچه در شعرهایش میآورد حتماً قبلاً در زندگیش تجربه کرده است.
در بخشهایی دیگر از این مقاله میخوانیم: ما در جهان آیینههای موازی زندگی میکنیم. اسامی و مکانها مهم نیستند. میتوانیم آنها را با هر اسم دیگری عوض کنیم. مقدم خاطرنشان کرد: خود کورتاسار اسطورهگریز و حتی درصدد هجو اسطورههاست، به همین خاطر نوع نگاهش به نرودا جالب توجه است.
مترجم «بازی بیگناهان» در ادامه یادآور شد: زمانی که میخواهیم اشعار نرودا را ترجمه کنیم مثل این است که غلطیدن موجها را در آکواریوم محبوس کنیم یا باد را در کیسه بگذاریم. شعر نرودا سخت ترجمه میشود و نمیتوان آن را در ترجمه به بند کشید.
وی افزود: از طرف دیگر اگر بخواهم در موقعیت کسی که درس ترجمهشناسی خوانده صحبت کنم، باید بگویم آن چیزی که ترجمه شعر نرودا را خاص میکند سورئالیسم شعر اوست و متأسفانه همان چیزی است که در ایران ترجمه نشده است.
این استاد دانشگاه در ادامه اظهار کرد: متأسفانه مترجمان ما علاقهمندند ترجمه را شفافسازی کنند. آنها به جای اینکه خودشان را به فرهنگهای دیگر نزدیک کنند، آنها را به سمت فرهنگ خود میکشند. وی تاکید کرد: لبه تیزی که مترجم نرودا روی آن راه میرود گم کردن تصویر انتزاع شعرهای اوست.
این ترجمهشناس یادآور شد: مشکل دیگر این است که اشعار نرودا معمولاً از زبان واسطه مثل انگلیسی و فرانسه ترجمه شده است. با اینکه حدود 25هزار نسخه از اشعار نرودا ترجمه شده است، هنوز نتوانستیم جهان روایی نرودا را منعکس کنیم.
وی در پایان سخنانش تاکید کرد: رسالت اخلاقی مترجم این است که اگر شعری سخت یا غیرقابل فهم بود آنرا تغییر ندهد. شاعرها خیلی طولانیتر از دیکتاتورها زندگی میکنند. با مرگ نرودا صدایش خاموش نشد و هرگز نخواهد مرد. در آخر شعر دیگری از مجموعه «بلندیهای ماچوپیچو» خواند.
نرودا از بسیاری جهات به سعدی شباهت دارد
بهادر باقری سخنان خود را با شعری از ابتهاج شروع کرد و گفت: من دو سال در کلمبیا زبان فارسی تدریس میکردم. زیستن در کنار مردم آمریکای لاتین نگاهم را به آثار ادبیشان عوض کرد.
این استاد دانشگاه افزود: نرودا در شعرش از کشورهای دیگر غیر از شیلی هم صحبت میکند. از خستگی و دلزدگی آنها از استعمار میگوید و مشکلاتی مانند مافیای تبعیض نژادی و فقر که پس از استقلال دچارش میشوند.
باقری در ادامه به شباهتهای بین نرودا و سعدی اشاره کرد و گفت: نرودا هم مثل سعدی جهانگرد بوده، به شرق هم آمده و با فرهنگ آنها آشنا شده است. وی افزود: نرودا با شعر زندگی کرده؛ از 15 سالگی تا آخرین لحظههای عمرش. شعر برای او تفنن نبوده اصل زندگی بوده است. نرودا در اشعارش دنیای نویی میآفریند. زیبایی هنر و ادبیات به همین تنوع و تکثر آن است.
این پژوهشگر ویژگی دیگر شعر نرودا را تحول و پویایی دانست و گفت: نرودا در پنجاه و چندسال فعالیت هنری بیش از پنجاه کتاب دارد و در هیچکدام هرگز خودش را تکرار نکرده است. وی افزود: نرودا هم مانند سعدی درد یتیمی چشید. در چندماهگی مادرش را از دست داد و درد تنهایی در شعرش متجلی است. همچنین در بیشتر عمرش گرفتار فقر بود از این نظر شبیه داستایوفسکی است.
شاعر مجموعه «شهر بی شهرزاد» در ادامه یادآور شد: عشق به میهن در سراسر آثار نرودا دیده میشود. شعر عاشقانه نرودا با عشق به طبیعت و زمین گره میخورد. نرودا معشوق را با طبعیت نیز گره میزند و در اشعار عاشقانهاش از ایماژهای طبیعت بهره میبرد.
او اضافه کرد: نرودا دوستدار انسان است. در مجموعه شعر «انگیزه نیکسونکشی و جشن انقلاب شیلی» به جنایتهای نیکسون در جنگ ویتنام اشاره کرده است. او از همه ستمدیدگان دنیا حمایت میکند. او با توجه خاص به فرهنگ و زبان عامه مردم مفاهیم ادبی را ابدی کرد.
مولف «فرهنگ شرحهای حافظ» خاطرنشان کرد: نرودا یک فعال اجتماعی پویا تا آخرین لحظه عمرش بود. حزب کمونیسم شیلی او را نامزد ریاست جمهوری کرد ولی او نپذیرفت و بهعنوان حامی آلنده فعالیت کرد. وی افزود: فروغ فرخزاد و احمد شاملو نیز با الهام از افکار و اشعار متعهد او شعر سرودند.
باقری با اشاره به دورههای مختلف فعالیت ادبی نرودا گفت: در شعر او سیاه مشقهایی از مدرنیسم به اشعار عاشقانه رئالیستی اندوهناکی در بیست سالگی میرسد. بعد سلسله شعرهایی با عنوان «خانهام زمین» دارد که از پختهترین اشعار اوست. در دوره بعد شعرهای پیامبرگونه او هستند که اوجشان همان «بلندیهای ماچو پیچو» است. وی افزود: نرودا در سال 1950 سبک تعزلی پرتپشی را آغاز کرد و در اواخر عمر سلسله کتابهای زندگینامهای با نگاهی ادبی و فلسفی به دنیا، خودش و کشورش سرود.
وی در پایان سخنانش خاطرنشان کرد: ما به گفتگوهای بین فرهنگی و بین ادبیاتی کشورهای مختلف نیاز داریم. امیدوارم این همکاریهای فرهنگی بین کشور ما و کشورهای دیگر تداوم داشته باشد.
در بخش آخر مراسم درجزینی به زبان های اسپانیایی و فارسی بخشهایی از زندگینامه نرودا را برای حضار خواند و از آنها پذیرایی شد.
سیاُمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با شعار «یک کتاب بیشتر بخوانیم» و با ریاست سیدعباس صالحی از 13 تا 23 اردیبهشت در مجموعه نمایشگاهی شهر آفتاب میزبان علاقهمندان به کتاب و کتابخوانی خواهد بود.
نظر شما