آراز بارسقیان-نویسنده و مترجم از کتابی شامل مقالات خودش و غلامحسین دولتآبادی با عنوان «پس از کشف ردپای پلنگ صورتی» سخن میگوید که با انتشارش تحول تازهای در تئاتر ایران به راه خواهد انداخت.
آراز بارسقیان در این باره به ایبنا، گفت: پیش از عید دو کتاب را از طریق انتشارات یکشنبه چاپ کردیم. یکی از آنها به نام «تراموایی به نام هوس» نوشته تنسی ویلیامز قبلاً در نشر میلکان منتشر شده بود. نمایشنامه «فیلک» نوشته آنی بیکر هم برای بار اول است که منتشر میشود. این نمایشنامه برنده جایزه پولیتزر سال 2014 بوده است.
بارسقیان افزود: دو نمایشنامه دیگر به قلم مشترک من و غلامحسین دولتآبادی هم به نامهای «در استامبول» و «یلدای سرد و باشکوه استاد محمود راد» تا آخر این ماه یا اوایل اردیبهشت منتشر میشود.
این نمایشنامهنویس ادامه داد: «راک اند رول» نمایشنامهای از تام استوپارد با درونمایه موسیقایی است که تأثیر موسیقی راک را در دهه 60، 70 و 80 میلادی بررسی میکند که من به اتفاق سیمین زرگران آن را ترجمه کردم. «مسئله پیچیده» هم دیگر نوشته تام استوپارد است که بهاتفاق معین محبعلیان ترجمه شده و باید بهزودی منتشر شود.
برنده جایزه بهترین نمایشنامهنویسی در جشنواره فجر، درباره انتخاب ناشر برای کتابهای بعدیاش گفت: برنامه من این است که بعد از این، کتابهایم را از طریق نشر یکشنبه منتشر کنم. البته کتابی به نام «فیلمنامهنویسی آلترناتیو» دارم که در اختیار نشر چشمه است و مرحله نسخهخوانی آنهم بهپایان رسیده است. این کتاب ۵۲۰ صفحه دارد و با چشماندازی جدید میتواند به بالا بردن سطح کیفی فضای آکادمیک سینما در ایران کمک کند. همزمان با ترجمه این کتاب از سوی من، آقای شهبا هم آن را ترجمه کردهاند که ترجمه ایشان به بازار کتاب عرضه شد اما متأسفانه اتفاقات عجیبی در راه انتشار ترجمه من پیش آمد که باعث شد از سال 1387 تا امروز به بازار کتاب عرضه نشود.
بارسقیان افزود: قبلاً به فیلمنامهنویسی علاقه زیادی داشتم و درباره این مقوله در مجله فیلمنگار مینوشتم اما بعدها به سمت علاقه اولیهام که همان نمایشنامهنویسی است، بازگشتم و از این پس ترجیح میدهم کارم را در این زمینه دنبال کنم. در سینمای ایران فیلمنامهنویس دستش باز نیست، راستش فیلمسازی به عوامل زیادی بستگی دارد، در حالی که وابستگی نمایشنامه فقط به نگارنده آن است. البته نمیتوان این توضیح را دلیلی بر سادهتر بودن نمایشنامهنویسی دانست برعکس نوشتن نمایشنامه در مقابل فیلمنامه پیچیدهتر است.
این نویسنده با اشاره به تفاوتهای فیلمنامهنویسی و نمایشنامهنویسی در ایران، اظهار کرد: شما بهعنوان یک نویسنده باید برای صحنه زندهای بنویسید که برخلاف سینما نمیتوان اشتباهات را در آن حذف کرد. متأسفانه آنچه به عنوان فیلمنامه اولیه به تیم فیلمسازی داده میشود، در موارد بسیاری با آنچه روی پرده به نمایش درمیآید، تفاوتهای زیادی دارد؛ مگر اینکه فیلمنامهنویس تصمیم بگیرد در سینمای مؤلف فعالیت کند، درست مثل اصغر فرهادی. او فیلمنامههای خودش را کارگردانی میکند و درباره چیزهایی مینویسد که دلش میخواهد. هرچند این مسیر هم دردسرهای خودش را دارد. در کل سینما هنر گرانقیمتی است که نیاز به سرمایه سنگین دارد، به همین خاطر ریسکش بسیار بالاتر از هنرهای دیگر است.
بارسقیان با بیان اینکه از هشت کتاب پرفروش اعلام شده از سوی خانه کتاب،چهار عنوان آن جوجو مویز است، گفت: به نظر من ناشر چنین کتابهایی کار شاقی انجام نداده است، چرا که بنا به دلایل مشخصی نظیر محتوای معلوم این کتابها به فروش میرود. البته منظورم این نیست که ناشر در معرفی کتاب به خواننده ایرانی کار سختی انجام نداده، برعکس ناشر در این زمینه تلاش بسیاری کرده اما جذب مخاطب مسئله پیچیدهای است. اینکه ناشر کتابی را معرفی میکند و رویش به اصطلاح کار میکند، امری است سخت ولی در عین حال اگر برای فروش یک کتاب نیازی به مخاطبی با سطح بالا نداشته باشیم، خیلی راحت میشود او را جذب کرد. خواندن کتابهای آسان در مقایسه با کتابهای سنگین، بسیار سادهتر است و مخاطبش هم بیشتر. ذات عامهپسندنویسی هم بهنوعی آسان کردن همه چیز است، حتی عشق؛ عشقی که بهظاهر آبوتاب داستانی میگیرد ولی عملاً چیزیست ساده. باید ببینم در چه جامعهای زندگی میکنیم؛ جامعهای که امروز کسی جرات نمیکند نمایشنامههای جدی را در شمارگان بالاتر از ۵۰۰ منتشر کند.
صاحبامتیاز انتشارات یکشنبه، با اشاره به لزوم حمایت از دانشجویان تئاتری برای روی صحنه بردن آثار مختلف، اظهار کرد: من به دانشجویانی که به اجرای آثار ترجمهشدهام علاقهمند هستند، اجازه روی صحنه بردن آن کارها را میدهم. دانشجو که پولی ندارد به من بدهد. شما اگر جای من باشید چهکار میکنید؟
آراز بارسقیان با تأکید بر مشکلات بنیادین تئاتر و نمایشنامهنویسی در عرصه تئاتر جدی در ایران، گفت: من و آقای دولتآبادی انتقادات جدیای به چیزی که در ایران تئاتر جدی و حتی پیشرو خوانده میشود، داریم. نقدهایی که ما در طول این سالها درباره تئاتر در ایران نوشتهایم، در کتابی به نام «پس از کشف ردپای پلنگ صورتی» آماده چاپ است و بهزودی روانه چاپ خواهد شد. به نظر من بیشتر تئاترهایی که امروز با نام تئاتر جدی و روشنفکرانه به روی صحنه میروند، آب هندوانهای هستند. متأسفانه عدهای هم در این عرصه به قدرتی رسیدهاند که به مترجم آثار بهدردبخور اجازه کار را نمیدهند. آنها حتی به نویسنده کارهای بهدردبخور هم اجازه کار و فعالیت درست نمیدهند. آنقدر فضا را سخت و سنگین کردهاند که برای کار باید لابیهای زیادی داشته باشی. کتاب «پس از کشف ردپای پلنگ صورتی» ۲۰۰ صفحه دارد که در آن نوشتههای من و دولتآبادی که کمی هم جنجالی باشد شاید، قرار گرفته و به نظر خودم با انتشارش تحولی تازه به پا خواهد شد.
این نمایشنامهنویس، ادامه داد: درباره آثار تألیفی خودمان ترجیح میدهیم تا وقتی کسی برای اجرای آنها پیشقدم نشده است، خودمان آنها را روی صحنه ببریم. ما چون تهیهکننده نداریم، هیچوقت پایمان را به سالنهای خصوصی باز نکردهایم و نخواهیم کرد. به نظر من اینها اصلاً تئاتر خصوصی نیستند. اگر تئاتر ما واقعاً خصوصی است نباید شورای نظارتی وجود داشته باشد که بخواهد نظراتش را روی محتوای نمایشها اعمال کند. این مسئله بسیار مهمی است که باید بیشتر به آن پرداخت و به شکلی همهجانبه به آن نگاه کرد.
بارسقیان در پایان درباره برخی حساسیتها در زمینه تئاتر و نمایش نیز گفت: تجربه به تو میآموزد چیزی بنویسی که باعث برانگیختن حساسیتهای وزارت ارشاد نشود؛ من هم همیشه سعی کردهام نوشتههایم باعث تحریک این حساسیتها نشود.
نظر شما