کتاب «فلاسفه ناکام در عشق» دربرگیرنده تنها نمونههایی از هزاران اندیشمند بزرگ است که در عشق ناکام ماندند. در حالی که بسیاری از فلاسفه در تنگدستی، بدبختی و تنهایی با این جهان وداع کردهاند، تعداد کمی از آنها با گریختن از ناکامیها ازدواجهای موفقی داشتهاند.
در بخشی از مقدمه کتاب میخوانیم: «همه ما درباره عشق پرسشهایی داریم؛ همه میخواهیم بدانیم که راز و رمز یک رابطه موفق چیست. آیا این زن «همان فرد مورد نظر است»؟ آیا درست است که با رئیسم قرار بگذارم؟ چطور میتوانم متوجه شوم که شوهرم به من خیانت کرده است؟ طبیعی است که برای یافتن پاسخ این پرسشها به زندگی مردان و زنان خردمند بنگریم. فلاسفه با پرسشهای بسیار پیچیده دستوپنجه نرم کردهاند، از اخلاقیات و سیاست گرفته تا ماهیت هستی. اگر قرار باشد کسی درسآموز ما درباره مفهومی چون عشق باشد، فلاسفه ـ اصیلترین «عاشقان خرد» ـ در صدر فهرست قرار میگیرند. اما یک عاشق خرد و یک عاشق خردمند، همچنان که معلوم است، دو شخص بسیار متفاوت هستند.»
در حالی که بسیاری از ما تجربه گرفتار شدن در دام عشق را داریم، داستان بسیاری از فیلسوفان رمانتیک با درد و رنج همراه بوده و بدون اشتیاق کیک عروسی را خوردهاند ممکن است که سالگرد ازدواجتان را فراموش کرده باشید، ولی همسرتان را خفه نکردهاید (لویی التوسر)، معشوقهتان را به دختر خواندگی نپذیرفتهاید (ژان پل سارتر)، یا به خارج سفر نکردهاید برای اینکه با یک نفر قرار عشقی گذاشتهاید (سنکای جوان).
فلاسفه بزرگ غرب ـ مردان و زنانی که تلاشهای فکری آنها از سوی استادان دروس فلسفه در گوشه و کنار جهان ستایش شده است دائماً روابطشان را با رفتارهای پریشان خود به تباهی کشاندهاند. فلاسفه، درون و بیرون از روابط عشقیشان، به شکل افراطی منتقد، متکبر و متفرعن هستند. نظریاتشان غیرقابل فهم، موقعیتشان متناقض و پرسشهای بازجویانهشان، دردساز هستند. یک چنین رفتار دمدمی مزاجی، از آنها نامزدهایی نامناسب برای ازدواج ساخته است. جای تعجب نیست که بسیاری از فیلسوفان به همین دلیل خیلی راحت از بازی عشقی با یکدیگر صرفنظر میکنند.
در حالی که بسیاری از فلاسفه در تنگدستی، بدبختی و تنهایی با این جهان وداع کردهاند، تعداد کمی از آنها با گریختن از ناکامیها ازدواجهای موفقی داشتهاند. مثل آلبر کامو، که پیش از اینکه همسرش از کار معشوقههایش در گوشه و کنار جهان سردربیاورد به خاطر تصادف اتوموبیل زندگی را بدرود گفت. یا هنری وارد بیچر، زنباره معروف قرن نوزدهم، که همسرش آن قدر گرفتار بزرگ کردن 10 بچهاش بود که حتی فرصت نکرد تا از او طلاق بگیرد. یا برتراند راسل، که حداقل وقتی پای ازدواج به میان میآمد، متوجه بود که چهار بار انجام دادن آن، چقدر فریبنده است.
واقعیت این است که این کتاب دربرگیرنده تنها نمونههایی از هزاران اندیشمند بزرگ است که در عشق ناکام ماندند. در هر دورهای از تاریخ، مغزهای بزرگ و قلبهای شکسته پا به پای هم پیش رفتهاند، و هرچقدر که متفکری، بزرگ بوده بیشتر ناکام بوده است. شاید باب دیلن عاقلترین فرد بوده که اعتراف کرده است: «تو نمیتوانی همزمان هم عاشق باشی و هم عاقل»
کتاب «فلاسفه ناکام در عشق» نوشته اندرو شافر با ترجمه هوشنگ جیرانی در 129 صفحه به بهای 125 هزار ریال توسط انتشارات امید صبا منتشر شده است.
نظر شما