پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۰
فتاحی: «پناهگاه بی‌پناه» شرح «پارک شیرین» کرمانشاه است

مهناز فتاحی، نویسنده حوزه دفاع مقدس و پژوهشگر تاریخ شفاهی کتاب «پناهگاه بی‌پناه» را برای مطالعه آخر هفته به مخاطبان کتاب پیشنهاد کرد.

مهناز فتاحی، نویسنده حوزه دفاع مقدس و پژوهشگر تاریخ شفاهی در گفت‌و‌گو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران‌(ایبنا) درباره پیشنهاد مطالعه آخر هفته اظهار کرد: کتاب «پناهگاه بی‌پناه» را به علاقه‌مندان کتاب و مطالعه پیشنهاد می‌کنم. کتاب، روایت بمباران پناهگاه پارک «شیرین» كرمانشاه در 26 اسفند‌ماه سال 1366 است. مجموعه خاطرات 35 نفر از شاهدان این حمله در این کتاب گرد‌آوری شده است.
 
فتاحی در تشریح حمله رژیم بعث عراق به پناهگاه پارک شیرین کرمانشاه ادامه داد: زمانی که مردم برای در امان ماندن از حمله هوایی در پناهگاه پارک جمع شده بودند بمب از راه لوله هواکش وارد و بین جمعیت منفجر شد. براساس اسناد به دست آمده گروهک منافقین در این حمله نقش داشته‌اند. ‌
 
خالق «فرنگیس» درباره روند جمع‌آوری خاطره شاهدان این فاجعه گفت: خاطرات آتش‌نشانان، خانواده‌  شهدا، جانبازان همچنین پرستاران و خبرنگاران در کتاب «پناهگاه بی‌پناه» منعکس شده است. چند تصویر از خرابی‌های بعد از بمباران نیز در این کتاب آمده است.
 
فتاحی با اشاره به چند خاطره از بازماندگان فاجعه پارک شیرین کرمانشاه اظهار کرد: یکی از بازماندگان این فاجعه، هفت نفر از اعضای خانواده دو دختر،‌ چهار نوه و دامادش را دست داده است. بعد از 10 روز، دست نوید را مادربزرگ در بین خرابه‌ها پیدا می‌کند. هنگام شهادت نوید لباس دست‌دوز مادر‌بزرگ را به تن داشت. مادربزرگ دست نوید را به خاک می‌سپارد.
 
این نویسنده ادامه داد: منوچهر ملک‌نگاه، از دیگر بازماندگان این فاجعه است. منوچهر در اسفند سال 66 پدر یوسف و یونس بود. بعد از شروع بمباران، همسر منوچهر به همراه یوسف به پناهگاه می‌رود و یونس با پدر می‌ماند. بعد از انتشار کتاب منوچهر که یاد همسر و پسر شهیدش را عاشقانه زنده نگه داشته از من پرسید آیا عکس همسرم در کتاب آمده است؟
 
فتاحی با اشاره به خاطره شبنم بازمانده جنگ تحمیلی اظهار کرد: شبنم در زمان فاجعه پارک «شیرین» کرمانشاه 10 سال داشت. پدر، مادر و برادر شبنم در بمباران شهید شدند و شناسایی آن‌ها بر عهده این عضو خانواده بود.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • محمد ببا ۱۴:۴۱ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۷
    با سلام من متولد 59 کرمانشاه هستم. منزل ما در سالهای جنگ در خیابان ناصری (کنار پارک شیرین) بود. چند بار به پناهگاه پارک شیرین رفتیم . راستش امکانات بهداشتی اونجا درحد صفر بود و بدلیل وسواس مادرم هربار بعد از یکی دوساعت به منزل برمی گشتیم. خواست خدا بود که وقتی اونجا نبودیم این اتفاق تلخ افتاد. خدا رحمتشون کنه قربانی ها رو. ممنون بخاطر مکتوب کردن زجرهایی که ما مردم کرمانشاه توی جنگ کشیدیم. با تقدیم احترام- محمد ببا

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها