اسماعیل امینی، طنزپرداز گفت: وقتی از نزدیک به وقایع نگاه میکنیم شاید تناقضها به وضوح دیده نشود اما زمانی که با تاریخ روبهرو هستیم و مدتی از وقوع یک حادثه میگذرد، ایرادها نمایان میشود و فرصت خوبی برای طنزپرداز است تا به آن بپردازد.
امید مهدینژاد که وظیفه اجرای این نشست را برعهده داشت در ابتدای این نشست گفت: همانطور که معلوم است این کتاب شوخی با تاریخ آمریکاست و قرار است در این نشست از دید یک طنزپرداز و کارشناس مسایل آمریکا به این اثر بپردازیم. از این تریبون استفاده کرده و از ناشر کتاب گلایه میکنم زیرا قرار بود در این نشست حضور داشته باشد اما در نشست حاضر نشد.
تاریخ سوژه مناسبی برای طنزپرداز است
در ادامه برنامه اسماعیل امینی که نخستین سخنران رسمی این نشست بود، در پاسخ به این سوال که «چرا طنزپردازان با تاریخ شوخی میکنند؟» اظهار کرد: این که چرا تاریخ برای طنزنویسان سوژه جذابی است، موضوع بسیار خوبی برای ساعتها بحث و گفتوگو است. طنزنویس به دنبال تضادها و تناقضهاست؛ این تناقضها ممکن است در رفتار، عملکرد، ظاهر، باطن، آغاز و انجام یک رفتار یا یک شخص باشد. برای مثال آغاز انقلاب فرانسه بسیار شکوهمند آغاز شد اما در ادامه اتفاقاتی افتاد که میتوان به شکل طنز به آنها پرداخت زیرا با واقعیت فاصله بسیاری دارد.
وی ادامه داد: جمهوری رضاخان با شعار تجدد سرکار آمد اما به عبرتی برای تاریخ تبدیل شد؛ این موضوعات، نمونههای بسیار خوبی است که میتوان با دیدی طنز به آن نگاه کرد. در واقع وقتی از نزدیک به وقایع نگاه میکنیم شاید تناقضها به وضوح دیده نشود اما زمانی که با تاریخ روبهرو هستیم و مدتی از وقوع یک حادثه گذشته است، ایرادها نمایان میشود و فرصت خوبی برای طنزپرداز است تا به آن بپردازد.
به تاریخ نمیتوان اعتماد کرد
این مدرس دانشگاه با اشاره به وظیفه طنزپردازان گفت: کمدی رفتار انسانی، اصلیترین سوژه برای طنزپرداز است؛ در واقع عملکرد تاریخی یکی از مواردی است که باعث ایجاد طنز میشود. از دیدگاه من به روایتهای تاریخی نمیتوان اعتماد کرد چراکه به شخصه در دل حوادث انقلاب و جنگ تحمیلی بودهام اما برداشتهای رسانهها به واقعیت شبیه نبود.
وی افزود: برای مثال یک بازی فوتبال برگزار میشود و دهها دوربین آن را ثبت میکنند و هزاران نفر به نظاره مینشینند اما فردای مسابقه روایتهای متفاوتی بیان میشود. حال شما تصور کنید که از یک اتفاق چندین سال بگذرد، به نظر شما چه بلایی سر آن روایت میآید. به نظر من هیچکدام از روایتهای تاریخی علمی نیست زیرا احساسات و عواطف در آن دخیل هستند.
امینی با گلایه از برخی توقعات بیجا از طنزپردازان عنوان کرد: متاسفانه باب شده است که برخی انتقاد میکنند که چرا طنزپردازان به نکات مثبت اشاره نمیکنند و یا اینکه چرا طنزپرداز برای حل مشکل راهحلی ارایه نمیدهد؟ این دیدگاه اشتباهی است که باب شده است.
وی افزود: برای مثال دندانپزشکی دندانی را به اشتباه میکشد و ما این مساله را به طنز بیان میکنیم حال عدهای میگویند که راهکار ارایه دهید آیا من تخصصی در این حوزه دندانپزشکی دارم تا راهکاری ارایه دهم؟ برای روشن شدن این موضوع باید گفت، اگر یک فردی چهرهای مانند فرشته داشته باشد اما دماغش بزرگ باشد وظیفه طنزپرداز است که به آن دماغ بزرگ اشاره کند و از آن طریق طنزآفرینی کند.
ما طنز را برای دشمنی نمینویسیم
این طنزپرداز با اشاره به نکات ریز طنز گفت: کسی که به کار طنز میپردازد اگر بتواند با نظام ارزشی شخص مورد نظر طنزپردازی کند کار ظریفتر و جذابتر خواهد شد، زیرا تشخیص طنز و جدیبودن سخت میشود. برای مثال جلال آلاحمد در داستانی با عنوان «رساله پولس رسول به کاتبان» به شکلی دست به داستانپردازی میزند که عدهای فکر میکنند این داستان نامهای جامانده از کتاب مقدس است.
وی ادامه داد: این کتاب از طرف ما که انقلابی هستیم نوشته شده است و اگر از دیدگاه خود آمریکاییها نوشته میشد قطعا کتابی جذابتر بود و پتانسیلهای بهتری برای ترجمه داشت. درست است که به برکت انقلاب اسلامی ما از سلطه امریکاییها خارج شدهایم و آنها ظلمهای زیادی به ما کردهاند اما ما طنز را برای دشمنی نمینویسیم هدف ما از نگارش چنین کتابهایی این است که آیینهای مقابل آنها بگیریم تا در آن نگاه کنند و متوجه اشتباهاتشان شوند.
امینی با اشاره به استفاده از تکنیکهای طنز در این اثر گفت: به نظرم اگر بخواهم نمرهای منصفانه به این اثر بدهم باید بگوییم که نویسنده در استفاده از تکنیکهای طنز نمره متوسط رو به پایین میگیرد. از متن که فاصله بگیریم، کتاب کاریکاتورهای بسیار خوبی دارد که خیلی دقیق به مسایل نگاه کرده است.
اتاق ممنوعه باعث همطرازی افراد شده است
این طنزپرداز با انتقاد از برخی محدودیتها اظهار کرد: متاسفانه ما مجموعهای درست کردهایم و همه آنها را داخل اتاقی ممنوعه ریختهایم و هیچ تفکیکی وجود ندارد. برای مثال شریعتی، استاد شجریان و ... , تا همین اواخر مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی، در کنار مسایل مبتذل و نامناسب قرار گرفتهاند. همین اتفاق باعث میشود که فردی مانند شاهین نجفی خودش را همطراز استاد شجریان بداند و بگوید که نظام، مخالف موسیقی بزرگان است.
وی ادامه داد: این خطری جدی برای ما محسوب میشود چراکه جوان کنجکاو است و دوست دارد داخل این اتاق ممنوعه سرک بکشد و با توجه به اینکه قدرت تشخیص ندارد، ممکن است گاهی دچار اشتباه شود و آواز استاد شجریان را با مزخرفات شاهین نجفی و محسن نامجو همطراز بداند.
نگاه طنز به موضوعی جدی سخت است
سیدحامد موسوی، کارشناس مسایل آمریکا که دیگر سخنران این نشست بود در توضیح کتاب گفت: با کتاب خوب و بسیار مثبتی روبهرو هستیم و منابع تاریخی کتاب نشان میدهد که زحمت زیادی برای آن کشیده شده است. قبول کنید سخت است که به موضوعی جدی با دید طنز نگاه کرد.
وی ادامه داد: مخاطبان حوصله و وقت خواندن یک کتاب جدی درباره تاریخ آمریکا را ندارند و این نشانه تیزهوشی نویسنده است که با زبانی طنز میخواهد این اطلاعات را به افراد جامعه بدهد. تمام منابع این کتاب از مرجعهای معتبر خارجی برداشت شدهاند به همین دلیل این کتاب در کنار طنزبودن کتاب معتبری است.
این کارشناس مسایل آمریکا با اشاره به ویژگیهای این اثر اظهار کرد: مسایل مختلف در این کتاب به شکل مجزا نوشته شده است و هر فرد میتواند بخشهای مورد علاقه خود را مطالعه کند و این موضوع آسیبی به ارزش کتاب نمیرساند.
وی ادامه داد: در این کتاب به ویژگیهای منفی کشور آمریکا پرداخته شده است و نکات مثبت دیده نشده است. من تخصصی در حوزه طنز ندارم و نمیدانم که آیا در بیان این مسایل قصدی بوده و یا این کار ویژگی طنز است.
موسوی در توضیح هدف نگارش این کتاب گفت: این کتاب با هدفی خاص و با دیدی انتقادی نوشته شده و نویسنده از طنز به عنوان ابزاری برای بیان انتقادها استفاده کرده است؛ البته این ابزار در برخی مواقع دست نویسنده را بسته و او را محدود کرده است.
مخاطب این کتاب شعاردهندگان مرگ بر آمریکا هستند
محمدصادق کوشکی، نویسنده کتاب «تاریخ مستطاب آمریکا» که آخرین سخنران این نشست بود در توضیح این اثر اظهار کرد: من متخصص ادبیات نیستم و طبیعی است که این کتاب از نظر ادبی و طنز ایراداتی داشته باشد. هدف از نگارش این کتاب آن بود که مخاطبی که شعار «مرگ بر آمریکا» میگوید، بداند که دلیل این کار چیست.
وی افزود: از آنجایی که همه ما به دلیل آموزشهای ناصحیح از تاریخ متنفر هستیم نمیشد این اطلاعات را در قالب یک اثر جدی به مخاطب انتقال دهیم، به همین دلیل تصمیم گرفتم آسپرین بچه درست کنم و این مطالب را در قالب کتابی طنز به مخاطبان انتقال دهم. هدف طنزنوشتن نبود و فقط میخواستم اطلاعاتی جدی را به دست مخاطبان برسانم.
قصد شوخی با تاریخ را نداشتهام
این نویسنده در توضیح ویژگیهای ادبی این اثر گفت: در نگارش این اثر از زبان و قالب طنز استفاده کردهام اما محتوا طنز نیست و قصد شوخی با تاریخ را نداشتهام؛ همین موضوع کار را برای من سخت کرد چرا که باید اطلاعات تاریخی را دقیق اما در قالب طنز بیان میکردم.
وی ادامه داد: در این اثر سعی کردم با کلماتی مانند حقوق بشر، آزادی و عدالت بازی کنم؛ این کار راهرفتن در لبه تیغ است چراکه یک طرف تاریخ و طرف دیگر طنز است. کشور آمریکا ویژگیهای بسیار خوبی نیز دارد برای مثال آمریکاییها ملتی سختکوش و قانع هستند اما در این کتاب هدف بیان نکات مثبت نبوده است چرا که میخواستیم در این کتاب دلایل شعار مرگ بر آمریکا را بیان کنیم.
قصد فریب مخاطب را داشتم
کوشکی در توضیح دلایل استفاده از قالب طنز در این اثر اظهار کرد: در نگارش این اثر از طنز استفاده ابزاری نکردهام بلکه حرفهای تلخ و جدی را در قالب شیرین طنز بیان کردهام تا مخاطب فریب بخورد و کتاب را بخواند البته این فریب دادن از نوع مثبت است.
وی ادامه داد: در این کتاب طنز قربانی حرفهای جدی و در برخی مواقع حرفهای جدی قربانی طنز شده است؛ به همین دلیل با نموداری سینوسی روبهرو هستیم. در واقع در این کتاب مانند مردی عمل کردهام که میخواهد در دعوای بین مادرشوهر و همسر جان سالم به در ببرد.
نظر شما