پیمان اسماعیلی گفت: مجموعه داستان جدیدم باعنوان «همین امشب برگردیم» تجربه دوران مهاجرت من است و به تلاش انسانها برای شناخت خودشان و موقعیتی که در آن قرار دارند، اشاره میکند.
پیمان اسماعیلی در معرفی این کتاب به ایبنا گفت: مجموعه داستان «همین امشب برگردیم» از پنج داستان کوتاه تشکیل شده است که دوره بعد از مهاجرت من را شامل میشود و بهنوعی تجربهام از دوران مهاجرت است.
وی ادامه داد: داستانهای این کتاب به تلاش انسانها برای شناخت خودشان و موقعیتی که در آن قرار دارند اشاره میکند. شناختی که همراه با اضطراب است چراکه این موقعیت ناشناخته است و شخصیتها برای شناخت و درک آن، تصمیماتی میگیرند که آنها را دگرگون میکند و در نهایت ما با تجلی یک شخصیت جدید در داستانها روبهرو میشویم.
نویسنده کتاب «همین امشب برگردیم» با اشاره به استفاده از تجربیات شخصیاش در این نگارش این اثر اظهار کرد: در داستانهای این کتاب ما با پدیده مهاجرت مواجهایم. در دو داستان این مجموعه شخصیتهای داستان به تهران مهاجرت کردهاند و در باقی داستانها هم مهاجرت به بیرون از مرزهای ایران اتفاق افتاده است. با این وجود این کتاب نقد مهاجرت نیست و شناخت نزدیک من از پدیده مهاجرت است. در این داستانها قرار نیست که صرفاً با جنبههای فرهنگی یا تاریخی یک شهر و یا کشور جدید آشنا شویم. داستانهای این مجموعه از انسانی حرف میزنند که وارد دنیای جدیدی شده است. دنیایی که هنوز برایش ناشناخته مانده و نیازمند کشف است؛ کشفی که همیشه با ترس و اضطراب همراه بوده است.
وی افزود: داستانهای این مجموعه با وجود اینکه موضوع و موتیفهای مشترکی دارند اما در نهایت مستقل از هم هستند. در توضیح دلایل نگارش این کتاب نیز باید بگویم که من داستان مینویسم چراکه قصه جذابی برای تعریف کردن دارم و فکر میکنیم سایر نویسندگان نیز بر همین اساس شروع به نوشتن میکنند.
اسماعیلی در توضیح وضعیت داستان کوتاه در بازار نشر داخلی گفت: در حال حاضر ما شاهد انواع و اقسام کتابها در بازار نشر هستیم. اگر بخواهم در این بین به وضعیت داستان کوتاه اشاره کنم باید بگویم که ما در مقطعی، از نوشتن داستانهای کوتاه خوب فاصله گرفتیم و بیشتر به رمان پرداختیم اما خوشبختانه این روزها شرایط بهتر شده است و شاهد انتشار کتابهای خوبی در این حوزه هستیم.
در پشت جلد این کتاب و در معرفی اثر آمده است: «پیمان اسماعیلی از موفقترین و پُرمخاطبترین داستاننویسان یک دههی اخیر ایران است. اسماعیلی تاکنون برای آثار داستانیاش از جمله کتابِ «برف و سمفونی ابری» جوایز مهمی مانند جایزهی منتقدان و نویسندگان مطبوعات، جایزهی بنیاد هوشنگ گلشیری، جایزهی روزیروزگاری و... را از آن خود کرده است. «همین امشب برگردیم چهارمین کتاب اوست» و سومین مجموعه داستانش. کتابی که پنج داستان کوتاه از نویسندهای است که بهزعم برخی منتقدان از درخشانترین کوتاهنویسان ادبیات معاصر ایران محسوب میشود. داستانها هر چند فضاهای متفاوتی دارند باز در تمامشان دغدغهی مشهورِ نویسنده آشکار است: هراس... هراسی که در شکلهای گوناگون قرار است خوانندهی خود را غافلگیر و او را با لحظاتی روبهرو کند که پیشبینینشدنی است. اصولًا این گریز از منطق روزمرهی روابط است که داستانهای اسماعیلی را صاحب فرصتهای تجربی تازه و بدیع میکند. در کتابِ همین امشب برگردیم خواننده با ماجراهایی در مکانهایی خاص روبهرو میشود که امنیت ذهنش را مختل خواهد کرد. اسماعیلی مدام نشان میدهد که آن بیرون چیزی یا کسی یا شاید جمعی به کمین نشستهاند و منتظر فرصتاند تا کار را تمام کنند...»
در بخشی از این کتاب در داستان «تونل» میخوانیم: «یونس از فلاسک برای خودش یک لیوان چای ریخت و پاهاش را از سکوی مترو آویزان کرد. باد سردی از تونل تاریک میزد توی ایستگاه. بیرون، آن بالا، ظهر شده بود. سریاس تازه آمده بود. خلقش درهم بود از بلیتی که گیرش نیامده بود و حالا مجبور بود تا فردا صبر کند برای اتوبوس بعدی. سریاس کاپشن امریکایی را تنگ تنش کرده بود و تندتند به سیگار پک میزد. گاهگداری هم نگاهی به یونس میانداخت و نُچی میپراند.»
نظر شما