کتاب «من لوسی بارتون هستم» نوشته الیزابت استروت با ترجمه مریم سرلک توسط انتشارات «کتاب کولهپشتی» روانه بازار نشر شد.
در پشت جلد این کتاب آمده است: «مادرم باز با همان لحنی که در کودکی با ما صحبت میکرد گفت: «ببین لوسی بارتون، سگ لعنتی! من از اون سر مملکت نکوبیدم بیام اینجا که تو بهم بگی ما آشغالیم. اجداد من و اجداد پدرت جزو اولین کسانی بودن که به این کشور اومدن. آهای لوسی بارتون! من ننشستم توی هواپیما، بیام اینجا که تو بهم بگی آشغال! اجداد ما آدمهای خوب و شایستهای بودن. اونها توی سواحل ماساچوست از کشتی پیاده شدن. اونها مردم ماهیگیری بودن که این سرزمین رو آباد کردن. این ما بودیم که این کشور رو ساختیم و اونهایی که بهتر و شجاعتر بودن بعدا اومدن به میدوست؛ یعنی ماها، یعنی تو. این رو هیچوقت فراموش نکن.» چند دقیقه ساکت ماندم و بعد گفتم: «باشه؛ فراموش نمیکنم.» و در ادامه گفتم: «من شرمندهام، مامان. من متأسفم.»
همانگونه كه از عنوان كتاب مشخص است، شخصيت اصلى رمان زنى به نام لوسى بارتون است كه در بيمارستان بسترى است. این رمان، حول محور یک زمان پنج شبانهروزی میگردد که مادر و دختری برای نخستینبار مجال گفتوگویی صمیمانه مییابند و نویسنده با روایتهای استادانه، ذهن خواننده اثرش را در زمانها و مکانهای مختلف برای کاوش در آنچه ماجرای زندگی مینامیم، همراهی میکند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «بهجز جرمی، تنها دوست دیگری که در مدت زندگی در آن منطقه داشتم یک زن سوئدی قدبلند بود به نام مولا؛ ده سالی از من بزرگتر بود، اما مثل من بچه کوچک داشت. یک روز که میخواست بچههایش را به پارک ببرد، جلو در خانه ما ایستاد به صحبت کردن از زندگی شخصیاش؛ در مورد اینکه مادرش با او رفتار خوبی نداشته است، حرف زد و تعریف کرد. وقتی بچه اولش را به دنیا آورده بوده، دچار افسردگی شده و متخصص روانپزشک گفته است که ریشه غم و اندوهش در کمبود محبتی است که در کودکی از جانب مادرش حس میکرده و ...»
کتاب «من لوسی بارتون هستم» نوشته الیزابت استروت با ترجمه مریم سرلک در 144 صفحه با شمارگان یکهزار نسخه، به بهای 10 هزار تومان از سوی انتشارات «کتاب کولهپشتی» راهی بازار نشر شده است.
نظر شما