نشست «کتابخوان» ویژه هنرمندان پیشکسوت برگزار شد
سوغاتیهای رئیس سازمان سینمایی در نشست «کتابخوان» هنرمندان پیشکسوت/ روزی که هنرمندان سینما و تئاتر از تالیفاتشان سخن گفتند
حجت الله ایوبی، رئیس سازمان سینمایی در نخستین نشست «کتابخوان» ویژه هنرمندان پیشکسوت، با اشاره به مأموریت خود به عنوان رایزن فرهنگی در کشور فرانسه، از نگارش دوکتاب «دولت و هنر» و «1972 روز در خیابان ژان بارت» به عنوان دو سوغات فرهنگی یاد کرد و به معرفی آنها پرداخت. سایر هنرمندان نیز در این نشست به معرفی آثارشان پرداختند.
شناخت توانمندی فرهنگ و هنر ایرانی
در این مراسم حجت الله ایوبی، رئیس سازمان سینمایی طی سخنانی به معرفی اثری از خود با عنوان «دولت و هنر» پرداخت و گفت: من از دورانی که در کشور فرانسه به عنوان رایزن فرهنگی فعالیت میکردم، دو سوغاتی را برای مردم کشورم آوردم. یکی کتاب «دولت و هنر» و دیگری کتاب «1972 روز در خیابان ژان بارت».
وی درباره دلایل نگارش کتاب «دولت و هنر» توضیح داد: در زمان مأموریتم در فرانسه نمایشگاههای متعددی درباره فرهنگ و هنر ایران برگزار کردیم. از جمله نمایشگاه پوشش اقوام ایرانی در زمان هخامنشی که بسیار مورد استقبال جامعه فرانسوی به ویژه مدارس این کشور قرار گرفت، به طوری که گاهی بازدید دانشآموزان فرانسوی از این نمایشگاه با انواع و اقسام سوالات مختلف بیش از سه ساعت به درازا میکشید.
رئیس سازمان سینمایی با اشاره درک ضعیف هنری در میان دانش آموزان کشور گفت: پس از این استقبال گسترده، ما با خود فکر کردیم که چرا این نمایشگاه را برای دانشآموزان مدارس خودمان در ایران برگزار نکنیم؟ بنابراین تصمیم به برگزاری آن گرفتیم که البته هماهنگی برای انجام این بازدید خود داستان مفصلی داشت، که در نهایت به یک بازدید پنج دقیقهای بدون هیچ سوالی انجام شد.
ایوبی ادامه داد: این موضوع باعث شد تا این سوال برای من ایجاد شود که «بچههایمان را چطور تربیت کنیم که بتوانند آثار هنری را ببیند و فهم کنند؟» آن لحظه تصمیم گرفتم که کتاب «دولت و هنر» را در محل مأموریتم در فرانسه بنویسم. برای نگارش این کتاب مطالعات بسیاری در حوزه سیاستگذاریهای فرهنگی در کشورهای مختلف از جمله فرانسه انجام دادم.
وی با اشاره به مراسم رونمایی از این کتاب در دولت گذشته، یادآور شد: در آن مراسم یکی از مدیران فرهنگی در مورد کتاب «دولت و هنر» صحبت کرد و گفت وقتی این کتاب را خواندم واقعا احساس شرمندگی کردم که چرا ما در کشورمان چنین کارهایی را برای هنرمندانمان انجام نمیدهیم. به او گفتم که اگر شما واقعا این احساس را دریافت کرده باشید، من به هدف خودم از نگارش این کتاب رسیدهام.
رئیس سازمان سینمایی با اشاره به استقبال از ترجمههای صورت گرفته از این کتاب به زبانهای دیگر، افزود: «دولت و هنر» امروز یک کتاب دانشگاهی است که از سوی انتشارات «سمت» منتشر شده است. این کتاب به زبانهای روسی و به خط سیرلیک نیز منتشر شده و در مسکو نیز از آن قدردانی شده است.
ایوبی در ادامه سخنان خود به دومین کتاب خود از دوران مأموریت در فرانسه اشاره کرد و گفت: من در کتاب «1972 روز در کوچه ژان بارت» که از سوی انتشارات ثالث منتشر شد، اصلا سعی نکردم که خاطراتم از حضور در کشور فرانسه را بنویسم، بلکه تنها قصد داشتم معجزه فرهنگ و هنر ایران را نشان دهم و بگویم که ما با سعدی، حافظ، فردوسی، خط و مینیاتورمان میتوانیم در دیگر فرهنگها نفوذ کنیم.
عمر علمآموزی در عرصه فرهنگ و ادب و هنر
علیرضا مختارپور، دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور نیز در این مراسم به خواندن دستنوشته کوتاهی از خود پرداخت که در زیر ارائه میشود: «راویان اخبار و ناقلان آثار و طوطیان شکرشکن شیرین گفتار و خوشهچینان خرمن سخندانی و حرافان بازار معانی چنین آوردهاند که در روزگاران پیشین اسکندر را بر شهری گذر افتاد و چون بر آرامستان شهر نظر کرد بر روی سنگنبشتههای قبور، عمر متوفیان را بسیار اندک یافت؛ دو ماه و ده ماه و یک سال و کمی بیشتر و کمتر. پیری از آن شهر را پرسید چگونه است که مردمان این دیار عمری قلیل دارند؟ پیر که اسرار خرد خوانده بود چنین پاسخ داد که «در شهر ما آنگاه که عمر کسی رو به پایان مینهد و بر این باوریم که در ساعات پایان عمر جز به صدق و راستی زبان نمیگشاید، بر بالینش حاضر میشویم و میپرسیم «در تمام عمرت که از تو فوت شده چه میزان و مدت به علم آموزی و فرهنگ و ادب و هنرورزی سر کردهای؟» و آنچه در پاسخ گوید از نظر مردمان این شهر عمر حقیقی او محسوب میشود و در سنگ نبشتهاش آن میزان را به عنوان عمر حقیقیاش ثبت میکنیم. مفتخرم که در جمع مردمانی با عمر حقیقی طولانی حضور دارم.»
«مفاتیحالغیب» و کشف اسرار قرآنی
اسماعیل خلج نیز با اشاره به دومین حضور خود در سلسله نشستهای کتابخوان عنوان کرد: در نشست گذشته کتابی با عنوان «کاشفان» را برای حاضرین معرفی کردم و امروز قصد دارم «مفاتیحالغیب» را برای شما معرفی کنم. این کتاب در حدود 900 صفحه به کشف رموز آیات قرآنی میپردازد.
این نمایشنامهنویس با اشاره به مقدمه این کتاب گفت: «مفاتیحالغیب» در مقدمهای 130 صفحهای از فلسفه یونان با ارسطو و افلاطون آغاز میشود و در ادامه به دانشمندان و فلاسفهایرانی چون فارابی و ابنسینا و در نهایت ملاصدرا اشاره میکند که مقدمه بسیار جامعی برای ورود به این بحث مهم است.
وی با اشاره به ویژگیهای این کتاب گفت: این کتاب نگاهی کشف و شهودی به قرآن دارد؛ ممکن است کمتر دلیل و برهان و علتهای ارسطویی را ارائه کند، اما مطالعه آن با ارائه روایات و احادیثی از پیامبر اکرم (ص) انسان را از درون راضی میکند و شخصیتی به انسان میدهد که بتواند خودش با قرآن ارتباط برقرار کند. به عبارتی این کتاب کُدهایی به انسان میدهد که بتواند رمزهای متعددی از قرآن را بگشاید.
داریوش اسدزاده و تاریخ تئاتر ایران
داریوش اسدزاده دیگر ارائه دهنده کتاب در این مراسم به آثار تألیفی خود در حوزه تئاتر پرداخت و گفت: من در حدود سالهای 1319 در هنرستان هنرپیشگی کار تئاتر را با استادانی چون عنایتالله شیبانی و سیدعلی نصر آغاز کردم و کتابی با عنوان «تاریخ تئاتر» نوشتم که ثابت میکرد ما صد سال پیش از اسلام دارای تئاتر بودیم.
این بازیگر پیشکسوت با اشاره به 92 سال زندگی خود در عرصه فرهنگ و هنر ادامه داد: از آنجا که فکر میکنم تاریخ و خاطرات بسیاری از دوران گذشته تئاتر را به خاطر دارم، سعی کردم آنها را مکتوب کنم که منجر به تألیف دو کتاب «گزیده تاریخ تئاتر» و «تماشاخانه تهران» شد.
وی به کتابخانه شخصی خود اشاره کرد و گفت: در خانه کوچکم کتابخانه بزرگی دارم که بسیاری دوستان از آن کتاب برمیدارند و میبرند و دیگر برنمیگردانند، اما همینقدر که دوستانی اهل مطالعه دارم باز هم برایم خوب است. این کتابخانه جزو علاقهمندیهای زندگی من است که روزانه 8 ساعت در آن مطالعه میکنم.
نمایشنامهای درباره کشته شدن رستم به دست برادر
داریوش ارجمند نیز در این نشست به جایگاه ادبیات در هنرهای نمایشی اشاره کرد و گفت: هنرمندان هنرهای نمایشی در همه جای دنیای با اتکا به آثار ادبی خود رشد کردهاند، اما متأسفانه گویا از تاریخ و فرهنگ خودمان بریدهایم. ما تاریخ و فرهنگی بسیار غنی داریم. فردوسی ما نه تنها از افرادی مانند شکسپیر چیزی کمتر ندارند، بلکه در بسیاری موارد برتر از آنها هستند.
وی با اشاره به ریشههای دینی، تاریخی و فرهنگی ما گفت: دنیای غرب بسیار سعی کرد که اسطورههای خود را با مسیحیت تلفیق کند، اما موفق نبود؛ در حالی که وقتی آثار کلاسیک ایرانی مانند شاهنامه را میخوانیم، پیوند اسطوره و دین را به بهترین شکل درمییابیم. ما باید از این ظرفیتهای عظیم به بهترین شکل استفاده کنیم.
این هنرمند پیشکسوت در ادامه به نمایشنامهای از خود با عنوان «شغاد» اشاره کرد و گفت: این نمایشنامه درباره مرگ رستم به دست برادر خود است که این داستان را از لابهلای شاهنامه فردوسی دریافت کردم و نوشتم. شاید بخشهایی که به این موضوع اشاره کرده است حدود 18 بیت باشد، اما کشف پیچیدگیهای این داستان از شاهنامه، کاری بسیار سخت و طاقتفرسا بود.
«نفس» و سینمای اقتباسی با نرگس آبیار
نرگس آبیار، نویسنده و کارگردان سینما دیگر ارائه کننده این نشست بود که به معرفی رمانی از خود با عنوان «نفس» پرداخت و گفت: من تاکنون 30 کتاب نوشتهام که 10 عنوان رمان و 20 عنوان دیگر آثار مختلفی در حوزه کودک و نوجوان است. آخرین فیلمی که ساختهام «نفس» نام دارد که آن را بر اساس یکی از رمانهایم با همین عنوان ساختهام.
وی درباره این رمان توضیح داد: «نفس» از دو زاویه دید «سوم شخص» و « من راوی» روایت میشود. سعی کردهام آن را با زبان شیرین و دوستداشتنی کودکانه همراه کنم تا هرچه بیشتر و بهتر جهانبینی یک کودک را در این اثر به تصویر بکشم. تم این رمان آگاهی و رنجی است که ممکن است از این آگاهی نصیب انسان شود، اما همزمان دارای شیرینی و جذابیتی غیرقابلوصف است.
این نویسنده و کارگردان به جنبه مردمشناسی رمان «نفس» اشاره کرد و گفت: شاید برای اولینبار در سینمای ایران به موضوع زندگی کولیها و غربتیها پرداخته شده؛ همچنین یک سری از آیینهای ایرانی و همچنین حوادث سالهای انقلاب و جنگ نیز بخشهای دیگر این رمان را تشکیل میدهند.
آبیار همچنین درباره عنوان این رمان توضیح داد: «نفس» عنصری است که برای شخصیت اصلی این داستان بسیار مهم بوده، چراکه پدرش تنگی نفس دارد و او آرزو میکند وقتی بزرگ شود دکتر بشود و تنگی نفس پدرش را برطرف کند.
روایت تجار از تهران دهه 20 در «کوچه اقاقیا»
راضیه تجار دیگر ارائه دهنده این نشست، رمانی از خود با عنوان «کوچه اقاقیا» را برای حاضران معرفی کرد و گفت: «کوچه اقاقیا» رمانی است که آن را از طریق انتشارات سوره مهر منتشر کردم و امروز چاپ دهم آن نیز به اتمام رسیده است. این اثر، رمانی «زنمحور» است که با زاویه دید «دانای محدود» و «دانای کل» در دهه 20 اتفاق میافتد.
این نویسنده درباره رمان «کوچه اقاقیا» توضیح داد: این رمان درباره زندگی دخترکی هفت ساله به نام «دلنواز» است که فضای تهران قدیم و موقعیتهای سیاسی و اجتماعی آن زمان را در بستر یک خانواده، به صورت تصویری و شاعرانه مطرح میکند. عبارت دیگر مخاطب در کنار شنیدن میتواند داستان رمان را ببیند.
خسرو حکیم رابط نیز در این نشست زندگی خود را سرشار از آوارگی، زندان و تحصیل عنوان کرد و با بیان برخی از خاطرات دوران معلمی خود در کازرون و حضور در فستیوال جهانی جوانان دموکرات در رمانی، به معرفی کتاب «روز هفتم» که خاطرات مستند زندگی اوست، پرداخت.
روایت فیاضی از اعترافات یک ساواکی در «مردی با لاک قرمز»
رضا فیاضی نیز با اشاره به تألیفات خود در کنار کار بازیگری، به معرفی رمانی از خود با عنوان «مردی با لاک قرمز» پرداخت و گفت: من کار نویسندگی را از سالهای دور با نوشتن نمایشنامه برای کودکان شروع کردم که از سوی کانون پرورش فکری کودک و نوجوان منتشر میشدند. پس از آن به نوشتن شعر و داستان روی آوردم و یک رمان هم با عنوان «مردی با لاک قرمز» نوشتم.
این بازیگر پیشکسوت درباره این رمان توضیح داد: داستان این رمان درباره اعترافات پیرمردی است که در گذشته مأمور ساواک بوده و در حالت مستی خاطرات، درد دلها و ناگفتههای زندگیاش را به گربه خود به نام «ملوس» میگوید.
وی افزود: او به قتل استاد دانشگاهی به نام «اسماعیل کیا» اعتراف میکند و به گربهاش میگوید که او «استاد دانشگاه» را به قتل رسانده و قتل وی آنگونه که پزشک قانونی بیان میکند، خودکشی نبوده است.
فیاضی در ادامه سخنان خود با درخواست حمایت دستگاههای فرهنگی از هنرمندان فعال در عرصه نویسندگی گفت: کار بسیار خوبی است که وزارت ارشاد و نهاد کتابخانههای عمومی با خرید آثار هنرمندان نویسنده، از این قشر و فعالیتهای آنها در عرصه نویسندگی حمایت کنند.
دخالت در مدیریت دولتی و تنبل شدن روشنفکران
هوشنگ توکلی از پیشکسوتان عرصه هنرهای نمایشی طی سخنانی گفت: از شروع قرن، دو دوره پهلوی و جمهوری اسلامی را طی کردیم. رضاخان با کودتا به قدرت رسید و اهالی فرهنگ و هنر ناراضی بودند و مقاومتها به ویژه از ناحیه روشنفکرانی که از دوره مشروطه به دوره پهلوی پرتاب شدند، بیشتر بود. آنها بار امانتی را حمل میکردند و آثار زیادی از خود به جای گذاشتند.
وی با اشاره به روی کار آمدن محمدرضا پهلوی به عنوان شاه ایران افزود: آن دوره، دوره اجتماعات کوچک و بزرگ مردم به دلیل نارضایتی بود. تا اینکه انقلاب به پیروزی رسید و این پیروزی، به خواست مردم بود؛ همین امر تفاوت ایران دوره پهلوی و ایران دوره جمهوری اسلامی است.
توکلی افزود: جریان روشنفکری تلاش کرد بعد از انقلاب نقش مؤثری داشته باشد. متأسفانه هنوز جامعه فرهنگی ما به دلیل حضور مدیریت دولتی و تنبل شدن روشنفکران، خود را پیدا نکرده است. خوشحالم بعد از 37 سال کتابخوانی در حال طرح شدن است.
فراستی و نقد 40 سال سینمای ایران در کتاب «لذت نقد»
در ادامه این نشست مسعود فراستی، منتقد سینما به معرفی کتابی از خود پرداخت و گفت: بیش از دو دهه است که به کار نقد مشغولم و در این مدت حدود 22 عنوان کتاب تألیف و ترجمه کردهام که از این میان کتاب«لذت نقد» را از سایرین بیشتر دوست دارم؛ چراکه این کتاب 40 سال نقد سینمای ایران را دربرمیگیرد. شاید بسیاری از جمله مدیران دولتی این کتاب را دوست نداشته باشند، اما کار نقد همین است، ممکن است عدهای را تشویق و عدهای دیگر را برآشوبد.
احمد مسجد جامعی نیز طی سخنانی کوتاه در این نشست به بیان خاطراتی از تهرانگردیهای خود در قهوهخانه حسین رمضون یخی و ماجرای نقالی استاد غلامعلی و استاد نادری از زبان دوتن از قدیمیترین افراد این قهوهخانه پرداخت.
همچنین جواد انصافی در این مراسم که به همت نهاد کتابخانههای عمومی و با همکاری موسسه هنرمندان پیشکسوت برگزار شد، به اجرای قطعهای نمایشی با موضوع کتاب پرداخت که با استقبال و تشویق حاضرین رو به رو شد.
نظر شما