دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۷
داستان‌های انقلاب و ضرورت نگاه فراحزبی/ یادداشت محمد عزیزی

محمد عزیزی در بخشی از یادداشت خود درباره داستان انقلاب می‌نویسد: اگر نگاهی فراجناحی و فراحزبی بر جشنواره «داستان انقلاب» حاکم باشد و فقط قلم نویسندگان خاص مورد حمایت قرار نگیرند و جایزه نبرند، می‌توانیم تماشاگر خلق داستان‌های بسیار اثرگذار با موضوع انقلاب اسلامی باشیم.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- محمد عزیزی، داستان‌نویس حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس: ادبیات انقلاب اسلامی چنان‌ که از عنوانش پیداست،‌ حداقل باید دو ویژگی عمده داشته باشد: 1. انقلابی باشد 2. اسلامی باشد. یعنی هویت آن بر مبنای دگرگون کردن وضع موجود برای رسیدن به آرمان و جامعه مطلوب باشد. به همین دلیل این‌گونه ادبیات، در نفس خود، ادبیات اعتراض، تخریبگر و برهم‌زننده وضع موجود زمان خویش است.

ادبیات انقلاب اسلامی ادبیاتی است که می‌خواهد آرمان‌های مردمش را مطرح کند. می‌خواهد روی ذهن و فکر آن‌ها تأثیر بگذارد آن‌ها را آگاه و متحول کند. به خیابان بکشاند. دست ‌به‌ دست، متحد و همدل و هم‌صدا بکند. این اتفاقی است که در انقلاب اسلامی ایران روی داد؛ چنان‌که در انقلاب‌های بزرگ جهان هم قبلاً روی داده بود،‌ در انقلاب کبیر روسیه، در انقلاب فرانسه، در انقلاب الجزایر و...

در ایران نقش‌آفرینی ادبیات سیاسی و انقلابی از عصر مشروطیت شروع شد. کسانی مانند علامه دهخدا، نسیم شمال، میرزاده عشقی، فرخی یزدی و محمدتقی بهار جزو پرچمداران انقلاب بودند. شعر و آثار آنان برای بیداری مردم و دعوت به تغییر رژیم بود.

این حرکت بعد از پیروزی انقلاب مشروطه تا اندازه‌ای محدود و در دهه سی تا چهل توسط رژیم شاهنشاهی سرکوب شد اما با نهضت امام خمینی در سال 1342 مجدداً احیا و دوباره مردم را به مقاومت وادار کرد و به صحنه کشاند. این مقاومت‌ها سرانجام با پیروزی انقلاب اسلامی به اوج خود رسید.

ادبیات انقلاب اسلامی بعد از پیروزی تبدیل به ادبیات مقاومت شد. مقاومت در برابر ضدانقلاب و بعدها با شروع جنگ تحمیلی تبدیل به ادبیات حماسی‌ ـ معروف به ادبیات دفاع مقدس شد ادبیاتی که مردم و رزمندگان را وادار به مقاومت و پیروزی در برابر دشمن می‌کرد.

این ادبیات اکنون همپای انقلاب و گسترش نهضت اسلامی، بیرون از مرزها هم می‌خواهد به نهضت‌های اسلامی و مقاومت در برابر ستمگران منطقه و جهان ایستادگی کند اما به نظر می‌رسد که ما به اندازه‌ای که از نظر سیاسی توانسته‌ایم به توسعه انقلاب اسلامی کمک کنیم، در زمینه ادبیات انقلاب موفق نبوده‌ایم.

آثار شاخص کمتری در حوزه ادبیات داستانی انقلاب اسلامی به نسبت ادبیات دفاع مقدس نوشته شده است و داستان‌های نوشته شده، چندان قابلیت عرضه در جهان را ندارد. رمان‌های انقلاب اسلامی نتوانسته‌اند هم‌تراز «شهر سوخته» سطحی جهانی داشته باشند. کتاب‌هایی چون «فرهاد»، «آه باشین»، «شاه بی‌شین»، «اسماعیل»، «گرگ‌سالی»، «راز‌های سرزمین من»، سه‌گانه «روی جاده نمناک، مسافران مه و هیچ هیچ شدن» و حتی «قیدار» تا حدودی تصویرگر روز‌های انقلاب هستند اما باز هم تب‌ و تاب انقلاب را بازگو نکرده‌اند. هنوز به نسبت عظمت انقلاب از این ظرفیت استفاده نشده یا اگر بهره‌ای برده شده است، آثار خوب به درستی به جامعه معرفی نشده‌ است.

زنده‌یاد امیرحسین فردی جشنواره داستان انقلاب را بنیان‌ گذاشت. اگر بتوان فارغ از دغدغه‌ها و نگاه‌های قشر محدودی از جامعه به این داستان‌ها پرداخت و نویسندگان گروه‌های فکری گوناگون بتوانند در این حوزه قلم بزنند، می‌توان امیدوار بود که اتفاق خوبی در حال رخ دادن در حوزه «داستان انقلاب» است. چرا نباید از آثار نویسندگانی چون علی‌اشرف درویشیان، محمود دولت‌آبادی، جمال میرصادقی، سیمین دانشور و... هم به عنوان نمونه‌هایی از داستان انقلاب یاد کرد و داستان‌های این نویسندگان به خوبی معرفی شوند؟ آن‌ها هم نویسندگانی برای همین مردم هستند؛ مردمی که انقلاب را رقم زده‌اند. داستان‌های انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی باید فراتر از دسته‌بندی‌های سیاسی قرار گیرند زیرا این‌ها موضوع‌هایی ملی‌ به شمار می‌آیند.

وقتی رهبر معظم انقلاب اسلامی مردم را به امری ملی فرا می‌خوانند، از تمامی آن‌ها دعوت می‌کنند و می‌گویند که حتی اگر من را قبول ندارید، در امر انتخابات شرکت کنید. برای خلق داستان انقلاب و جنگ تحمیلی هم باید از توان و ظرفیت تمامی نویسندگان بهره برد. باید به یاد داشته باشیم که نوشتن از انقلاب اسلامی فقط مربوط به نهاد‌های نظامی و حوزه هنری انقلاب اسلامی نیست و متعلق به همه استعداد و تمامی قلم‌هاست.

مگر داستان انقلاب‌های روسیه، فرانسه و الجزایر را فقط نویسندگان نزدیک به نهاد‌های حکومتی نوشته‌اند؟ داستان‌هایی چون «دُن آرام» نوشته «میخائیل شولوخوف» به همین دلیل امکان جهانی شدن یافته‌اند. متاسفانه فقط یک جلد از داستان‌های «ناصر ایرانی» که در پاورقی روزنامه «شرقِ» آن زمان چاپ می‌شدند می‌توانستند بازگو کننده شرایط واقعی رخدادهای انقلاب اسلامی باشند، منتشر شد و داستان‌های دیگر نتوانستند سرانجامی بگیرند.

اگر نگاهی فراجناحی و فراحزبی بر جشنواره «داستان انقلاب» حاکم باشد و فقط قلم نویسندگان خاص مورد حمایت قرار نگیرند و جایزه نبرند، می‌توانیم تماشاگر خلق داستان‌های بسیار اثرگذار با موضوع انقلاب اسلامی باشیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها