دوشنبه ۲۴ تیر ۱۳۸۷ - ۱۳:۰۸
محمدعلی‌ علومی: ميني‌مال مرض روشنفكري است

محمدعلی علومی معتقد است: نویسندگان ایرانی بدون آشنایی با قالبی ادبی چون مینی‌مال و تنها با تقلید از غربی‌ها، به خیال خودشان مینی‌مال می‌نویسند.

این داستان‌نویس در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره اینکه چه ضرورتی باعث شد تا نویسندگان غربی به مینی‌مال روی بیاوند اظهار کرد:شتابزدگی زندگی غربی که متأثر از رشد تکنولوژی است، باعث شده انسان غربی به آرامشی که می‌تواند نتیجه خواندن یک رمان یا شعر باشد،نرسد. البته اخیرا امکان فراغت برایشان به وجود آمده اما اوقات فراغتشان به چند بخش تقسیم می‌شود که مطالعه، بخشی از آن است. بنابراین نمی‌توانند وقت زیادی را به خواندن رمان و داستان‌های بلند اختصاص دهند و به سراغ داستان‌های کوتاه یا کوتاه کوتاه می‌روند. 

او در پاسخ به این پرسش که آیا انسان ایرانی نیز مانند انسان غربی نیاز به داستانک دارد، گفت: بحث این نیست که ضرورتا باید مینی‌مال نوشت. هنر گریز از قالب، فرم، اجبارهای زمان و اجتماع است.مهم این است که ما کاری عظیم مثل جنایت و مکافات داشته باشیم که در طول تاریخ بماند و همه بخوانند. 

صاحب ‌پژوهش «طنز در مثنوی» درباره تبلیغ قالب مینی‌مال از سوی برخی از اشخاص و محافل اظهار کرد: این عیب برخی از روشنفکران ایرانی‌ست که قالب‌ها و فرم‌های غربی را بی‌چون و چرا دریافت می‌کنند و به کار می‌گیرند؛ غافل از اینکه زمینه‌های اجتماعی، فرهنگی و دریافت مردم از جهان کاملا متفاوت است. ما وقتی وارد تخت جمشید یا ارگ بم می‌شویم، فضای فئودالی و ارباب ـ رعیتی را کاملا حس می‌کنیم اما از کاخ لویی شانزدهم دریافتی نداریم. چون تجربه تاریخی ما نبوده ست. 

او افزود:داستان کوتاه در ادبیات کلاسیک ما وجود دارد. گلستان سعدی و بسیاری از کتاب‌های ادیبان کهن ما از داستان‌های کوتاه ‌پر است. اگر تعریف درستی از مینی‌مال داشته باشیم و اگر ادبیات کلاسیک خودمان را ـ هم در لحن، هم در مضمون و هم در فرم ـ به درستی بشناسیم آن‌وقت می‌توانیم سراغ این قالب برویم. 

علومی درباره برخی از طرح‌واره‌هایی که به شکل دست و پا شکسته در صفحات بعضي از روزنامه‌ها با عنوان داستان مینی‌مالیستی چاپ‌ می‌شود،گفت:این‌ها لطیفه هستند.داستان نیستند. یک مبتدا و یک منتها دارند که معمولا مبتدا در تضاد با منتهاست و این، لطیفه را خنده‌دار می‌کند. 

آیا در میان آثار کسانی ‌که به اصطلاح مینی‌مال‌نویسند، اثر شاخصی دیده‌اید؟ علومی در ‌پاسخ به این سوال گفت: متأسفانه در ادبیات ایران جز چند نفر معدود که غول ادبیات شدند ـ مثل احمد محمود، بهرام صادقی یا محمود دولت‌آبادی ـ بقیه از سبک‌ها و نظریات غربی‌ها تقلید کرده‌اند. در همه جای دنیا ابتدا کار خلاقانه صورت می‌گیرد، سپس منتقدها روی آن حرف می‌زنند. اما در ایران یک سبک و نظریه را می‌گیرند و طبق آن داستان می‌نویسند و چون منتقد حرفه‌ای ندرایم هیچ کدام از این داستان‌ها نقد نمی‌شود. تازه در مواردی ترجمه‌های غلط، مخدوش و مغشوش باعث شده که همین نظریه‌ها و جهان‌نگری‌ها نیز به شکلی غلط وارد فرهنگ ما شود. به عنوان مثال نیچه، یکی از بانیان تفکر مدرن است که آثارش چندسالی است به فارسی ترجمه شده است. از دیگر بانیان تفکر مدرن مانند فروید یا مارکس نیز ترجمه یا کم داریم و یا اصلا نداریم. متاسفانه هنوز مبانی ذهنی جهان مدرن را نمی‌دانیم و خودمان در جهان ماقبل مدرن هستیم. 

خالق رمان «آذرستان» در پاسخ به این سؤال که دلیل برگزاری جشنواره‌های داستان مینی‌مال چیست؟ آن هم زمانی‌که معتقدیم هنوز به درستی این قالب را نمی‌شناسیم؟ گفت: ملت ما از زمانی که نفت را کشف و وارد زندگی خود کردند دست‌زدن به کارهای بروکراسی، برایشان شد، حرفه. ما متاسفانه برای فرهنگ و هنر و احیای و ارتقای آن نگران نیستیم. 

به نظر شما آیا داستان‌های کوتاه کوتاه یا چند خطی در غرب ماندگار می‌شود؟ اصلا آیا هنرمند می‌تواند خود را محدود کند تا داستانی را در 55 کلمه یا چند خط بنویسد؟ علومی پاسخ داد: در قالب قرار گرفتن،مشخصه جهان غرب نیست. ویژگی مهم ادبیات ما شعر است و نثر در حاشیه قرار می‌گیرد. ما حتی داستان‌هایمان منظوم است؛ مثلا شاهنامه. ‌پیشینیان ما کلی نشستند و فکر کردند که مثلا وزن چیست و قافیه چیست و ردیف چیست و حسن مطلع چیست و برای همه اینها تئوری دقیق دادند و چندصد سال است که شعر ایران بر مبنای این تئوری‌ها در ادبیات فارسی حکمفرما بوده است. در جهان غرب نیز نثر را پایه‌گذاری کردند. داستان از جهان غرب برآمد چون مدرنیته و فردیت از آنجا شروع شد. منتقدان هم نشستند و فکر کردند. آنها برای مینی‌مال هم فکر کردند. اما جهان فعلی ما جهانی‌ست که خیلی از آزموده‌های قبلی را دوباره در معرض تجدید نظر قرار داده است. اگر زمانی گفتند عقلانیت مرکز همه چیز است و زمانی دیگر این گفته را نقض کردند، امروز هم دارند به همین موضوع فکر می‌کنند. همه نظریات جهان غرب دوباره در معرض بازبینی قرار گرفته است. اما ما جهان سومی ها متاسفانه مصرف کنند‌ه‌ایم نه تولیدکننده. هر چه در جهان غرب تولید می‌شود امواج آن ‌پس از چند دهه به ما می‌رسد؛ درست زمانی‌که دیگر در غرب آن نظریه‌ها مطرح نیست. 

علومی در پایان تصریح کرد: ما سنت‌های چندهزارساله‌ای داریم که نه ‌پسندیده است و نه ناپسند و باید نقد شود.دیدگاه ما کاملا اسطوره‌ای است و این دیدگاه، جهان را به دو قطب تقسیم می‌کند. روشنفکر سطحی‌نگر ما که از جهان خود ناراضی است هر چیز غیرخودی را می‌پسندد. برای توده‌های عوام هم هرچیز خودی پسندیده است. در اصل هر دو پوپولیست و عوام‌زده هستند. به همین دلیل هم اگر بگویند که پست‌مدرن تمام شد و دوباره داستان‌های کوتاه چخوف مد شده است، در جامعه ما همه به آن روی می‌آورند. 

از محمدعلی علومی تاکنون آثاری چون: «شاهنشاه در کوچه دلگشا»، «من نوکر صدامم» و «بم امید بر دمیدن» در معرفی تاریخ اساطیری و اجتماعی بم منتشر شده است.

پژوهش «طنز در گلستان سعدي» و رمان طنز «بن‌لادن» را نیز علومي در بهار 87 منتشر کرده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

اخبار مرتبط

تازه‌ها

پربازدیدها