در یکی از غزلهای این مجموعه میخوانیم:
«خواب تو را دیده بودم، خوابی که طعم غزل داشت
خوبی که بوی قرنفل، خوابی که عطر عسل داشت
خواب تو را دیده بودم، با آبشاری از پولک
بانویی از تیره عشق، یک کهکشان در بغل داشت
خواب تو را دیده بودم، در هشتی آستانه
مجنون آلالهپوشی، رنگ جنون ازل داشت
خواب تو را دیده بودم، پیش تو یک ایل دختر
نه بهتر از تو پریزاد، نه بهتر از تو گزل داشت
خواب تو را دیده بودم، خورشید با گرمخویی
شرح شکوه تو میگفت، وقتی که ضرب المثل داشت
خواب تو را دیده بودم، زندانی قصر جادو
من آن سواری که بیباک آهنگ کوه و کُتل داشت
خواب تو را دیده بودم، بر پشت اسب سپیدی
اسبی که نقش غریبی از داغ روی کفل داشت
خواب تو را دیده بودم، بر قله، مثل ستاره
تقویم شیدایی من، سیمینه برج حمل داشت
خواب تو را دیده بودم، شیرین در آغوش خسرو
افسوس! افسوس! افسوس! شیرویه شکل اجل داشت»
خسرو احتشامي در سال 1325در اصفهان متولد شد. «یاقوت و انارستان» نام یکی از مجموعه شعرهای اوست که سال 1387 منتشر شد. اين شاعر و استاد دانشگاه مقالات فراواني نيز در زمينههاي مختلف ادبي، در نشريات بنياد، آينده، هستي، كلك، بخارا و گلچرخ به چاپ رسانده است. برخي از آثار او عبارتند: «از مضراب تا محراب»، «افسانه اصفهان آبي»، «امشب صداي تيشه»، «باغهاي چوبي» و «در كوچه باغ زلف».
خسرو احتشامي از پيشگامان غزل نئوكلاسيک است. صرف نظر از برخي تركيبسازيها يا واژهگزينيها، او را در نو كردن غزل، بيشتر بايد در فضاهاي تازهاي كه جستجو ميكند، شناخت. او در زبان و حتي در موسيقي شعر، همچنان مانند غزل كلاسيك فاخر و فخيم ميسرايد؛ از اين نظر باید او را در ميانه غزل نو و همساز با ميانهرواني از قبيل «سايه» و «بهمن صالحي» كه با احتياط از غزل كلاسيك فاصله ميگيرند، تلقي كرد.
مجموعه شعر «مهتاب در قلمرو شب» در شمارگان دو هزار و 500 نسخه به قیمت هفت هزار و 900 تومان به تازگی و در مرداد امسال(1394) از سوی انتشارات سوره مهر به ویترین کتابفروشیها راه یافته است.
نظر شما