حسن روحانی: صفا و صمیمیت و ایمان عجیبی در کمیته انقلاب حکمفرما بود/ برگی از خاطرات مبارزان درباره کمیته انقلاب
حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران و مبارز فعال در پیروزی انقلاب اسلامی در بیان خاطرات خود از دوران پرهیاهوی پیروزی انقلاب و حضور در کمیته انقلاب میگوید: «اعضای کمیته ، شب و روز فعالیت میکردند، بی آنکه حقوقی بگیرند و چشمداشتی داشته باشند. در آن دوران واقعا صفا و صمیمیت و ایمان عجیبی حکمفرما بود.»
دیگر ویژگی مهم و بارز کمیتههای انقلاب اسلامی مردمی بودن این نهاد است، چنان که نیروهای انقلابی با دستور امام برای تشکیل کمیتهها در اقصی نقاط کشور حول محور روحانیت در مساجد جمع شده و به تشکیل این نهاد انقلابی اقدام کردند. در این گزارش سعی شده تا خاطرات چهرههای مبارز انقلاب اسلامی که از تشکیل و حضور در کمیته نقش موثری داشتند، بیان شود.
روایت آیتالله هاشمی رفسنجانی در کتاب «انقلاب و پیروزی» از تشکیل کمیته انقلاب
کمیتههای انقلاب به صورت خودجوش در سراسر کشور به وجود آمدند
آیتالله هاشمیرفسنجانی در کتاب «انقلاب و پیروزی» درباره نحوه شکلگیری کمیتهها در آغاز پیروزی انقلاب میگوید: «تصور بر این بود که پس از پیروزی انقلاب، وضع آشفتهای داشته باشیم و هیچ چیز در سر جای خود نباشد، چرا که ابزار نظم وجود نداشت، نه پلیسی، نه تشکیلات اداری و نه سازمانی و گروهی برای اداره جامعه، که تقریبا همینطور هم شد. اما حضور دلسوزانه مردم و شخصیتهای موثر مانع آشفتگی کشور شد و کمیتههای انقلاب به صورت خودجوش در سراسر کشور به وجود آمدند و نقش مهمی در جلوگیری از آشفتگی ایفا کردند. ما در شورای انقلاب تلاش کردیم با شکل دادن منطقی به این کمیتهها، با سرعت به امور جاری کشور سرو سامانی بدهیم.» ص 198، کارنامه و خاطرات سالهای 1357 و 1358: انقلاب و پیروزی، اکبر هاشمی رفسنجانی، دفتر نشر معارف انقلاب، 1383)
«جمعآوری اسلحههایی که در اختیار مردم و گروهها بود، ایست و بازرسیهای خیابانی، حفاظت از اماکن مهم دولتی، همکاری با شهربانیها و کلانتریها و ژاندارمریها، دستگیری عوامل فساد وابسته به رژیم شاه و تحویل آنها برای محاکمه و... از جمله وظایف مهم و چندگانه کمیتههای انقلاب بود.» «در شورای انقلاب، بعضی از اعضای دولت موقت با کمیتهها-با این ادعا که اینها فاقد انضباط سازمانی هستند-مساله داشتند. به خاطر همین، تصمیم گرفته شد نسبت به سازماندهی رسمی کیمتهها، سریعتر اقدام شود، در همین ارتباط آیتالله مهدوی کنی در تاریخ 10 اسفند 1357 از سوی امام، به سرپرستی کمیتهها منصوب شدند.» ص 200
روایت حسن روحانی در کتاب «خاطرات دکتر حسن روحانی- جلد اول» درباره کمیته انقلاب اسلامی
کمیتههای انقلاب و مصون نگهداشتن اموال و نوامیس مردم از تعرض جنایتکاران
حسن روحانی نیز در خاطراتش به کمیته انقلاب اشاره میکند و مینویسد: «به راستی در دوران خلا قدرت، همین کمیتههای انقلاب اسلامی با تمام توان مشکلاتی که داشتند، توانستند اموال و نوامیس مردم را از تعرض جنایتکاران مصون نگه دارند. پاسداران کمیتهها اغلب همان جوانان متدین و فداکاری بودند که در دوران انقلاب نیز برای پیروزی انقلاب تلاش میکردند و از هیچ کوششی فروگذار نمیکردند. اعضای کمیته، شب و روز فعالیت میکردند، بی آنکه حقوقی بگیرند و چشم داشتی داشته باشند. در آن دوران واقعا صفا و صمیمیت و ایمان عجیبی حکمفرما بود. نسلی که روزهای آغازین پیروزی انقلاب را ندیده است، نمیتواند آن همه معنویت و فداکاری و اتحاد و همبستگی را احساس کند.» ص 577 «خاطرات دکتر حسن روحانی- جلد اول»،مرکز اسناد انقلاب اسلامی1387
کتاب «خاطرات آیتالله مهدوی کنی» درباره کمیته انقلاب اسلامی
کمیتههای زیادی به دلیل آشفتگیهای زیاد در تهران تشکیل شد
آیتالله مهدویکنی در خاظراتش میگوید: «میدانید وقتی انقلاب پیروز شد گروههای مختلف به پادگانها حمله کردند و سلاحها را غارت کردند یا به دست آوردند؛ این گروهها عبارت بودند از منافقین و مجاهدین و فداییها و غیرفداییها و گروهکهای مختلف. دیگران به خصوص آنهایی که تشکیلات داشتند، به فکر آیندهشان بودند اما بچههایی که کمیتهها را تشکیل دادند، این طور نبودند. آنها روی اخلاصشان رفتند و سلاحها را از انبارها خالی کردند و برای حفاظت از انقلاب مکانهایی را اختصاص دادند... به دلیل این آشفتگیها در تهران کمیتههای زیادی تشکیل شد که تعداد تقریبی آنها در آغاز حدود 1500 کمیته بود. در شهرهای مختلف و هرکجا که مردم بودند این کمیتهها تشکیل شد و این کار به صورت خودجوش توسط علما و بزرگان صورت گرفت.» ص 226، «خاطرات آیتالله مهدوی کنی»، غلامرضا خواجه سروی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1385
«امام گفتند: پس چه کسی کمیته را قبول میکند؟ گفتند: آقای مهدوی اعلام آمادگی کرده، امام گفتند که اشکالی ندارد و حکم سرپرستی کمیتهها به طور موقت به نام حقیر صادر گردید... در آن حکم آمده که آقای مهدوی به عنوان سرپرست کمیته موقت انقلاب منصوب میشود تا نیروهای انتظامی اعم از شهربانی و ژاندارمری سر و سامان گرفته و بتواند به وظایف قانونی عمل کنند. این حکم همان شب در ساعت 24 از رادیو پخش شد.» ص 228
روایت علی جنتی در کتاب «خاطرات علی جنتی» درباره کمیته انقلاب اسلامی
تعداد زیادی از کسانی که در سوریه و لبنان آموزش دیده بودند، در کمیتهها فعالیت میکردند
علی جنتی نیز از روزهای تشکیل کمیته انقلاب میگوید، وی در خاطراتش مینویسد: «از کارهایی که در همان روزهای اول انقلاب صورت گرفت، تشکیل کمیتهها در مساجد بود که وظیفهشان تحویل گرفتن سلاحها، برقراری امنیت، دستگیری عناصر ساواک و وابسته به رژیم گذشته بود. جمع زیادی از دوستانی که در سوریه و لبنان آموزش دیده بودند، دستاندرکار این نوع فعالیتها شدند. دوستانمان که در سوریه و لبنان مستقر بودند به ایران آمده، مشغول فعالیت شدند. آنها چند پادگان را در اختیار گرفتند؛ از جمله پادگان لشکرک، پادگان لویزان و بسیاری از خانههای طاغوتیان و ساواکیها. تا خبر میرسید که فردی ساواکی یا وابسته به رژیم، یا فرمانده سرسپرده ارتش و در کل کسانی که در زمان رژیم گذشته جنایت کرده بودند، در فلان جا هستند، نیروها بلافاصله به آن مکان میریختند و آنها را دستگیر میکردند و برای بازجویی میآوردند.» ص 165، «خاطرات علی جنتی»، سعید فخرزاده، مرکز اسناد انقلاب اسلامی،1393
کتاب «خاطرات حجتالاسلام والمسلمین علی اکبر ناطق نوری» درباره کمیته انقلاب اسلامی
مساجد به محل رجوع و اداره انقلاب تبدیل شدند
ناطقنوری در کتاب خاطراتش درباره کمیته انقلاب مینویسد: «از آنجایی که مساجد نقش بسزایی در پیروزی انقلاب اسلامی داشتند، لذا همان اوایل مساجد به محل رجوع و اداره انقلاب تبدیل و از همان مدرسه علوی، تشکیل کمیته پیشنهاد شد. این مساجد باید زیر نظر یک مرکزی اداره میشد، لذا اسم آنجا کمیته موقت شد. برای ریاست کمیته ابتدا آقای مطهری پیشنهاد شد اما ایشان این نوع کارهای اجرایی را نمیپذیرفت. سپس به آقای لاهوتی پیشنهاد شد اما برخی دوستان مصلحت ندیدند. برای تصدی این منصب باید فردی انتخاب میشد که هم مورد اعتماد مبارزین و سیاسیون باشد و هم مورد تایید افراد بسیار مذهبی و متقی. از این رو بهترین گزینه برای کمیتهها حضرت آیتالله مهدوی بود که هم مورد پذیرش و مقبول نیروهای انقلابی و هم متدینین بود...در کمیته مشغول به کار شدم و در واقع نقش قائممقامی آیتالله مهدوی را به عهده داشتم. اجرائیات کمیته دست من بود و بچههای مجاهدین انقلاب که از گروههای هفتگانه بوجود آمده بود، همه آنجا بودند.» ص 196 ،«خاطرات حجةالاسلام و المسلمین علی اکبر ناطق نوری- جلد اول»، مرتضی میردار، مرکز اسناد انقلاب اسلامی،1392
کتاب «خاطرات حجةالاسلام والمسلمین دری نجفآبادی» درباره کمیته انقلاب اسلامی
اوضاع نابسامان کمیته انقلاب اراک را سامان دادم
دری نجفآبادی نیز در خاطراتش به کمیته انقلاب اشاره کرده و مینویسد: «پس از مدتی که از کیش به قم برگشته بودم، آیتالله مومن به بنده فرمود که باید به اراک بروی و مسئولیت کمیته انقلاب اسلامی آنجا را به عهده بگیری. لذا بعد از مدتی کوتاه که در قم بودم با دریافت حکم آیتالله مومن به اراک رفتم و مسئولیت کمیته انقلاب این شهر را بر عهده گرفتم. البته در آن اوایل این ارگان انقلابی که باید حضوری جدی و فعال در صحنه دفاع از آرمانهای انقلاب و حقوق مردم میداشت از چنان استقلال و توانایی لازم برخوردار نبود... به هرحال، با همکاری و همراهی تعدادی از دوستان در آن زمان، تا حدودی توانستم اوضاع نابسامان کمیته انقلاب و همچنین سپاه پاسداران این منطقه را سامان ببخشم. در حقیقت، بعضی از چنین مشکلات و ضعفهایی در آن زمان به سیستم و عملکرد دولت موقت برمیگشت و متاثر از مسائل مربوط به لیبرالها و افکار و اعمال شخصی چون بنی صدر بود که به تبع آن آثار تلخ و زیانباری در ارگانها و طبقات جامعه مشاهده میشد.»ص 221، «خاطرات حجةالاسلام و المسلمین دری نجفآبادی»، حیدر نظری، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1390
نظر شما